گفتنی‌های مثبت از rozdjدر نورافشار

[roz dj]

[img]سلام
عرضه ادب واحترام خدمته سرورانه باعشقه خودم دوستانه اسپیشالی
قبله عید رفتم نورافشار برای کشته سلولی که کمی نخاع بنده تقویت شه
اما متاسفانه قرارداده بیمارستان با بیمه نیروهای مسله تمام شده بود،
وبه اجبار به منزل آمدم تا بعداز عید پیگیره مداوای خودم بشم
واما بعداز ۲ماه منزل نشینی و انتظار وبیخبری
مادرم به همراه خواهرم رفتم راجبه من بادکترم صحبت کنند‌?
که نتیجه گفتگو شد تا راه افتادنه نورافشار به بیمارستانه رفیده در قیطریه برم
که خداروشکر بیمه بنده در رفیده پذیرفته شد واینجانب ۲۲روز درانجا بستری شدم،!
که چون برای اولین بار در مرکز توانبخشی رفیده بستری شده بودم،?
همین باز دوباره مورده عکس برداری و نواره عصب عضلهء ودیداره ۸تا۹دکتره مجرب قرار گرفتم،
از جمله اقداماتی که برای این جانب شد?ام ار تی سی که برای یادآوری حرکاته فراموش شده در مغزم بود،
که انشأالله درآینده برای شک واردکردن برای نخاع بنده نیزاز همین دستگاه استفاده می شود؟!
که مقداری حرکاته زیرپوستی بنده بهتر بشه،
تا اگر برای ازبین بردنه استخوانهای اضافه مفاصلم مورده عمله جراحی قرار گرفتم،
همین نیمچه حرکتم صد درصد از بین نرود!
واما نواره عضله بنده برخلافه انتظاره خانمه دکتر حاج علی عسگر که از ظاهرم قضاوت کرده،بود?!
خوب ازآب درآمده بود،
که فردایش که دکترمو دیده،بودکلی تعریفه بنده رو کرده،بود?اما چه کنم،که عصبام بازم ضعیف بودن،
که با کلی بعثه پزشکی و جوابی که به من داده،شد?!با عمل واینها فقط انقدری حرکت بدست بیارم که صورتی بشورم وغذایی بخورم!!!?
واما درکاردرمانی نظره دکتر فهیمی این بود،که شما بخشی از عضلهاتو انقدر قوی کردی؟وبخشی رو هم رها کردی وهم در ذهن خودت فراموش کردی!!
اگر بتوانی اون قسمت از عضلاته پشته بازو وکفه دستتو مثله بقیه عضلاتت قوی کنی،اون موقع مسعله فرق میکنه!?که انشأالله باعمله جراحی وازبین بردنه استخوانهای اضافه دستات دستت به حرکت بیفته?نه اینکه بی حرکت بشه بعداز عمل۰
وخامه رستمی که کاردمانه بنده هستند نقطه ضعفهای بنده روبا یه سری حرکاته ورزشی برای قوی تر کردنه قسمتهای ضعیفه دستم بهم آموزش داد!?تادرمنزل که هستم روش وقت و تمرکزو آهسته وبا رفعه خستگی انجامشان بدم!که من متاسفانه دراین ۱۰سالی که کاردرمانی میکنم!
هم سرح حرکاتم روانجام میدادم هم استراحت نمی کردم!که سردنشم?و حتی اسپاسمم داشتم بازم بازورو فشار بخودم کارمو انجام میدادم?!که خدااز سر جهلم بگذره آمین
واما دوهفته دیگه باس برم که اگرکار اساسی بخواد بشه تا اوله مهر صورت می گیره
واز شما دوستانه عزیزم خواهش دعاء خیرو سلامتی در لحظات خوب واحساسی با خدارا تمنا دارم،
یاعلی[/img]

[roz dj]

[img]سلام
بردوستانه اسپیشالی خودم
جمعه به سلامتی از بیمارستانه. رفیده مرخص شدم،
تا برای ادامه درمان۳ هفته دیگه به بیمارستانه نورافشار برم
که روزه پنجشنبه 10تیر باز با بیمه بنده که نیروی مسلحه قرارداد بستن
و اما 20روزیکه در بیمارستانه رفیده بودم،
و اقداماتی که برای بهتر شدنم شد?
آرتی ام اس
کاردرمانی همراه با رفعه اشکالات
فیزیوتراپی به همراه آموزشهای صحیه ورزشی
دیداری هم با دکتر حسینی داشتم
که پوره انتقاد از وضعیت ارتوپدیم بود،!
و فقط از سرو گردنم راضی بود،
که درمن فقط زره ای ناراحتی بوجود آورد
چون من روزی نیست که از روزه قبل بهتر نباشم
تمام[/img]

[roz dj]

 سلام
برسرورانه اسپیشالی خودم
بیمارستان باز با بیمه من قرارداد بست وپام به نورافشار باز شد خداروشکر
واما کارهامو دراین ۵روز با کاردرمانی و فیزیوتراپی آب درمانی ماساژ  سوزن درمانی آغاز کردم
و خداروشکر مثله همیشه حروز بهتراز دیروز هستم
واما دراینجا با سارا ومادرش آشناشدم که از قضا هم از بچهای جدیده نخاعی وهم از دخترهای موفق وملی پوشه کشور هست
که چندماه پیش براثر تصادف به جمعیت آسیب دیدهای نخاعی پیوست
ولی علی داعی برای سارا جان پیشه پرفسور سمیی وقت گرفت 
که پرفسور سمیی خبره خوشه آینده نزدیک رو به خانواده سارا داد
که پرژه نخاع باید تا ساله 2هزار بسته بشه!?
یعنی باس تا دوهزار دیگه بیماری نخاعی از لاعلاج 100درصد قابله معالجه باشه،
پرفسور گفت ما العان تو فاضه 2هستیم 
و قصده وارد شدن به فاضه 3رو داری؟ که آخرین فاضه 
وممکنه تا یکساله دیگه حتی کمتر یا نهایت سه سالو نیمه دیگه؟!
باید فاضه آخرو تحویل بدیم
که انشأالله نخاعیا همه معالجه بشن
بچهای نخاعی امیدوارم خبره خوشی رو بهتون داده باشم
ولی شماهم برای تیمه درمانگر دعاء کنید۰
وسلام 

[roz dj]

ببخشید دوهزار بیست منظورم بود

[roz dj]

سلام
بر دوستان عزیزه اسپیشالی خودم
از آخرین باریکه برای شما پست گذاشتم
اتفاقاتی که برای اینجانب رقم خورد
که خیلی هم مهم بود،
عمله لگنه پاه بنده بود، که فیکث شده بود، لگنم که آرزوی ۲۰سال
۹۰ درجه نشستنم رو به دلم گذاشته بود!?
یعنی بنده ۲۰ساله پیش براثر تصادف لگنه پاه چپم آسیب دیدبود و
خم نمی شد
همین اجبار ن برای رفتامدبه بیمارستانها مجبور بودم، روی برانکار
دراز کش حمل بشم!
تا اینکه ۳ساله پیش با ویلچره حمام آشناشدم که کمرش به عقب میرفت و من کمو بیش تونستم از ویلچر. استفاده کنم،
و از پارسال تابحال با دکتره شریفم آقای شاهرخی
به دنباله دکتری بودیم تا نشینم منو عمل کنه؟
و به علت خطرناکی عمل و پردردسری عمل همه با مهارت
فوق‌العاده تخصصی از زیره مسعولیت عمل فرار می کردن،!
تا اینکه دکتر میرشاه ولد عمله منو پذیرفت
که خداروشکر.عمله خوبی روپاه بنده انجام داد
تجویز دکتر شاه ولد این بود،
که دوطرفه استخوانه لگنه پای منو بتراش تا مثله پاه راستم حرکت خمو راست و به چپو راست بچرخه
که به علت طولانی بودن، آسیب دیدگیم از ۱۸هم ماه پیش تا امروز
که ۲۵ است از لگنم خون خونابه لخته گی خون مثله جیگر از
قسمته عمل شدم، خارج میشه!
که تابه امروز ۹ کیسه خون نیم لیتری ۲ کیسه ۳۰۰ سی سی پلاسما
تزریق کردن،
تا دلتان بخواد سروم و آنتی بیوتیک بهم زدن،
وتا به امروز ۲بار آی سی یو رفتم
۴بار اتاقه عمل
که یکبار برای عمل بار دوم برای ساکشن که البته چندوقتی حروز روی تخت توسط دکتر مشوق وخانم کتر فهیمی ساکشن میشم
وبا پانسمانه نقره شکاف عملم. که به قوله دکتره جراه یه کوه استخوان تراشیده شده؟ پانسمان میشم
و بخاطره ضعیفی رگهای بدنم چه بسا از بین رفته رگها
دو دفعه دیگه به اتاق عمل بالباس گاند رفتم
که یکبار از گردنم رگ گرفتن، وباره دوم با جراحی بی حسی از سینه بنده رگ گرفتن،
تا بتوانند ۵کیسه خون و ۲تا پلاسما کلی دارو تزریق کنند

دیروزم خداروشکر بخاطره زخمه قدیمی که تو. آی سیو بخاطره
عمل ۳روز دم به بالا خوابیده بودم،
که البته دو روزش رو تشک مواج بودم،
دهن باز کرده، بود ?برام با پوسته مصنوعی گراف زدن،
که تا العان در حاله مراقبت از اونم. که. گراف به لطفه خدا بگیره
امروز ۵۳ روزه تو بیمارستانه فوق تخصصی نورافشارم
من نگرانه خستگی مادر
مادرم نگرانه خستگی بنده است،
دوستان به دعاء خیرو سلامتی شما محتاج و
نیازمندم تمام
یاعلی

[nazdel]

به امید بهبودی دوست عزیز