روزنامهای که کهنه نشده است
روزنامه ایران سپید تنها روزنامه ویژه نابینایان که بهخط بریل منتشر میشود و شاید هنوز برای بسیاری از دست اندرکاران حوزه رسانه نیز ناآشنا باشد وارد بیست و دومین سالگرد انتشار خود شد به عبارت دیگر 21 سال است که این روزنامه به در خانههای خوانندگان خود در سراسر کشور میرود.
خوانندگانی که گاه جز این خطوط بریل و این روزنامه سفید منبع اطلاعاتی دیگری ندارند به بهانه سالگرد انتشار این روزنامه به سراغ مخاطبان رفتهایم و از آنها در مورد روزنامه پرسیدهایم.
علی جوان نابینای 36 ساله تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی ارشد به پایان رسانده او به خاطراتش از نخستین روزی که ایران سپید را دریافت کرد اشاره میکند و میگوید: درست به یاد میآورم 15 سال بیشتر نداشتم و در مدرسه نابینایان درس میخواندم روزی یکی از معلمها آمد و یک کاغذ بریل در دستش بود، خوشحال بود، گفت بچهها مژده دارم برایتان از امروز ما هم صاحب روزنامه شدیم.
یادم میاد که کل کلاس از خوشحالی فریاد کشیدند! وای؛ که سر خواندن اون خطوط بریل چه دعوایی بود هر کسی میخواست خودش زودتر بخواند گاهی یکی با صدای بلند میخواند و بقیه گوش میدادند روزنامه به ساعتهای فراغت ما رنگ و بویی داده بود. شاید باورتان نشود اما از آن زمان تاکنون من هر روز روزنامه را میخوانم با اینکه به مدد گوشیهای موبایل و گروههای مجازی در جریان بسیاری از اخبار قرار میگیرم اما دلم نمیآید که روزنامه را نخوانده رها کنم.
مریم هم دختر کم بینایی همسن و سال علی است او هم خاطرات روزهای اول انتشار روزنامه را فراموش نشدنی میداند و به غوغایی که روزنامه در مدرسه دختران نابینا هم ایجاد کرده بود اشاره میکند و آرزو میکند که ای کاش روزنامه همانند گذشتهها به صورت دو گانه (بریل- بینایی) چاپ شود. مریم میگوید: یادش به خیر یه زمانی روزنامه به صورت دوگانه با عکس و به صورت بینایی منتشر میشد خیلی خوب بود چون خانوادهام هم میتوانستند روزنامه را بخوانند و در جریان مسائل و مشکلات نابینایان و کم بینایان قرار میگرفتند حتی من این روزنامه را در اختیار دوستان بینایم قرار میدادم و با افتخار از اینکه ما هم روزنامه داریم صحبت میکردم.»
آقای گودرزی52 ساله که از خوانندگان قدیمی این روزنامه است نیز در صحبتهایش روزنامه را پایگاه عاطفی و ملجأ امید بچهها میداند و میگوید: واقعاً نمیتوان از کنار این روزنامه در جریانسازی میان بچههای نابینا و کم بینا چشمپوشی کرد. در روزهایی که امکانات ارتباطی در این حد نبود این روزنامه تنها امید بچهها بود البته هنوزم هست.خوانندگان نسبت به کوچکترین مطالب این روزنامه حساس هستند، مثلاً مطالبی از قبیل ازدواج نابینایان یا ابعاد روانشناختی نابینایان و کمبینایان وقتی در روزنامه مطرح میشود تا هفتهها محل بحث و تبادل نظر مخاطبان است.»
خانم میمندی نابینا، خانه دار و مادر یک دختر دانشجو است او نیز از روزهای اول، خواننده این روزنامه بوده است و وقتی از او در مورد روزنامه میپرسم میگوید: روزنامه برای من همه چیز است من واقعاً درسهای بزرگی را از مطالب مفید این روزنامه آموختم از مطالب مربوط به آشپزی تخصصی نابینایان یا موارد و نکاتی که در مورد آراستگی ظاهری مطرح میشد یا موارد روانشناسی که در ارتباط با والدین نابینا و کودکان بینا بود آموزشهای زیادی به من دادند و استفاده زیادی از این مطالب کردم.»
در کنار اظهار نظرهای مخاطبان روزنامه که تعدادی از آنها را در بالا خواندید این روزنامه همانند سایر روزنامه بالطبع منتقدانی هم دارد، منتقدان عمدتاً به اختصار بودن اخبار و گزارشها اشاره میکنند و تعدادی هم خواهان چاپ روزنامه به صورت بینایی و بریل توأمان هستند. این در حالی است که از سه سال گذشته وب سایت روزنامه ایران سپید راهاندازی شده تا خوانندگان اخبار و گزارشها بهصورت کامل در جریان قرار بگیرند. با همه این اوضاع، ایران سپید روزنامهای است که در این وانفسای فضای مجازی و گروههای خبری همچنان یکه تاز و جریانساز برای نابینایان و کم بینایان در سراسر کشور است و هر روز نابینایانی هستند که چشم انتظار زنگ پستچی بوده تا صفحات سفید روزنامه را در اختیارشان قرار دهد.
منبع: سایت معلولین ایران