باشد دیگر حرف نمیزنم
ای کاش دور ها را نزدیک میدیدیم
هنوز سایه نقاشی می کنم
و دستفروشی تفاوت
اشکهایم صدا ها برای پنهان داشت
نگاهی به این سو به آنسو
نقطه نقطه بر سر خط زندگی از اول خط
اصلا من دیگر گنگ گنگ
تو که باد بادک بازی بلدی
به حزب باد طعنه میزنی
نه هنوز ... ..... ....
آب میکوبیم و بس
تو ، من از کجا شروع شد
از اولین آئینه وجودم
و سنگ در دستانم
دستانم بر سرم
خون بر آئینه
کات