alt
نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: چرا صورتم خيس مي‌شود؟

  1. 20,601 امتیاز ، سطح 43
    84% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 149
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1388/08/25
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    497
    امتیاز
    20,601
    سطح
    43
    تشکر
    2,914
    تشکر شده 2,482 بار در 942 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    چرا صورتم خيس مي‌شود؟

    #1 1388/09/23, 17:11
    مرجع : روزنامه اطلاعات
    نويسنده : محسن حسيني طاها


    تنهايي به سرآمد و اين روزها طعم شيرين زندگي را درکنارانساني همدرد تجربه مي‌کنم. مدتي است که اشتياق تنهايي کوتاه مدتي را داشتم.

    شايد اين حرف اززبان کسي که روزهاي نخستين زندگي را مي‌گذراند کمي عجيب ونگران کننده به نظر برسد، اما شوق اين تنهايي به خاطر آن بود که بتوانم درمحفل اشک وشوق و شعر و بي‌آنکه مجبورباشم دليل گريستنم را براي همسفرمهربان زندگي‌ام توضيح دهم به اين رويداد مهم بينديشم واوج احساسم را برقلم جاري کنم.

    امروز اين فرصت دست داد ومن با واژه‌ها تنها شدم .چقدر کلمات به نظرم غريب مي‌آيند ومن مي‌ترسم که هيچ کدام نتوانند رسانه خوبي براي نشان دادن شادماني يک معلول جسمي ـ حرکتي ازشروع زندگي مشترکش باشد.

    شايد اين اندازه شادماني وسرور براي آغاز زندگي مشترک ازسوي خود فرد درفرهنگ ملي ومذهبي کمي ناشايست به نظر برسد، اما مي‌خواهم اين هنجارشکني را به فهرست تمامي هنجارشکني‌هاي زندگيم بيفزايم وبازهم تمامي طعنه‌ها وبدفهمي‌هارا به جان بخرم و درشروع زندگي مشترکم عاشقانه وپيروز مندانه بنويسم.

    مي خواهم به پاس اين شروع عاشقانه نام يادداشتم را ازنام کتاب همسرم وام بگيرم وشايد دليل کارم اين باشد که علت بغض‌ها و اشک‌هاي بي‌اراده اين روزها رابيان سازم و اين بار من به او بگويم: چرا صورتم خيس مي‌شود؟

    عزيزم

    زندگي من وتو به گونه‌اي گذشت که دلايل بسياري براي خيس شدن صورتمان داشتيم وعزيزانمان نيز به واسطه همراهي وحمايت بي دريغ از ما بااين حالت نا آشنا نيستند ودريغا که کم هستند افرادي از ما بپرسند چرا صورتمان خيس مي‌شود؟

    همه مادرجامعه‌اي زندگي مي‌کنيم که کوچکترين تفاوت را تاب نمي‌آورد وبا تمسخر وترحم با آن روبرو مي‌شود وبه هرمرحله جديدي از زندگي که وارد مي‌شويم بايد پاسخ نگاه‌هاي متعجب وحيران بيشتري را بدهيم.

    از تحصيل گرفته تا اشتغال وازعشق ورزيدن ودوست داشتن گرفته تا ازدواج. آري ازدواج. در جامعه‌اي که بسياري به دليل معلوليت، عشق ورزيدن و ازدواج را براي ما ضروري نمي‌دانند و مشاوراني عالم نما اين کاررا غيرممکن مي‌شمرند و هر دو دسته به گونه‌اي هويت عاشقانه و انساني ما را زير سؤال مي‌برند چه دشواراست دل دادن دو معلول به يکديگر وچه دشوارتر جلب رضايت همگان براي رسيدن به هم ودردا که دراين مسير پرنشيب و فراز، باز هم کسي از ما نپرسيدچرا صورتمان خيس مي‌شود؟

    به همين دليل جشن ما فقط جشن ازدواج ورسيدن به يکديگرنيست .جشن پيروزي است.جشن پيروزي برباورهاي غلط جامعه که تنهايي راسرنوشت محتوم ما مي‌دانست.

    آري، عزيزم باز هم صورتم خيس مي‌شود، اما اين بار نه به خاطر فردي ناآگاه در خيايان که با اسکناس صدتوماني به سويم مي‌آيد وقصد ترحم و دلسوزي بي‌جا دارد. بازهم صورتم خيس مي‌شود اما اين بار نه به خاطر کودکان دبستان که تورا هل مي‌دادند وزخمي راهي خانه مي‌کردند.اين باربه خاطر فرياد پدرم واشک مادرم که سعي داشتند علي‌رغم تمامي کوته فکري‌ها، فرزند معلولشان زندگي کندو از آن لذت ببرد صورتم خيس نمي‌شود .

    اين بارصورتم خيس مي‌شود براي آنکه به آرزوي ديرينه‌ام رسيدم و در هواي خانه کوچکم زني نفس مي‌کشد که با معلوليت ،مشقت و مبارزه بيگانه نيست. اين بار اشکي صورت مرا خيس مي‌کند که سال‌ها آرزو داشت با دستاني مهربان وکمي ناتوان انساني چون تو از روي گونه پاک شود که به خاطر معلوليت درحاشيه زندگي نمانده وبه متن واصل زندگي رسيده است. با تو بودن چه زيباست.

    سيدمحسن حسيني طاها
    6 کاربر مقابل از hamideh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. mehregan, mahdiehh, mammad, آپامه, nargess, مبین
    اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود. چارلی چاپلین
    hamideh آنلاین نیست.

  2. 20,601 امتیاز ، سطح 43
    84% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 149
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1388/08/25
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    497
    امتیاز
    20,601
    سطح
    43
    تشکر
    2,914
    تشکر شده 2,482 بار در 942 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1388/09/23, 18:22
    دوستان این مطلب در مورد ازدواج 2 معلوله
    من که لذت بردم
    5 کاربر مقابل از hamideh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. mehregan, mammad, آپامه, nargess, مبین
    اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود. چارلی چاپلین
    hamideh آنلاین نیست.

  3. 14,483 امتیاز ، سطح 36
    55% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 367
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/06/29
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    14,483
    سطح
    36
    تشکر
    1,575
    تشکر شده 1,752 بار در 622 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #3 1388/09/23, 19:34
    خیلی زیبا بود ...
    دستت درد نکنه...
    4 کاربر مقابل از dana عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. hamideh, آپامه, nargess, مبین
    از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.
    ببخشیدم اگر، صبر من کم بود و خطای تو زیاد , اگر تحمل من اندک بود و اشتباهاتِ تو بی شمار!
    ببخشیدم اگر,صدای گریه شبانه ام خوابت را آشفت ,اگر دیدن اشکهای من دلت را آزرد !
    ببخشیدم اگر , من پر از عشق بودم و تو پر از نفرت,اگر بخشیدن عادت من بود و خصلت تو نبخشیدن!
    ببخشیدم، به خاطر این همه دوستت داشتن...به خاطر تا آخرین نفس پایِ تو ایستادن!
    dana آنلاین نیست.

  4. 51,207 امتیاز ، سطح 70
    5% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 1,343
    36.6% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1387/05/22
    محل سکونت
    IRAN
    نوشته ها
    2,022
    امتیاز
    51,207
    سطح
    70
    تشکر
    12,932
    تشکر شده 12,418 بار در 4,245 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #4 1388/09/29, 21:47
    کاش گونه هایتان اینگونه عاشقانه خیس شود و از شوق ببارید.
    مرسی حمیده جان.خیلی لذتبخش بود.
    3 کاربر مقابل از آپامه عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. dana, hamideh, مبین

    عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی


    نغمه ی دل
    آپامه آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •