alt
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 15 از 15

موضوع: روز بزرگداشت سعدی+تصاویرى از آرمگاه استاد سخن ایران در شیراز

  1. 75,827 امتیاز ، سطح 85
    58% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 723
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    قهرمان جام بیلیاردنفر سوم مسابقه تابستانه داستانک نویسینفر اول مسابقه عکاسی با موضوع وسایل کمکیبرگزارکننده مسابقه نقاشی با نرم افزار Paint موضوع «معلولیت »نفر دوم مسابقه بهترین آواتار و امضا
    تاریخ عضویت
    1389/05/31
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    3,204
    امتیاز
    75,827
    سطح
    85
    تشکر
    8,623
    تشکر شده 18,767 بار در 3,954 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #11 1393/02/01, 13:46
    هر کس به تماشایی رفته‌ست به صحرایی
    ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی

    یا چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داند
    هر کو به وجود خود دارد ز تو پروایی

    دیوانه‌ی عشقت را جایی نظر افتاده‌ست
    کان جا نتوان رفتن اندیشه‌ی دانایی

    امّید تو بیرون برد از دل همه امّیدی
    سودای تو خالی کرد از سر همه سودایی

    زیبا ننماید سرو اندر نظر عقلش
    آن کس نظری باشد با قامت زیبایی

    گویند رفیقانم در عشق چه سر داری
    گویم که سری دارم درباخته در پایی

    زنهار نمی‌خواهم کز کشتن امانم ده
    تا سیرترت بینم یک لحظه مدارایی

    در پارس که تا بوده‌ست از ولوله آسوده‌ست
    بیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی

    من دست نخواهم برد الّا به سر زلفت
    گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی

    گویند تمنّایی از دوست بکن سعدی
    جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنّایی


    منم این روز رو به همه ی ایرانیان و علاقمندان به شعر و معرفت تبریک میگم.
    2 کاربر مقابل از Mojtaba عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, bnm
    Mojtaba آنلاین نیست.

  2. 62,906 امتیاز ، سطح 77
    79% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 344
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1391/03/04
    محل سکونت
    ....
    نوشته ها
    2,633
    امتیاز
    62,906
    سطح
    77
    تشکر
    11,047
    تشکر شده 13,957 بار در 3,200 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #12 1393/02/01, 15:22
    تبریک به همه دوستداران شعر و ادب

    این شعر سعدی رو خیلی دوستدارم...
    ________
    ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم

    بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم

    من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم

    که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم

    تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم

    اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم

    و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم

    که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم

    برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد

    که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم

    ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم

    کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم

    دلی چون شمع می‌باید که بر جانم ببخشاید

    که جز وی کس نمی‌بینم که می‌سوزد به بالینم

    تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی‌آید

    روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم؟

    رقیب انگشت می‌خاید که سعدی چشم بر هم نه

    مترس ای باغبان از گل که می‌بینم نمی‌چینم
    2 کاربر مقابل از soheilaa عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. bnm, sarv
    soheilaa آنلاین نیست.

  3. 27,525 امتیاز ، سطح 50
    98% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 25
    58.0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/08/15
    محل سکونت
    به هر آنجا که باشد سرایم
    نوشته ها
    1,867
    امتیاز
    27,525
    سطح
    50
    تشکر
    4,046
    تشکر شده 9,082 بار در 1,823 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #13 1393/02/01, 16:20
    سهیلا خانوم قشنگ بود...

    پارسال(92)موقع تحویل سال سعدیه بودم ...
    دلم واسه شیراز تنگشده...
    هوای دونفره داره و واسه من( آدمای تنها) اصن خوب نیست وگرنه حتما میرفتم
    کاربر مقابل از sarv عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bnm
    تا درودی دیگر،بدرود
    sarv آنلاین نیست.

  4. 26,740 امتیاز ، سطح 50
    19% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 810
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر اول مسابقه شعر و گرافینفر دوم مسابقه عکس و قلم (بهار94)
    تاریخ عضویت
    1392/12/18
    محل سکونت
    شمال
    نوشته ها
    1,538
    امتیاز
    26,740
    سطح
    50
    تشکر
    5,855
    تشکر شده 4,935 بار در 1,544 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #14 1393/02/01, 20:15
    خدایش بیامرزد
    اشعاری کوناه از سعدی شیرین سخن
    سعدی(3)

    آن کیست که دل نهاد و فارغ بنشست
    پنداشت که مهلتی و تأخیری هست
    گو میخ مزن که خیمه می‌باید کند
    گو رخت منه که بار می‌باید بست سعدی



    گل که هنوز نو به دست آمده بود
    نشکفته تمام باد قهرش بربود
    بیچاره بسی امید در خاطر داشت
    امید دراز و عمر کوتاه چه سود؟ سعدی



    آیین برادری و شرط یاری
    آن نیست که عیب من هنر پنداری
    آنست که گر خلاف شایسته روم
    از غایت دوستیم دشمن داری سعدی
    کاربر مقابل از habibi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bnm
    خدایا چنان کن سرانجام کار
    توخشنود باشی ومارستگار
    habibi آنلاین نیست.

  5. 97,623 امتیاز ، سطح 97
    29% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 1,427
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1389/09/24
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    3,407
    امتیاز
    97,623
    سطح
    97
    تشکر
    26,678
    تشکر شده 12,675 بار در 3,339 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #15 1393/02/02, 02:35

    روی درب قدیمی ارامگاه یک بیت شعر از سعدی نوشته
    زخاک سعدی شیراز بوی عشق اید
    هزار سال بعد مرگ او گرش بویی
    2 کاربر مقابل از bnm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. habibi, Mojtaba

    صداي خنده ي خدا را میشنوی؟
    دعايت راشنيده وبه آنچه محال ميـپنداري،ميخندد!
    bnm آنلاین نیست.

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •