alt
نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: زندگینامه پوران دخت ایزینان

  1. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    زندگینامه پوران دخت ایزینان

    #1 1396/04/24, 22:47
    پروین‌دخت یزدانیان



    201232418211.jpg


    همونطوری که عنوان این پست مشخص میکنه امروز قصد معرفی دو تن ازهنرمندان نجف آباد در زمینه سینما و تئاتر بپردازم آقای کیومرث پوراحمد و خانم پروین (پوران) دخت یزدانیان که به نظرم بیشتر شما ها باهاشون آشنایی دارین.خب بریم سر اصل مطلب..(مثل همیشه منابع این پست هم متفاوته و یه جمع آوریه + کم کم پستهای اینطوری رو بصورت رسمی تر توی بخشهای اصلی سایت و صفحه اصلی میزارم که تا حدودی هم اطلاعات مربوط به نجف آبادم کم کم جمع آوری بشه)
    پروینپوران) دخت یزدانیان(

    پروین دخت یزدانیان، متولد ۱۳۰۲ از نجف آباد اصفهان است. مدرک تحصیلی اش ششم ابتدایی و دارای ۱۲ فرزند، ۲۵ نوه و ۵ نتیجه است. از میان این تعداد فرزند کیومرث و منوچهر بعنوان نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون شناخته شده هستند. حضور یزدانیان مقابل دوربین از سال ۱۳۷۰ با مجموعه «قصه های مجید» و آغاز ایفای نقشش در سینما از سال ۱۳۷۱ با «صبح روز بعد» و «شرم» که هر سه به کارگردانی پسرش بود آغاز شد.

    پوران دخت یزدانیان – نجف آباد

    او در فعالیت کوتاه مدت خود در سینما پس از این دو فیلم، حضور در فیلمهای «نان و شعر» (۱۳۷۲)، «خواهران غریب»(۱۳۷۴) و «شب یلدا»(۱۳۷۹) را به کارگردانی فرزندش کیومرث پوراحمد و ایفای نقش در فیلم مهریه بی بی(۱۳۷۳) ساخته اصغر هاشمی را تجربه کرد. حاصل این حضور هم دو دیپلم افتخار و یک کاندیداتوری در جشنواره فلیم فجر بود. یزدانیان که کمکم همه او را به نام «بیبی» شناختیم و به یاد آوردیم، دیر به دنیایبازیگری وارد شد و پسرش کیومرث پوراحمد مشوق او در این راه بود. فرزندی که خود نیز کارگردانی محبوب بود.
    بخشی از روایت مواجهه کارگردان یک مستند بلند درباره کیومرث پوراحمد، با خانواده او در میانه سال ۸۵ :
    این را شنیده بودم که پوراحمد بسیار خانواده دوست است، اما او مادرش را میپرستد. چند روز پیش در دانشگاه شهید بهشتی بعد از نمایش اتوبوس شب، دانشجویی در یک سئوال کتبی پرسید حال بیبی قصه های مجید چطور است؟ پوراحمد در حالی که آرامش و نشاط لحظهای قبل، در کسری از ثانیه از چهره اش رخت بربسته بود، میکروفون را جلو کشید و در حالی که سعی میکرد بغض در گلویش را کنترل کند با اندکی مکث و با لکنت بازگشته از دوران کودکی با کلماتی بریده بریده گفت:”بی بی حالش خوب نیست.” ۵ سال پیش بود؛ بیش از ۱۰ سال از روزگاری که عصر جمعه هایش با شیطنتهای مجید عجین بود میگذشت که خبری روی خروجی خبرگزاریها رفت. خبری که به یادمان آورد خالق خاطراتمان را از یاد برده ایم و دل به تصاویر خیالی و ذهنی، خوش کرده ایم؛ «پروین دخت یزدانیان بازیگر مجموعه قصه های مجید به علت بیماری بستری شد.» خبر کوتاه بود اما مبدأ یک فراموشی بلند شد. بیبی که تا روز مخابره خبر و رسانهای شدن بیماری، نزدیک به سه سال با آلزایمر دست به گریبان بود، با اوج گیری بیماری روانه تخت بیمارستان شد و توجه ها را به سوی خود جلب کرد. در همان گیرو دار بود که رسانه ها به تکاپوی ثبت تصاویری از او، آن هم سالها پس از ایفای نقش در قامت بیبی، افتادند؛ «بی بی که وارد اتاق شد از دیدنش ابتدا اندوهگین و سپس خوشحال شدم. اندوهگین شدم از این بابت که او را به شمایل درهم شکسته مادربزرگی دیدم که بسیار دوستش میداشتم و اکنون پیر و ناتوان با عصایی در دست و با کمک توران پوراحمد راه میرفت. مهربان با من خوش و بش کرد و کلاه حوله ای روی سرش را روی گوش هایش کشید و خوشحال شدم از این جهت که حالش آنقدر بد نبود که پوراحمد میگفت.
    از آشپزخانه تا سینما
    پوران دخت یزدانیان – نجف آباد

    خانمپروین دخت یزدانیان در مجموعه قصه های مجید، همان کاری را میکرد که همیشه در خانه خودش انجام میداد، همان لباسها را میپوشید. خانه توی فیلم، شبیه خانه قدیمی خودش بود و خلاصه ایشان تمام حس و حال خودشان را در فیلم داشتند. در مورد فیلم خواهران غریب اما برایشان سخت بود که بخواهند از خودشان بیرون بیایند و در تیپ دیگری ظاهر شوند، چون در این فیلم از ایشان میخواستیم هر چه که میگوییم بپوشد و کارهایی را که میخواهیم انجام دهد و در یک محل که برای او غریبه بود فیلم بازی کند.» این روایتی است از کیومرث پوراحمد پیرامون کیفیت حضور مادرش در مقابل دوربین. روایتی که سرآغازش به روزهایی بازمیگردد که پوراحمد برای انتخاب بازیگر نقش «بیبی» مجموعه قصه های مجید، خود را سرگرم تست گرفتن از زنان اصفهانی کرده بود و مصر بود آنچه در ذهن دارد از میانشان انتخاب کند، که البته نمییافت. هیچ کدام انتظارات او از تصوری که از مادر در ذهن داشت، برآورده نمیکرد که ناگهان خواهر، پیشنهاد تست گرفتن از مادر را مطرح کرد و جالب اینکه اطرافیان هم به انتخاب او رای مثبت دادند. این سرآغاز فعالیت هنری بازیگرمحبوبی است که به تعبیر خالق قصه های مجید، از آشپزخانه وارد سینما و اندکی بعد تبدیل به یک سوپراستار شد.
    2 کاربر مقابل از F598 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. zahabimahdi@gmail.com, رضوانه


    F598 آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •