ازدواج معلولین و مخالفت خانواده

[3aeed]

سلام
به نظر من با توجه به سطح فرهنگ و آگاهی پدرو مادرهای دو طرف باید تصمیم گرفت و وارد عمل شد

ماندانا در جریان تصمیم گیریش برای ازدواجش با من، با مخالفتای زیادی برخورد کرده بود، البته این مخالفتا مستقیماً

از طرف خونواده ایشون نبود(چون خونوادش طی چند مرحله تقریباً با تواناییها و شخصیت من آشنا شده بودند و

به ماندانا گفته بودند نظر خودت هرچی باشه برامون قابل احترامه)

چنتا از فامیلای درجه 2 ماندانا با این ازدواج شدیداً مخالفت کرده بودند، اما جواب محکم و قاطعانه ماندانا به اونا

باعث شد که برای همیشه دیگه تو زندگی خصوصیش دخالت نکنند.

در کل بیشتر نظر پدرومادر و اطرافیان برمیگرده به نظر قاطعانه فرزندشون.

در مورد مخالفت خونواده، خب اونا که تو ذهن خودشون بدخواه فرزند دلبندشون نیستند، اگه شخص بتونه

خیلی قوی و پربار دفاع بکنه(نه با دعوا و دادو بیداد ) میتونه خونوادشو قانع بکنه.

مطمئنا اگه برای خودش به شکل کاملاً منطقی توجیح داشته باشه و فقط یک عشق کورکورانه زودگذر نباشه، گرفتن

رضایت خونواده کار خیلی سختی نخواهد بود

[الناز]

آقا سعید چون شما در این مورد به مشکلی بر نخوردید این قدر راحت دارید در این باره صحبت میکنید و این مورد شما باز مورد قبول تره چرا که آقایون معلول هم (90درصدشون) به دنبال داشتن همسر سالم هستند و این به خاطر ویژگی فطری که تو خانوما هست خیلی اتفاق میفته که به ازدواج با پسر معلول راضی بشن. اما استثناهایی هم وجود داره ها اینم بگم.

اما اکثریت قریب به یقین همین جورین

[ناقوس]

خانواده ها بیشتر نگران آینده و مشکلاتی هستن که ممکنه بعدا براشون پیش بیاد هستن . اما متوجه نیستن مشکلاتی که ممکنه بعدا در زندگی مشترکشون بوجود بیاد خیلی راحتتر حل میشه تا مشکلات ناشی از حس تنها بودن

[mohammadabc]

خانواده مهمه.نه؟

[طه]

اعتقاد دیگر من بر اینه که یه مرد زمانی میتونه ازدواج کگنه که احساس مسئولیت داشته باشه .
احساسات زنانه رو بفهمه

[mehregan]

نه دوستان صحبت از عدم توانایی نیست ... خوب کسی که میخواد یک استارت شروع یک زندگی رو بزنه یا تواناییش رو داره و یا سعی میکنه خودشو بالا بکشه ...
صحبت راجع به خانواده هاست ... که حالا پسری میخواد با دختر معلولی ازدواج کنه ... پسر مشکل خاصی نداره و به خانواده وابسته نیست .... اما خانواده علاقه ای به داشتن عروس معلول ندارن ! ... و اغلب مادرها روی این قضیه واکنش شدیدی نشون میدن و مخالفت میکنن .... با این مخالفت باید چه برخوردی کرد ؟ وقتی مادر یا پدر خانواده پاشون رو کردن توی یک کفش و میگن نه ! چه باید کرد ؟ بی خیال شن ؟
فراموش نکنید ... همیشه پای عشق و علاقه در میون نیست .... خیلی وقت ها دختر و پسری همدیگر رو مناسب هم تشخیص میدن اما خانواده ها ممکن هست به هر دلیلی مخالفت کنن و ممکن هست این مخالفت ها واقعا غیر منطقی باشند ... این موقع چه باید کرد ؟؟

اما حسین جان این پسر باید اول تکلیفش رو با خونوادش مشخس کنه بعد به دختر پیشنهاد بده
پسری که هنوز استقلال فکری نداره یا فرق نمیکنه دختری که هنوز این استقلال رو نداره نباید به کسی پیشنهاد بده

[حسين]

اما حسین جان این پسر باید اول تکلیفش رو با خونوادش مشخس کنه بعد به دختر پیشنهاد بده
پسری که هنوز استقلال فکری نداره یا فرق نمیکنه دختری که هنوز این استقلال رو نداره نباید به کسی پیشنهاد بده

استقلال فکری ؟؟ میشه استقلال رو فکری رو تعریف کنید ؟
من فکر میکنم وقتی خانواده لجبازی کنن و پاشونو توی یک کفش کنن بگن نه ، طرف استقلال فکری داشته باشه یا نداشته باشه خانواده به مخالفت خودش ادامه میده ......
حالا اگر فردی همچین خانواده ای داشته باشه یا باید بگه هرچه بادا باد و منتظر تصمیم خانواده و انتخاب همسر از طرف خانواده باشه و یا سماجت به خرج بده و اعلام وجود کنه ... ممکن هست درگیری زیادی هم پیش بیاد ...

[mehregan]

پس کسی که هنوز تکلیفش با خونوادش معلوم نیست نباید به دختری پیشنهاد بده

[222]

خدمت حسین جان و بقیه ی عزیزان سلام عرض میکنم. حسین جان مخالفت خانواده ها با ازدواج دختر معلول با پسر سالم کاملا طبیعی است اما اگر پسر سالم واقعا تصمیم به ازدواج با دختر معلول بگیرد باید تا آخر راه مرد و مردانه پای حرفش بایستد. خانواده ی پسر هم وقتی بعد از یک مدتی ببیند پسرش واقعا پای حرفش ایستاده مطمئنا کوتاه می آیند. البته من فکر میکنم بیشتر آقایونی که معلولیتی دارند دنبال دختر سالم برای ازدواج میگردند دلیلش رو هم نمیدونم. در هر صورت فکر میکنم مخالفت خانواده ها نباید دلیلی باشد برای بیخیال شدن برای ازدواج. هر کس قصد ازدواج داشته باشد چه با فرد معلول و چه با فرد سالم نباید با مخالفت خانواده پا پس بکشد باید اینقدر روی این قضیه پافشاری کند تا اونها رو راضی کنه البته با رعایت کامل ادب و احترام.

[mehregan]

هر پدر و مادری وقتی فرزندشون موقع ازدواجش بشه سعی میکنند بهترین مورد رو انتخاب کنند که متاسفانه این بهترین از دیده اکثریت ظاهر هست .آدمها متفاوتند ما حتی در میان بچها هم میبینیم بچه ای برای رسیدن به هدف و خواسته خودش پافشاری میکنه گاهی در این میان بچه موافق میشه گاهی والدین . زندگی کردن با یک معلول کار آسونی نیست یک عشق میخواهد و یک صبوری
گاهی مخالفت خونواده به این دلیل هست که انها یکی از این دو مساله رو یا حتی هر دو رو در فرزند خودشون نمیبینن به همین دلیل مخالفت میکنند چون نگران بعد هستند که بچه خودشون خسته بشه و کنار بکشه اما اگه پسری این رو به خونواده ثابت کنه که تا آخر سر حرفش هست باز دو حالت داره یا خونواده موافقت میکنند یا باز مخالفت . اینجاست اگر پسر همه جوانب رو در نظر گرفته و از عاقبت کار با خبر هست باید روی خسته خودش بسته حتی خودش تنها جلو بره اما گفتم به شرطی تمام سختیها رو بدونه و وسط راه کنار نکشه