سلام ...
از همه دوستان اسپشيالي خصوصا دختر خانوما خواهش ميكنم احياناًاگر عضوي از انجمن براتون مزاحمت ايجاد ميكنه و يا پيغام هاي خصوصي نامناسبي براي شما ارسال ميكنه حتماً به من اطلاع بديد ... شديداً باهاشون برخورد خواهد شد ...
سلام ...
از همه دوستان اسپشيالي خصوصا دختر خانوما خواهش ميكنم احياناًاگر عضوي از انجمن براتون مزاحمت ايجاد ميكنه و يا پيغام هاي خصوصي نامناسبي براي شما ارسال ميكنه حتماً به من اطلاع بديد ... شديداً باهاشون برخورد خواهد شد ...
از سادگی برخی دختر خانومای سایت خیلی دلخورم .... بیشتر دقت كنید .
متاسفانه چند مدتیه که بعضی از کاربر نماها به مقاصد زشت و پلید میان سایت و فکر میکنن اینجا براشون خبریه .
اگر دوستان به چنین موردی برخوردند ضمن اینکه به حسین اقا و یا هر یک از مدیران به صورت پیام خصوصی خبر میدن . به صورت علنی هم اینجا نقل قول اون فرد رو بزارن تا همه متوجه بشن و بشناسن این افراد زشت باطن رو .
حسین اقا از شما بابت ایجاد این تاپیک فراوان تشکر میکنم .
حسین جان بابت ایجاد همچین تاپیکی ازت تشکر میکنم لازم بود
6 کاربر مقابل از مبین عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, hamideh, tanha56, ثانیه های سنگین, ناقوس, مسعود
باز امشب غزلی كنج دلم زندانی است
آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است
هيچ كسی تلخی لبخند مرا درک نكرد
های های دل ديوانه ی من پنهانی است
ممنون آقا حسین واقعا نیاز بود.کاش زودتر این تاپیک ایجاد شده بود
7 کاربر مقابل از hamideh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, mehregan, tanha56, taraneh, ثانیه های سنگین, مبین, مسعود
اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود. چارلی چاپلین
دست درد نکته حسن این تاپیک باید باید زودتر ایجاد میشد ولی حالا هم خوبه
به قول قدیمیا انشالله خیر ازجوونیت ببینی
در فروبسته ترین دشواری ،
در گرانبارترین نومیدی ،
بارها بر سرخود ، بانگ زدم :
- هیچت ار نیست مخور خون جگر ،
دست که هست !
بیستون را یاد آر ،
دست هایت را بسپار به کار ،
کوه را چون پَر کاه از سر راهت بردار!http://telegrm.me/@afra_wooden
واقعا همچین اتفاقاتی می اوفته تو سایت؟
5 کاربر مقابل از آیدا عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. mehregan, tanha56, ثانیه های سنگین, مبین, طه
5 کاربر مقابل از taraneh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. tanha56, آیدا, ثانیه های سنگین, مبین, طه
در فروبسته ترین دشواری ،
در گرانبارترین نومیدی ،
بارها بر سرخود ، بانگ زدم :
- هیچت ار نیست مخور خون جگر ،
دست که هست !
بیستون را یاد آر ،
دست هایت را بسپار به کار ،
کوه را چون پَر کاه از سر راهت بردار!http://telegrm.me/@afra_wooden
نه بگم بگم
اگر بگم که اسپشیال . . .
کاربر مقابل از papar عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: ثانیه های سنگین
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)