ﻫﻤﻴــــﺸﻪ ﺳــﺮﻡ “ﺑﺎﻻﺳــﺖ”
،
ﭼــﻮﻥ ﺑــﺎلای ﺳــﺮﻡ “ﺧﺪﺍﺳــﺖ”
مرتضی جان اولا من معلولیتم شدید نیست که بخوام اینطوری ازدواج کنم . یا به قول شما پیش قدم شم
اون تصوری که من از ازدواج دارم با تصور شما فرق داره .
دوما چیزی که من گفتم اصلا بد نیست که بخوام برا دیگران باشه یا خودم
پیشنهادی که من ازش دفاع میکنم بسیار خوب و فوق العادست . اصلا هم بد نیست . تو فکر میکنی که بده
آقای bnm
همیشه مشکل دیگران بودن و اظهارنظرهاشون
حرف شما درسته که باید استقلال فردی داشته باشن . اتفاقا خیلی هم لازمه ولی بازم این برمیگرده به اطرافیان
پدر و مادری که میدونن فرزندشون معلولشون نیاز به یه منبع مالی برای بهتر زندگی کردن داره باید براش فراهم کنن .
و مطمئنا می تونن . حتی اگه شرایط مالیشون زیاد خوب نباشه . کم و زیاد داره و سوخت و سوز نداره
جامعه خوده ما هستیم . این مائیم که جامعه می سازیم .
در ضمن چه طور یه پسر یا یه دختر سالها میتونه به دور از چشم دیگران یه رابطه دوستانه با جنس مخالفش داشته باشه؟؟؟؟ چه طور توی این رابطه بارها به خاطر هم گذشت میکنن ؟؟؟ چه طور به قول خودشون با حرف زدن پنهانی با هم آروم میشن ؟؟؟؟ چه طور میتونن عاشق هم میشن ؟؟؟ چه طور سراغ یه فرصت مناسب میگردن که همو ببینن و ....
ما میگیم میتونن .این رابطه میتونه وجود داشته باشه چرا ؟؟ چون با هم دوستن . زن و شوهر نیستن
چون اینجا گذشت دارن . ولی وقتی میشن زن و شوهر ندارن . چون تو دوستی توقعاتی زیادی ندارن ولی زن و شوهر که میشن همدیگه رو به خاطر خودخواهیشون خفه میکنن
چون فقط اسمش فرق داره .
تو این موارد ( دوستی ) مشکلی پیش نمیاد ؟؟ !!!! حالا اگه این رابطه یه کم بیشتر شه با اطلاع خانواده ( ازدواج ) پر میشه از مشکلات لاینحل ؟؟
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
سلام ببخشید من پا برهنه پریدم وسط بحثتون ، ولی یک نظر کوچولو می دم می رم . من کلا با این دیدها مخالفم و فکر می کنم معلولین خودشونو دست کم می گیرند . باید اول دید خودمونو نسبت به خودمون تغییر بدیم تا دید جامعه تغییر کنه چند مطلب می تونه اطرافیان رو به ما محتاج کنه اول داشتن اطلاعات بیشتر نسبت به اطرافیانه که برای ما احترام میاره یعنی باید مهارتها مون زیاد بشه . من فکر می کنم تو دنیایی که می شه بلیط خرید رفت کره ماه رو دیده کرد این مسائل حل شده . الباقی نظرم رو هم بعد می گم که زیاد مزاحمتون نشده باشم .........
ما اگر کم داریم با حکمت خدا صد تا چیز اضافه داریم که باید اونها رو کشف کنیم ، اگر علاقمند باشید با هم شروع به شمردن آنها می کنیم ؟
معلول شديد به معلولي گفته ميشه كه توان كار كردن رو نداشته باشه و توان مستقل شدن رو نداشته باشه .
الحمدالله من تا الان مشغول به كار هستم و خيلي از سالمها رو ميبينم كه بيكارن پس من خودمو اصلا معلول نميدونم . اگه ميگم شديد يعني نميتونم راه برم نه اينكه نميتونم مستقل باشم.
اما دلم براي معلوليني ميسوزه كه شما با نامهرباني و ... براي اونها حرف ميزنيد بدون اينكه دركشون كنيد .
پيامبر و امامتون گفته : هر چه براي خود ميپسنديد براي ديگران هم بپسنديد و آنچه براي خود نميپسنديد براي ديگران هم نپسنديد .
اين تنهاترين حرف خوبي كه از اسلامتون شنيدم ولي هيچ كسي اون رو گوش نميده و خودتون و جدا از اين حرف ميدونيد
کاربر مقابل از almasshahr عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: SiyaVash
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
کاربر مقابل از almasshahr عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: SiyaVash
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
شما چرا به خودت میگیری ؟؟؟؟
اونایی هم که معلول شدید خودشون اگه خواستن میام نظر میدن .
شما فقط نظر خودت رو بگو و برو کنار اگه خواستی از نظرت دفاع کن.
همین
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)