دوستان عزيز لطفا شهر خود را به طور مختصر براي ديگران توصيف كنيد واز آداب ورسوم بازيهاي محلي - غذا هاي محلي - آثار باستاني اگه باشه جاهاي طبيعي ديدني نوع گويش وهر چيز ديگه اي كه براي ديگران جالب باشه
دوستان عزيز لطفا شهر خود را به طور مختصر براي ديگران توصيف كنيد واز آداب ورسوم بازيهاي محلي - غذا هاي محلي - آثار باستاني اگه باشه جاهاي طبيعي ديدني نوع گويش وهر چيز ديگه اي كه براي ديگران جالب باشه
کاربر مقابل از shakerali عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: delghir
شاكر جان با اين عكسي كه شما واسه خودت انتخاب كردي ما اسممونم فراموش كرديم چه رسد به محل زندگيمون
گاهی سکوت بهترین پاسخ است
يه شهر پر از دود و شلوغي و ترافيك و سرو صدا و بدو بدو و گروني و دوز و كلك
کاربر مقابل از تیما عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: delghir
درختی که میوه دارد به آن سنگ می زنند و درختی که میوه ندارد مصون است
شهر من بهبهان در شرق استان خوزستان واقع شده با استهانهاي كهگلويه وبويراحمد شهرهاي ( دهدشت ودو گنبدان) استان بوشهر شهر (ديلم ) و شهرهاي هنديجان - اميديه و راهمرمز همسايه است . قدمت شهر من به هزاران سال مي رسه بهقبل از اسلام نام قديم آن ارجان است . فعلا اينو داشته باشين بعد دوباره توضيح مي دم .
کاربر مقابل از shakerali عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: delghir
پيشينه تاريخي و علل ويراني ارگان
تاريخ بهبهان همواره و همه جا با تاريخ ارگان همراه بوده و اساسا يكي محسوب مي شود . لذا براي روشن شدن آن بهتر است از قديمي ترين ازمنه يعني ارگان شروع تا به استقلال تاريخي بهبهان و بعد از آن بپردازيم :
شهر قديمي بهبهان ارجان بواسطه اشياء بدست آمده در كشفيات باستان شناسي سال 1361 (هجري شمسي )تا كنون قديمي ترين دوره تاريخي آن معلوم گرديده است كه نشان از هزاره دوم پيش از ميلاد مسيح دارد . گور مكشوفه , كتين هوتران فرزند پادشاه ايلامي كه در هزاره دوم قبل از ميلاد سلطنت ميكرد همراه با جام ارگان و حلقه قدرت آن شوكت و عظمت فرهنگي و هنري ارجان را به نمايش مي گذارد و با عرضه اطلاعات گرانبهايي از تاريخ بهبهان معلوم ميدارد كه اين شهر قديمي , چگونه از منظر فرهنگي , بر تارك منطقه مي درخشيده است .
نقوش جام ارگان كه نشانگر , مركزيت اين منطقه است به نوبه خود عظمت فرهنگي - هنري و شوكت اجتماعي , مردمي را از عمق تاريخ ارگان ( ارجان ) روشن مي سازد كه تا به حال , براي محققان , نقطه تاريكي به حساب مي آمد و بدين طريق نشان ميدهد كه ارگان در دوره ساساني بوجود نيامده و عظمت خود را تنها در اين دوره بدست نياورده است . بلكه اين شاهان ايلامي بوده اند كه اين منطقه را براي زندگي برگزيده و شكوفا نموده اند ( شماره هاي 7-8-9 مجله اثر ) از انتشارات سازمان ملي حفاظت آثار باستاني بيانگر اين واقعيت ارزشمند است .
از وضعيت ارگان در دوره مادها و چگونگي حاكميت بر اين ناحيه تا كنون سند و مدركي بدست نيامده است و به همين دليل شايد بتوان گفت ارجان در اين دوره همچنان در حاكميت ايلاميان بوده است . شهر قديمي بهبهان (ارگان ) در دوره هخامنشي بواسطه قرار گيري بر سر يكي از مهمترين راههاي ارتباطي آن زمان يعني راه شاهي كه از لوديه در كنار درياي مديترانه شروع ميشده و شوش را از طريق ارگان به پاسارگاد متصل مي نموده است از رونق و اهميت قابل توجهي برخوردار بوده است . استرابو , در خصوص ارگان زمان هخامنشي مي نويسد در اين شهر مردمي زندگي مي كردند كه به آنها ( اوكسي ) مي گفتند و به قولي ديگر در دوره هخامنشي ارگان بهبهان جزء سرزمين (كي ها )بوده است . اسكندر مقدوني به هنگام تهاجم به تخت جمشيد ضمن تصرف ارگان در گذرگاه تنگ تكاب , پس از نبردي سخت با سردار معروف منطقه آريو برزن و تحمل تلفات زياد از اين معبر عبور كرده خود را به تخت جمشيد رسانده است . لازم به ياد آوري است كه منطقه ارجان نزد يونانيان به نام اركان معروف بوده است .
در دوره اشكاني , جنوب شرقي خوزستان , يعني ارجان هنوز توسط اميران يا پادشاهان ايلامي اداره مي شده كه ساتراب نشين جداگانه پارتي (اشكاني )را با اجازه اشكانيان تشكيل داده بودند . نقوش برجسته سنگي موجود در تنگه سروك (سولك )كه صحنه تشريفات ,تفويض مقام و منصب ,مراسم مذهبي و جنگ تن به تن را نشان مي دهد , يادگار رونق و آباداني ارگان دوره اشكاني است . سنگ فرش هاي باقي مانده در تنگ خوئيز و ديگر تنگ هاي مجاور منطقه ارگان كه به هخامنشيان نسبت مي دهند عمدتا توسط اشكانيان توسعه و ترميم يافته اند . در دوره ساساني , كه ارگان يكي از ايالات پنجگانه فارس محسوب ميشد از يك طرف بلاد شاپور و از طرف ديگر ,منطقه شوش را از طريق در بند پارس به تخت جمشيد متصل مي نمود .
معروف است كه قباد ساساني پدر انوشيروان ,شهر ارجان را بوسيله عده اي از اسراي رومي (آمد – ديار بكر ) بازسازي و از نو بنا نهاد . آثار بجا مانده از دور ه ساساني كه نشانه بيشتري از عظمت و شوكت شهر قديمي بهبهان را ردر بردارد عبارتند از آثار دو پل در بستر رودخانه مارون در شمال شهر ارگان و كنار مسجد جامع آن (شماره 44 ثبت آثار باستاني )كه مهمترين آن پل بكان و بند بكان است . همچنين آثار پل سومي , در نزديكي سد شهدا در جوار امام زاده جعفر وجود دارد ,بعضي آنرا منسوب به حجاج بن يوسف از دوره اسلامي ميدانند . آتشكده چهار طاق (شماره ثبت 371 )و پل خيري مح خان , در ناحيه خير آباد كه ارگان را به بلاد شاپور در ناحيه ممسني متصل مي كرده است از ديگر آثار منسوب به دوره ساساني است . بعد از ظهور دين اسلام در سال 16 (هجري قمري ) به فرمان عمر بن خطاب , عثمان بن ابي العاصي به كمك ابو موسي اشعري حاكم بصره ارگان را تصرف نمودند و از آن زمان به بعد امور اين منطقه توسط والياني كه از طرف خليفه وقت براي اداره ولايات فارس فرستاده مي شد حل و فصل مي گرديد . در دوره اسلامي , ارگان عظمت خود را براي چند قرن همچنان حفظ نمود بطوريكه در دوره آل بويه از مراكز مهم ضرب سكه محسوب مي گرديد. سكه اي مربوط به( 346 هجري قمري) از آنجا بدست آمده كه يكطرف آن ركن الدوله و طرف ديگرش اسامي المطيع بالله خليفه عباسي و عضد الدوله بويي ضرب شده است . مقدسي در خصوص اهميت اقتصادي ارگان در احسن التقاسيم مي نويسد :ارگان شهري است بسيار آباد و پر از نعمت هاي فراوان و داراي مردمي نجيب است . يخ , رطب , ليمو , عنب در آن جمع است معدن انجير و زيتون مي باشد . صابون و دوشاب بسيار خوبي دارد و اين شهر خزانه فارس و عراق و بارانداز خوزستان و اصفهان است . در باب اهميت اقتصادي شهر قديمي بهبهان همين بس كه از عضد الدوله بويي نقل كرده اند كه گفته :من عراق را براي نامش و ارگان را براي درآمدش مي خواهم . از اين گذشته بهبهان مقر حكومت يكي از پادشاهان آل بويه به نام بهاء الدين يا بهاء الدوله بود , كه در همان محل نيز چشم از جهان فرو بسته است . بطور كلي ارگان در دوره اسلامي , گذشته از عظمت و رونق اقتصادي ,اجتماعي ,فرهنگي , خود محل برخورد بازرگانان , تجار ,شعر ا ,د انشمندان و حتي موسيقيدانان بوده است كه از آن جمله اند , ابراهيم بن بهمن ارجاني و فرزندش اسحاق ابن ابراهيم , كه هر دو موسيقي داناني توانا بوده اند . شيخ ابوالحسن شيرازي و شاگردش احمد بن ابراهيم بنا ارگاني كه از عارفان زمانه خود بوده اند . حكيم ناصر خسرو علوي كه در سال 443 (هجري قمري )از ارجان ديدن كرده است آن را شهري بزرگ و پر رونق كه داراي باغ و بوستان هاي بسيار است توصيف نموده مي نويسد .در سال 452 زلزله اي در ارجان رخ داد كه مردمان آن پراكنده شدند و به تدريج از رونق افتاد. عوامل متعددي در ويراني ارگان و ركود آن موثر بوده اند كه مهمترين آنها عبارتند از : - زلزله هاي پي در پي قرن پنجم هجري قمري كه در خصوص اين زلزله ابن اثير در كتاب الكامل في تاريخ مي نويسد دو زلزله شديد يكي در سال 445 (هجري قمري )و ديگري در سال 478 (هجري قمري )در ارگان به وقوع پيوسته است . - شكسته شدن سد ارجان و مختل شدن امور زراعي و كشاورزي - تخريب تدريجي ديوار دفاعي شهر كه بعد از آل بويه , توجه چنداني به مرمت و نگهداري آن نمي شد و اين امر موجب آسيب پذيري بيشتر شده است . - حملات متعدد اسماعيليان به ارجان در عصر سلاجقه و غارت و چپاول شهر - جنگ هاي مستمري كه ميان مدعيان قدرت در دوران سلجوقيان , خوارزمشاهيان , ايلخانان به وقوع پيوسته خاصه اتابكان فارس و لر كه پيوسته بر سر تسلط شهرهاي مرزي ميان خوزستان و فارس از جمله ارجان و كهگيلويه به جنگ و ستيز برخاسته و موجب وارد آمدن خسارت زياد به ارگان گرديده است . - تسلط اتراك (خاصه افشارها )و غارتگري آنها در آن نواحي كه ساليان درازي ادامه داشت . - سرانجام غارتگري و دستبردهاي همسايگان ارگان و رعب و وحشتي كه ايجاد كرده بودند, مجموعا زمينه را براي ترك شهر به وسيله مردم فراهم نموده است . بدنبال حوادث مذكور قريه بهبهان كه به فاصله كمي (حدود 8 كيلومتر )از ارگان قرار داشت به تدريج پذيراي مردم ارگان گرديد و رو به آبادي و رونق نهاد كه سرانجام در قرن هشتم (هجري قمري )خود را در تاريخ به جاي ارگان نشان داد.
کاربر مقابل از shakerali عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: delghir
موقعيت، وسعت و حدود جغرافيايي
شهرستان بهبهان با وسعتي معادل 3195 کيلومترمربع در جنوب غربي استان خوزستان قرار دارد. اين شهرستان از سه بخش تشکيل شده است:
بخش مرکزي: متشکل از شهر بهبهان و حومه و دهستانهاي دودانگه و تشان با وسعت 2086 کيلومترمربع
بخش زيدون به مرکزيت شهر سردشت، مشتمل بر دهستانهاي سردشت، درونک با وسعت 990 کيلومترمربع
بخش آغاجاري با وسعت 119 کيلومترمربع
اين دشت زيبا از طرف شمال وشمال شرقي به استان کهگيلويه (دهدشت و ليکک)، از جنوب به بخش زيدون، از غرب به آغاجاري و شهرستان اميديه (جايزان) و از شرق به شهرستان گچساران محدود ميشود.
ويژگيهاي طبيعي
کوهها: در شمال دشت بهبهان رشته کوه خوئيز که بلندترين نقطه آن 1685 متر بر فراز تنگ شيخ و کوه حاتم با ارتفاع بيش از 2100 متر قرار دارد. در جنوب اين دشت پازنان و دريزه کوه با حداکثر ارتفاع 600 متر در غرب آلکوه و زرد با ارتفاع حداکثر 785 متر و در شرق کوه رمهچر (احمد و محمد) با حداکثر ارتفاع 700 متر واقع شده است.
آبوهوا: اگر براي خوزستان با توجه به شاخصهاي جوي آن سه نوع آبوهواي بياباني، نيمهبياباني (کوهپايهاي) و کوهستاني در نظر بگيريم، بهبهان آبوهواي نيمهبياباني يا کوهپايهاي دارد. حداکثر مطلق دماي بهبهان بيش از 50 درجه در تير و مرداد و حداقل آن تا صفر درجه در آذر و دي ميرسد.
رودها: شايد بتوان رمز موجوديت و حيات شهر بهبهان با ديرينه تاريخياش را در دو شريان طرفين آن يعني مارون و خيرآباد جستجو کرد.
وجه تسميه بهبهان:
در وجه تسميه بهبهان چند نظريه بيان شده است که مهمترين آنها:
بهو به معناي کوشک و کوشک عبارت است از قصر و عمارت عالي خارج از شهر گويند که در ميان باغ و بوستاني قرار گرفته باشد و بهبهون يعني بهترين کوشک.
بهبهو به فضاي باز و جا و مکاني مناسب گفته ميشود که عشاير و ايلات بخصوص در فصل بهار در آن موقتاً اطراق ميکنند و چون اين مکان از نظر جغرافيايي با تعريف دشت همخواني دارد لهذا بهو يعني دشت و بهبهو (بهبهان) يعني بهترين دشت.
در غرب بهبهان کنوني (کوهپايههاي زاگرس) جايگاهي وجود دارد که مربوط به بغ بغان يعني خداي خدايان (عهد باستان) است که با گويش محلي بعبعو گفته ميشود. اين لفظ در اثر تکرار در طول زمان به بهبهو و سپس بهبهون يا بهبهان بيان شده است. (نظريه فوق صادق است.)
پيشينه تاريخي بهبهان:
تاريخ بهبهان همواره و همهجا با تاريخ ارگان همراه بوده است و اساساً يکي محسوب ميشود. شهر قديمي بهبهان(ارجان) بواسطه اشياء بدست آمده در کشفيات باستانشناسي سال 1361 هجري شمسي تاکنون قديميترين دوره تاريخي آن معلوم گرديده است که نشان از هزاره دوم پيش از ميلاد مسيح دارد. گور مکشوفه کتين هوتران فرزند پادشاه ايلاميکه در هزاره دوم پيش از ميلاد مسيح سلطنت ميکرده همراه با جام ارجان و حلقه قدرت، شوکت و عظمت فرهنگي و هنري ارجان را به نمايش ميگذارد و با عرضه اطلاعات گرانبهايي ازتاريخ بهبهان را معلوم ميدارد که اين شهر قديمي چگونه از نشر فرهنگي بر تارک منطقه ميدرخشيده است.
صنايع دستي بهبهان
بهبهان از قديمالايام داراي صنايع دستي متنوعي بوده است که با برچيده شدن راسته بازار تحولات اقتصادي و ظهور مشاغل جديد اکثر آنها از ميان رفتهاند مهمترين آنها عبارت بودند از: مسگري، ورشوسازي، ساخت قليان، ظروف سفالي، عبابافي، نمدمالي، لحافدوزي، توليد کلاه نمدي، گيوه و ... از اين ميان تنهاعبابافي، نمدمالي، لحافدوزي و گيوهدوزي باقي مانده است.
معرفي اماکن تاريخي بهبهان:
ديوار و خندق اطراف شهر، مسجد جامع و راسته بازار، نارين قلعه (تخريب شده)، مقوم (از بين رفته)، آب انبار و برکهها، بقعه بشير نذير، عمارت کلاه فرنگي (تخريب شده)، مجموعه ارجان گور مکشوفه کيدين هوتران)، مجموعه بکان (پل، حمام)، پل خيري مح خان (خيرآباد)، قلعه مدرسه (خيرآباد)، آتشکده چهارطاق (خيرآباد)، کتيبه تنگ تکاب، برجهاي رضاخاني، خرابههاي کلگهزار، کتيبه تنگ سروک
معرفي اماکن ديدن طبيعي بهبهان:
تنگ تکاب، تنگ بن، تنگ خوئيز، تنگ سروک، دره گرمابه، امامزاده شيرعلي، باغ بهو
معرفي اماکن غيرطبيعي بهبهان:
پارک جنگلي سلمان فارسي (جاده اهواز)، پارک جنگلي ارجان (جاده سيمان-نرگسزار)، اردوگاه شهيد رجايي (جاده اهواز)، پارک ساحلي خارستان (جاده اهواز)، سد مخزني مارون
اسامياماکن مذهبي بهبهان :
امامزاده حيدر، امامزاده شاهمير عالي حسين، امامزاده شاهفضل، بيبي خديجه، بيبي زبيده خاتون، بيبيصالحهبيگم، امامزاده ابراهيم، امامزاده شيرعلي، امامزاده ابوذر، سيد فقه، آخوند ملاعلي بهبهاني
حيات وحش و مناطق طبيعي بهبهان:
شهرستان بهبهان به علت واقع شدن در دشت و مجاورت با ارتفاعات رشته کوه زاگرس و بنادر جنوبي ايران و نيز واقع در گذرگاه چهار استان و برخورداري از رودخانههاي پرآب مارون و خيرآباد و زهره داراي موقعيت خاص و مناطق ويژهاي است.اين مناطق تحت نظارت مستمر پرسنل اداره حفاظت محيط زيست شهرستان بهبهان بوده تا بستر مناسبي جهت حفاظت و ادامه حيات و بالندگي محيط زيست شهرستان بوجود آيد. در اين مناطق بکر و زيبا گونههاي مختلف از حيوانات و پرندگان حمايت شده از قبيل کبک، تيهو، دراج، زنبورخوار، کل و بز و ... ديده ميشود.
محيط زيست انساني ولزوم توجه به آن:
امروزه بعلت وجود صنايع مختلف نفت و گاز در اطراف شهرستان (زيدون و آغاجاري) و ديگر صنايع کوچک و بزرگ در مرکز شهرستان رعايت ضوابط و استانداردهاي زيست محيطي از سوي صاحبان صنايع امري اجتنابناپذير است که در اين رابطه نقش نظارتي محيط زيست شهرستان در کاهش ميزان آلودگيهاي زيست محيطي بسيار مهم و موثر ميباشد.
منطقه گردشگري تنگ تکاب
اين روستا در 20 کيلومتري شمال بهبهان، نواحي اطراف کارخانه سيمان و در نزديکي سد مارون، در دامنه کوه تنگ تکاب واقع شده است. راه باريک و پرپيچ و خم کوهستاني ما را به اين منطقه خوش آب و هوا ميرساند که به طور کامل بر شهر بهبهان و رودخانه مارون که در پاي آن جريان دارد مسلط است. مخصوصاً د ر شب چشمانداز شهر بسيار ديدني است. باغهاي انبوهي در دامنه کوه واقع شدهاند و هرکدام داراي چشمه و استخر ميباشد. کوهستاني بودن، وجود مناظر زيباي طبيعي و دور بودن از هياهوي شهر باعث شده است تا در همه فصول سال علاقمندان زيادي جهت تفريح و استراحت به اين منطقه بيايند. کوهستاني بودن منطقه به دوستداران کوهنوردي و صخرهنوردي امکان پرداختن به علاقه خود را ميدهد. علاوه بر اين از قلعههايي به جاي مانده که به حسن صباح نسبت داده ميشوند و آن طور که در کتاب خداوند الموت آمده يکي از معاونان حسن صباح در اين قلعه بر منطقههاي خوزستان و فارس و کهگيلويه نظارت ميکرده است.
منطقه گردشگري خاييز
اين روستا در شمال شرقي بهبهان در دامنه کوه خاييز و با فاصله حدود 22 کيلومتري از شهرستان واقع شده است.
روستا داراي تاريخچه طولاني از دوران پادشاهان ساساني است و آثار آن عبارتند از سنگچينيهاي راه شاهي و همچنين سه آسياب واقع در دهانه تنگ خاييز که رونق منطقه را تا قرون گذشته يعني تا دورههاي اسلاميميرساند.
جاذبههاي گردشگري روستاي خاييز عبارتند از:
امکان انجام فعاليت کوهنوردي، وجود گونههاي جانوري در محيط کوهستان و وجود چشمه آب خاييز که از تنگ خاييز سرچشمه ميگيرد. مهمترين عامل جذب گردشگران زيارتگاه امامزاده محمد ميباشد.
اين روستا در طول سال در ماههاي اسفند تا اوايل خرداد داراي شرايط آب و هوايي مناسب ميباشد و سرسبزي منطقه در اين اوقات شرايط مناسبي جهت تفريح خانوادگي و دسته جمعي همشهريان فراهم مينمايد.
منطقه گردشگري پشکر
اين روستا در شمال بهبهان و در نزديکي سد مارون در پاي يکي از کوههاي رشته کوه تنگ تنکاب، ميان کوه و درهاي به عمق 40 متر که رودخانه خروشان مارون در آن ميگذرد، قرار دارد. در اين روستا، باغهايي از ليمو و نخل و نارنج در دو بخش شرق و غرب وجود دارد. همچنين در فاصله ميان روستا و باغهاي غربي حدود دويست متر تپههايي وجود دارند که در ماههاي پرباران سال از چمن و گل پوشيده ميشوند. خانههاي روستا گلي و قديميهستند و بافت قديميآن پلکانيشکل و زيبا و با وجود غير مسکوني بودن هنوز قابل استفاده هستند.
جاذبههاي گردشگري اين روستا عبارتند از:
الف – استعداد گردشگري اين روستا بيشتر مربوط به بافت قديميوزيباي منازل آن است که هنوز هم سرپا و قابل استفاده هستند و همچنين نزديکي آن به رودخانه پر آب مارون است. با اين توضيح که ميتوان از اين بافت قديميبراي راه اندازي سفره خانههاي سنتي استفاده شد. راه اندازي چنين سفره خانههايي در پاي کوه لطف و صفاي خاصي دارد.
ب – ساحل رودخانه و استفاده از فضاي اطراف آن جهت شنا و ماهيگيري
ج- کوهستاني بودن منطقه اين امکان را به دوستداران کوه و طبيعت ميدهد تا به علاقه خود بپردازند.
د – جاده طولاني که بين کوه و دره است جهت پياده روي و دوچرخه سواري مناسب است.
کاوانسراي خيرآباد
بناي کاروانسرا (مدرسه) خيرآباد که با شماره 3840 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده در 25 کيلومتري شرق بهبهان در روستاي خيرآباد (قلعه مدرسه) با چهار قرن قدمت در سال 1089 ه.ق همزمان با سلطنت شاه سليمان صفوي، به دستور حسين علي خان زنگنه (حاکم ايالات بهبهان و کهگيلويه) ساخته شد.
وسعت اين بنا که تماماً از آجر پخته و گچ ساخته شده است، در ابتدا 9943 متر مربع بوده و داراي قسمتهاي مختلف از جمله مسجد، حجره براي معلمان، آشپزخانه، حمام و بازارچه بود، که هم اکنون تنها بناي اصلي مدرسه (حدود 2500 متر مربع) باقي مانده و آثار بقيه بناها از بين رفته است.
به دليل اينکه از سال 1135 ه.ق که علماي اخباري در آن اقامت کردند، از اين محل به عنوان برج و بارويي مستحکم جهت مقابله و مباحثه علميبا آيتالله وحيد بهبهاني استفاده ميکردند. از اين زمان به بعد مدرسه خيرآباد به قلعه مدرسه معروف گرديد. اين بنا نماينگر خصيصه علم دوستي مردم بهبهان است.
امامزاده اباذر
بقعه امامزاده اباذر در 40 کيلومتري جنوب بهبهان در بخش زيدون سردشت واقع گرديده است که با توجه به نقاشيها و مشبککاريها و گچبريهاي به کار رفته در آن به کار استادکاران شيرازي به روزگار زند واوايل دوره قاجار شباهت دارد، از معدود بناهاي اين دوره است که به طور کامل تخريب و بازسازي نشده است.
اين بنا که به صورت يک ايوان ساخته شده، در گذشته دو غرفه در طرفين ايوان سرتاسري داشته که دو گوشواره با روکاري آيينه کاري داشت. بر هر طرف ايوان پايه مناره و گلويي مناره با کاشيکاري و نقش يامحمد، ياعلي، يافاطمه، ياحسن و ياحسين باقي مانده است.
ايوان ورودي با گچبريها و طاقچه نماها و کاشيهاي سبز و سياه و سفيد و زرد که کاشيکاري دوره قاجاري است، تزيين شده بود که در چند سال اخير تخريب و بازسازي شده است. درون بقعه که زير گنبد شلجمي قرار دارد مقرنسکاري و آيينهکاري نفيسي از دوره قاجار دارد. تفريحگاه احداث شده در محوطه امامزاده اباذر شامل فضاي سبز ودرياچه ميباشد که محل مناسبي جهت استراحت و تفريح زائران محسوب ميگردد.
بافت تاريخي بهبهان
بافت تاريخي شهر بهبهان که قديميترين منطقه بهبهان فعلي پس از ارجان است، به شرح زير ميباشد:
از شمال به خيابان شريعتي، از جنوب به خيابان گرايمي، از شرق به نحوي و ادامه آن به موازات مسيل آبخروار تا خيابان شريعتي و از غرب به خيابان پيروز منتهي ميشود. خيابان عدالت و خيابان جوانمردي بصورت دو محور عمود بر هم از وسط اين ناحيه عبور مينمايد که خيابان وانمردي فعلي، سالها قبل به صورت مسيلي از وسط شهر ميگذشته و حد فاصل بين دوقوم قنوات و بهبهان بوده است. مساحت کلي اين منطقه حدود 146 هکتار است.
از ديگر ويژگيهاي اين بافت وجود بيش از 84 مسجد، حسينيه و امامزاده در لابلاي مکان مسکوني آن است. قدمت بيشتر خانههايي که در بافت واقع شدهاند به دورههاي قاجار و پهلوي ميرسند. از ويژگيهاي معماري اين بناها ميتوان به وجود زيرزمين در اثر آنها وجود ايوان با ستونهاي مدور، سردرهاي قوسي به صورت نيم دايره و آجرکاريهاي زيبا در نماي بيشتر آنها اشاره نمود.
راسته بازار
اين مجموعه که با شماره 3769 در فهرست آثار ملي ثبت گرديده در حال حاضر قديميترين بازار شهر ميباشد که در زمان گذشته مرکزثقل تجاري شهر بهبهان و حومه آن بوده است. اين مجموعه که متعلق به دوره قاجار ميباشد، داراي چندين راسته بوده که حرفههاي مختلف در راستههاي مخصوص به خود فعاليت داشتند. در حال حاضر تنها يک راسته از آن باقي مانده که از اين قسمت باقي مانده است. برروي ديوار راسته باقي مانده دو کتيبه قرار دارد. مصالح به کار رفته در ساخت ابزار سنگ و گچ است و از ويژگيهاي آن ميتوان به سقف گنبدي حجرهها و کاربرد طاق و تويزه در پوشش سقف راستهها اشاره نمود.
مجموعه ارجان (شامل پل، حمام و قدمگاه)
حمام بکان
اين حمام متعلق به دوره ساساني و مرتبط با شهر قديم ارجان است و در کنار رودخانه مارون در نزديکي روستاي امام رضا واقع شده است. معماري اين بنا به صورت چهار ايواني است که در حال حاضر به علت اينکه کف آن تا ارتفاع زيادي بر اثر ريزش سقفها و سنگهاي کناره دره پر شده است، پلان آن کاملاً ديده نميشود، يک قمست مربع شکل مرکزي است که چهارايوان در چهار جهت آن قرار داشته است. ايوانها که در روي چهار ستون قرار داشتهاند با طاقهاي جناقي به هم متصل شده و قسمت مرکزي سقف گنبدي شکل داشته که در حال حاضر ريخته است.
پل امام رضا يا پل ارجان:
اين پل که در کنار رودخانه مارون در نزديکي روستاي امام رضا (ع) و قدمگاه امام رضا (ع) واقع شده است متعلق به دوره ساساني ميباشد. اين پل داراي دهانه اي طاق مانند در دست راست رودخانه باقي مانده است و چند پل و سنگفرش بستر زير پل نيز در حول و حوش بالا و پايين ديده ميشود. تماميآثار به جامانده ساساني است و از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است. آثار پل کوچک ديگري پائينتر از پل بزرگتر ديده ميشود.
پل سفلائي ارجان:
اين پل که در کنار رودخانه مارون واقع شده پهنائي برابر 13 متر داشته است. سمت غربي پل تقريباً سالم مانده ولي سمت شرقي که در معرض جريان آب قرار داشته به شدت آسيب ديده است. قسمتهايي که جريان آب به سوي آنها ميآيد از قسمتهايي که آب از آنها دور ميشود باريکترند. بر ديوار مياني حفرههايي به پهني 1/1 متر يا 95 سانتيمتر وجود دارد. در سمت غربي، اين حفرهها بوسيله راههاي 10/1 متري به هم مربوط ميباشند. اين پل ميتواند بر مبناي پل عليائي خيرآباد قابل نوسازي باشد. شيبهاي درازي از جاده تا نزديک آب وجود دارد و اين جاده از روي پلي با يک قوس بزرگ عبور مينموده است. آثار اين پل را ميتوان در ارتباط با ارجان در نظر گرفت. پس از نابودي اين شهر ديگر دليلي نداشت که از اين نگهداري شود. آثار باقيمانده را بايد حداکثر به اواخر دوره قبل از صفوي منسوب دانست.
قدمگاه امام رضا (ع)
بناي قدمگاه امام رضا (ع) در کناره رود مارون در حدود 10 کيلومتري شمال شرقي بهبهان واقع شده است.
طبق آنچه که در بين مردم سينه به سينه منتقل شده، اينجا محل استراحت امام رضا (ع) در هنگام عزيمت به خراسان بوده است. قدمت بنا به دوره ديالمه ميرسد که در دوه هاي بعدي تعميراتي روي آن صورت گرفته است.
بنا شامل يک حياط در سمت شمال است که ساختمان اصلي در قسمت جنوبي آن قرار گرفته است. اين قسمت شامل يک بناي چهارگوش به ابعاد 15 متر در 17 متر ميباشد که 6 ستون قطور آن را به صورت يک تالار ستوندار درآورده است. ستونها در دو رديف موازي قرار گرفتهاند. دو رديف آن که شامل چهار ستون است و در غرب قرار گرفتهاند به ابعاد 90/2 متر در 45/1 متر و دو ستون بعدي 60/1 متر در 30/1 متر ميباشند.
بنا در گذشته و حال کاربري مذهبي داشته و محل زيارت اهالي اطراف ميباشد. در صورتي که تحت حمايت ميراث فرهنگي قرار گرفته و مورد مرمت قرار گيرد با توجه به قرار گرفتن در نزديکي شهر قديمي ارجان و آثار به جاي مانده از حمام و پلهاي ارجان ميتواند عامل مهمي در جذب گردشگر باشد.
مجموعه فرهنگي، تفريحي و ورزشي خارستان
اين مجموعه در شمال غربي بهبهان، در 3 کيلومتري جاده بهبهان- اهواز، جنب سنگ شکن گلستانيمنش واقع است و فاز اول آن با وسعت 25 هکتار توسط شهرداري در کنار رودخانه مارون احداث شده است. نماي کلي اين مجموعه بيضي شکل است و بيشههاي طبيعي از انواع گون در مرکز آن قرار دارد و جاده آسفالتي اطراف اين بيشهها کشيده شده است. در ضلع شرقي آن دو راه فرعي وجود دارد که اولين راه به درياچه که با وسعت 5/1 هکتار ساخته شده و بزرگترين درياچه مصنوعي استان خوزستان ميباشد و داراي امکانات قايق سواري است و دومين راه به چهار قلعه زمين فوتبال و واليبال ساحلي ( هر کدام 2 قطعه ) ختم ميشود. ضلع غربي مجموعه موازي با رودخانه مارون است و ميان رودخانه و پارک يک جاده ساحلي به طول 1100 متر کشيده شده است که در کناره آن، تعداد 140 سکو دايرهاي شکل جهت استفاده خانوادهها ساخته شده است. امتداد اين سکوها به بيشهاي زيبا و طبيعي ختم ميشود که همچنان دستنخورده باقي مانده است.
در قسمت جنوب غربي پارک پيست دوچرخهسواري به وسعت يک هکتار ساخته شده است.
برنامههاي در نظر گرفته شده براي اين مجموعه طي سه فاز اجرا ميشود و تا کنون فاز اول آن اجرا شده است. که به طور کلي شامل احداث درياچه، زمين فوتبال ساحلي (2 قطعه)، زمين واليبال ساحلي (2 قطعه)، پيست دوچرخه سواري و احداث 140 سکو و خيابان سازي بوده است و فاز دوم شامل ساحل سازي و احداث سکوي ماهيگيري است.
کاربر مقابل از shakerali عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: delghir
آریوبَرزَن (در زبان یونانی Aριoβαρζάνης) نام سردار ایرانی بود که در کوههای پارس در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و خود و سربازانش تا واپسین تن کشته شدند.نام آریوبرزن در پارسی کنونی به گونه آریابرزین هم گفته و نوشته میشود که به معنی ایرانی باشکوه است.
کاربر مقابل از shakerali عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: delghir
قلعه فلك الافلاك خرم آباد
استان لرستان، با وسعت حدود 28559 كیلومتر مربع در غرب ایران قرار گرفته است.
این استان، ازشمال به استانهای مركزی و همدان؛ از جنوب به استان خوزستان؛ از شرق به استان اصفهان واز غرب به استانهای كرمانشاه و ایلام محدود است. اشترانكوه با چهار هزار و پنجاه متر ارتفاع بلندترین نقطه استان لرستان است.
پستترین نقطه آن در جنوبیترین ناحیه استان واقع شده و حدود پانصد متر از سطح دریای آزاد ارتفاع دارد. بر اساس آخرین تقسیمات كشوری در سال هزار و سیصد و هفتاد و پنج، استان لرستان دارای نه شهرستان، ده شهر، بیست بخش، هشتاد و یك دهستان و دو هزار و هشتصد و چهل و دو آبادی دارای سكنه بوده و مركز آن شهر خرمآباد است. شهرستانهای استان عبارتند از: خرمآباد، بروجرد، الیگودرز، دورود، ازنا، كوهدشت، دلفان، سلسله و پلدختر.
جغرافیای طبیعی و اقلیم استان
استان لرستان سرزمینی كوهستانی است كه به جز تعدادی دره آبرفتی و چند دشت كوچك، ناحیه هموار ندارد. این ناهمواریها كه دارای سنگهای دگرگونی است، در نتیجه مجاورت با گنبدهای خارایی (درونی) الوند و سربند (شازند) پدید آمدهاند. در ناهمواریهای اصلی استان (ارتفاعات اصلی زاگرس)، كوهها بهطور منظم از شمال غربی به سوی جنوب كشیده شدهاند.
این ناهمواریها كه معمولا با درههای عمیق همراهند، اغلب فشرده، بلند و ناصاف هستند؛ در حالی كه ناهمواری پیشكوههای داخلی بهصورت تپهماهورهای گنبدی شكل و كمارتفاع خودنمایی میكنند و نقاط بلند آنها، به گنبدهای خارایی مربوطند. استان لرستان دارای آب و هوای متنوع است. در زمستان، هنگامی كه در شمال لرستان برف و كولاك و سرمای شدید جریان دارد، قسمتهای جنوبی آن از هوای مطبوع و بارانی برخوردار است.
بررسیهای اقلیمی نشان میدهند، خرمآباد دارای زمستانی معتدل و تابستانی گرم است و بروجرد زمستانی سرد و تابستانی معتدل دارد. الیگودرز نیز زمستانی بسیار سرد و تابستانی معتدل دارد.
جغرافیای تاریخی استان
اقوام مهاجر، در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد در كوهساران زاگرس اسكان یافتند و سرانجام، سرزمین بینالنهرین (میان دو رود) را تصرف كردند. نام طایفههایی كه در زاگرس سكونت داشتند، در آٍثار برجای مانده از سارگن پادشاه مقتدر اكد (دو هزار و بیست و هشت تا دو هزار و سی قبل از میلاد) آمده است.
به استناد كتیبههای بابلی، آشوری و ایلامی، ساكنان دامنههای كوهساران زاگرس طایفههایی مانند لولوبی، مانایی، كاسی، گوتی، نایدی، آمادا و پارسوا بودهاند. تاریخنگاران، در آریایی بودن لولوبیها و ماناییها تردید دارند؛ اما شواهد تاریخی نشان میدهند، كاسیها در سال هزار و ششصد قبل از میلاد در لرستان كنونی میزیستند و حكومت آنها از شمال و شرق لرستان تا اطراف همدان توسعه داشت.
این قوم، در هزاره دوم پیش از میلاد در بابل نفوذ كردند، از حمورابی شكست خوردند؛ اما عاقبت در بابل مستقر شدند و دومین سلسله شاهان بابل را تأسیس كردند. انقراض كاسیان در هزاره دوم پیش از میلاد، با یورش دولت مقتدر ایلام صورت گرفت. در نتیجه، كاسیها به زاگرس عقب نشستند و خراجگزار ایلام شدند و آنها در برابر توسعهطلبی آشوریها، در مناطق شرقی، مانند سدی مقاومت كردند.
قدرت این قوم كوهنشین به حدی رسید كه شاهان سلسله هخامنشی هنگامی كه از فارس به شوش یا از بابل به اكباتان میگذشتند، هدیههایی برای ایلات كوهستانی بین راه میفرستادند تا مسیر آنها را امن نگاه دارند. در دورههای بعدی ساكنان این نواحی به طور موقت مغلوب اسكندر مقدونی شدند.
در دوره ساسانیان، پشتكوه و پیشكوه را شخصی از خاندان معروف هرمزان اداره میكرد. آخرین فرمانروای این خاندان، همان هرمزان بود كه به اسارت سپاهیان عرب درآمد. عربها در سال شانزده هجری قمری پس از فتح حلوان، نواحی شمالی لرستان را گرفتند و در سال بیست و یك هجری قمری، نهاوند و قسمت جنوبی لرستان را نیز به تصرف خود درآوردند.
در سال بیستودو هجری قمری، هنگامی كه «عمر» سرزمینهای گرفته شده را در میان لشكریان كوفه و بصره تقسیم میكرد، لرستان ضمیمه حوزه كوفه شد و از آن پس جزو ایالت جبال (عراق عجم) درآمد و تا میانه سده چهارم هجری، حكمران این منطقه یا از بغداد یا از كوفه تعیین میشد. در همین قرن، حسنویه كرد این منطقه را به تصرف خود درآورد.و خاندان او تا سال پانصد هجری قمری بر لرستان تسلط داشتند.
مقارن استیلای مغول بر ایران، لرستان به دو قسمت لر بزرگ و لر كوچك تقسیم شد. هر یك از این دو قسمت از پیش از استیلای مغول تا مدت زمانی پس از انقراض ایلخانان، امرای نیمه مستقل داشتند. اتابكان لر بزرگ اصلاً از كردان شام بودند كه از حدود نیمه قرن ششم هجری از راه آذربایجان رهسپار ایران شدند و در حدود اشترانكوه و جلگههای شمالی آن اسكان گزیدند پایتخت اتابكان لرستان در شهر ایذج (مال امیر) بود.
خرابههای فراوانی از آن دوره باقی مانده كه بیشتر آنها به دوره ساسانیان مربوط است و هنوز در این محل دیده میشوند. اتابكان لر بزرگ تا نیمه اول قرن نهم هجری حكومت كردند (پانصد – هشتصد و بیست و هفت هجری قمری) و آخرین آنها كه غیاثالدین كاووس نام داشت، به دست سلطان ابراهیمبن شاهرخ تیموری بر افتاد و سلسله او منقرض شد.اما اتابكان لر كوچك (پانصد وهشتاد- هزار وشش هـ.ق) كه چندین امیر معتبر داشتند و حكومتشان نیز طولانیتر بود، هیچ وقت اهمیت و اعتبار لر بزرگ را پیدا نكردند.
اتابكان لر كوچك موقعیت خود را تا زمان صفویه حفظ كردند و حتی حكومت خود را تا غرب كوههای پشتكوه توسعه دادند. آخرین فرد این سلسله شاهوری نام داشت كه در سال هزار و شش هجری قمری به فرمان شاه عباس اول كشته شد و سلسله او نیز بر افتاد بدین گونه حكومت لرستان به حسین نامی محول شد و خاندان این والی تا اوایل روی كار آمدن سلسله قاجار، بر لرستان حكومت كردند. از آن پس حكومت پشتكوه را گاه حكام بروجرد و زمانی حكام شوشتری به عهده داشتهاند.
____________________
شهرخرم آباد
این شهر تاریخ چند هزار ساله دارد و یكی از شهرهای قدیمی ایران است كه از آغاز پیدایش خود تاكنون، تمدنهای مختلف و متعددی، از جمله كاسیها، بابلیها، ایلامیها، ساسانیان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان و ... را تجربه كرده است. در پیرامون این شهر آثار متعددی از ادوار فوق باقی مانده است.
خرمآباد در میان درهای قیفی شكل و پر آب جای گرفته است و قلعههای تاریخی و قدیمی آن، محلی امن و سنگری محكم برای حاكمان زمان در برابر مهاجمان و شورشیان بوده است.خرمآباد شهری است تجارتی، خدماتی و نظامی كه به عنوان مركز استان لرستان، در كنار توسعه ناموزون، موجبات جذب مهاجران شهری و روستایی را فراهم آورده است.
شكل و تركیب شهر خرمآباد بیشتر تابع عوامل جغرافیایی آن است، به طوری كه فشار جمعیت، خانههای شهری را تا كمركش كوه پیش برده است. خرمآباد دارای معبر و مسیرهای قدیمی و طبیعی است.
جاذبه های ديدنی
گرداب سنگی
منار خرم آباد
مقبره فلک الدین
مقبره بابا طاهر
مقبره جلاله
مقبره میر سید علی
مقبره حیات الغیب
بقعه جابر
بقعه امیر سیف
بقعه شهنشاه
قلعه فلک الا فلاک
قلعه رکی
قلعه زاخه
قلعه منگره
قلعه سرقلا
قلعه رزه
قلعه بهرام
قلعه شهنشاه
قلعه چشمک
قلعه قلا جق
دژ
گریت
مقبره زید بن علی
بقعه شاه زاده احمد
جاذبه های طبیعی
دره خرم آباد
دره محمل کوه
دره گوشه
دره پیر جید
دره بابا عباس
دره حوض موسی
تپه های باباخانی
تپه سراب
پل شاهپوری
پل خرم آباد
پل کشکان
پل کرو دختر
پل گاومیشان
پل کاکارضا
پل خرم آبادی
غار قمری
غار یافته
غار کنجی
غار ارجنه
غار قاژه
غار دوشه
غار کوگان
کاربر مقابل از sina4 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: delghir
گاهی سکوت بهترین پاسخ است
نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده اند،به نظر می آید نبردگاه جایی بنا بر برخی روایت ها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) در محل احداث سد مخزني مارون ميباشد. به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخنگاران نامش را لیبانی نوشتهاند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان میدهد و اسکندر می تواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد. (گفته می شود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت می کشد). آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بیپروا به سپاه مقدونی زد و شمار بسیاری از یونانیان را کشت و خود نیز تلفات بسیاری داد، ولی موفّق گردید از محاصرهٔ سپاه مقدونی بگریزد.
چون از محاصره بیرون آمد خواست تا به کمک پایتخت بشتابد و آن را پیش از رسیدن سپاه مقدونی اشغال کند. اما لشگر اسکندر که از راه جلگه به پارس رفته بودند، مانع او شدند. در این هنگام وی به مخاطرهٔ سختی افتاد، ولی راضی نشد تسلیم گردد. گفته می شود ایستادگی آریوبرزن یکی از چند ایستادگی انگشت شمار در برابر سپاه اسکندر بوده است.
بر پایه یادداشتهای روزانه كالیستنس مورخ رسمی اسكندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه كوهستانی صعب العبور (دربند پارس، تكاب در كهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران (۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر) به فرماندهی آریو برزن رو به رو شد و از پیشروی باز ایستاد. این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش ده ها هزار نفری اسكندر شده بود كه مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شكست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره كوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده سرسخت آن نیز برخاک افتاد.
مورخ دربار اسكندر نوشته است كه اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل در (كردستان كنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شكست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز كه در حال پیروز شدن بر ما بودند؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار كرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می داد.
نبرد سپاه آریوبرزن شگفت آور بود. آريوبرزن با شمار اندکی سوار و پياده خود را به سپاه عظيم دشمن زد. گروهی بسيار از آنان را به خاک افكند و با اينكه بسياری از سربازان خود را از دست داد، توانست حلقه ی سپاه دشمن را بشكافد. او می خواست زودتر از یونانیان خود را به تخت جمشيد برساند تا بتواند از آن دفاع كند. در اين هنگام آن قسمت از سپاه اسكندر كه در جلگه مانده بود، راه را بر او گرفت. لازم به یادآوری است که یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوه ها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند.
[ویرایش] مقایسه ی آریوبرزن با همتای یونانی
نبرد آریوبرزن درست ۹۰ سال پس از ایستادگی لئونیداس یکم در برابر ارتش خشایارشا در جنگ ترموپیل رخ داد كه آن هم در ماه اوت بود و از این نظر این دو واقعه ی تاریخی بسیار همانند یکدیگرند. اما تفاوت میان مقاومت لئونیداس و ایستادگی آریوبرزن در این است؛ كه یونانیان در ترموپیل، در محل بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته اند و واپسین سخنانش را بر سنگ حک كرده اند تا از او سپاسگزاری شده باشد، ولی از آریوبرزن جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست نیست.
با نگاهی به درآمدهای گردشگری کشور یونان دیده می شود که بازدید از بنای یاد بود و گرفتن عكس در كنار مجسمه لئونیداس برای یونان هر ساله میلیون ها دلار درآمد گردشگری به همراه دارد. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به كشورهایشان می برند که: "ای رهگذر، به مردم لاكونی اسپارت بگو كه ما در اینجا به خون خفته ایم تا وفاداریمان را به قوانین میهن ثابت كرده باشیم."( قانون اسپارت عقب نشینی سرباز را اجازه نمی داد). ولی در سالروز ایستادگی سردار ایرانی آریوبرزن که در ۱۲ اوت برابر با ۲۱ مرداد از میهنش دفاع کرد، برنامه ویژه ای اجرا نمی شود و جای تاسف است که هیچ اقدامی برای بزرگداشت وی انجام نمی شود.
کاربر مقابل از shakerali عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: delghir
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)