به ” خدا ” گفتم : تو را چگونه میتوانم ببینم , ” خدا ” گفت :
تو من را نخواهی دید اما کسی را برات گذاشتم که نیمی ازمن است
” مادر “
ای کاش میتونستم بازم صدای نفس های مادرمو بشنوم ....
ای کاش بودو دست نوازشش رو سرم بود سایش بالا سرم بود ....
چقد زود دیر شد
ای آسمان کبود کبود جای مـــــــــــــــــــادر من در این جهان بزرگ نبود ؟؟!!!!!
سرم رانه ظلم می تواندخم کند،
نه مرگ،
نه ترس
سرم فقط برای بوسیدن
دستهای توخم می شود
""مادرم""
هـیچ چـیز بـهتر از کـارکـردن بـه جـای غـصه خـوردن ،
ادمـی را بـه خـوشـبختی نـزدیـک نـمی کـند.
مادرم را هیچ وقت ندیدم که پرواز کند؛
زیرا به پایش؛
من را بسته بود؛
پدرم را؛
و همه ی زندگیش را ...
مادر
ماد ر م بهترین تر ا نه ا ی من
ساحل قلب تو کرانه ا ی من
گر توباشی مرا چه غم باشد
نه بمن ظلم و نی ستم با شد
من که از هجر تو غمین گردم
خسته و بی پنا ه ترین گرد م
گر تو بودی مرا چه غم بو د ی
نه ز هجرت بد ید ه نم بو د ی
همه کسی سنگ زد بشیشه من
بی تو ای حامی همیشه ای من
ماد را ی ما د ر فر شته ا ی من
ماد ر در بهشت خفته ای من
سر مژگان فدای خاک در ات
گر چه افتاده است از نظرت
زندگی خالی نیست
مهربانی هست،سیب هست،ایمان هست
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد
سرم را نه ظلم می تواند خم کند نه مرگ نه ترس ؛ سرم فقط برای بوسیدن دستهای تو خم میشود
مــــــــــــــــــــــاد ر !!!
---------- Post added at ۰۰:۲۵ ---------- Previous post was at ۰۰:۲۳ ----------
من بدهکار توام ای مادر
همه جانی که به من بخشیدی
لحظاتی که برای امن من جنگیدی
و بدهکار توام عمرت را
روزهایی که ز من رنجیدی
اشک ها دزدیدی و به من خندیدی ...
واقعا این جمله اشک آدمو در میاره کاش میتونستیم قدر پدر و مادرمونو بدونیم.gol
اشکهای دونه دونه
آدمها ... :
... وقتی کودکند می خواهند برای مادرشان هدیه بخرند ولی پول ندارند .
... وقتی که بزرگتر می شوند ، پول دارند ، ولی وقتِ هدیه خریدن ندارند.
... وقتی که پیر می شوند ، پول دارند ؛ وقت هم دارند ، ولی مادر ندارند !
کاربر مقابل از سیدرضا عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: حمیدرضا
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)