کتاب‌خوانی مذهبی

[نیلوفر]

سلام دوستان عزیزم

قرآن و علوم طبیعت از ص45تا 70

-غزالی در کتاب احیاء علوم الدین از ابن مسعود نقل میکند که:
« اگر کسی بخواهد به علوم اولین و آخرین دست یابد، باید در قران تدبّر کند.»
و «به طور خلاصه تمام علوم داخل در افعال و صفات خداوند است»

-بعضی از مؤلفین دنبال این بوده اند که هر ایده مهم علم جدید را از قرآن بیرون بکشند و در این راه از عرف زبان عربی تجاوز کرده اند. مثلا بعضی خواسته اند نظریه اتمی مادّه را از قرآن استخراج کنند و در این راه به آیاتی نظیر آیه 61سوره یونس متوسل شده اند:
«بر پروردگار تو حتی باندازه یک ذرّه در زمین و آسمانها پوشیده نیست و همینطور است هر چه کوچکتر از آن یا بزرگتر از آن»
در اینجا آنها کلمه ذرّه را با اتم تطبیق داده اند در حالیکه منظور مور کوچک یا ذره کوچک غبار است.

-در قرآن اشارات مکرّر به پدیده هاي طبیعی هدفش تشویق مردم است به تعلّم علوم طبیعی و در نتیجه توجّه به عظمت خلقت و در نهایت نزدیکی به خالق جهان.

-در آیات الهی پیام های مهمی برای دانشمندان وجود دارد که باید به آنها توجه کنند نه اینکه تمام وقت و تلاششان را صرف اثبات اعجاز علمی نمایند.

-از جمله پیام های قرآن براي دانش پژوهان مسلمان تفکر در آیات الهی می باشد.

-طبیعت شناسی از دید قرآن مطلوب بالذات نیست و تنها در صورتی که ما را به خالق مدبر این جهان آشنا و نزدیک کند مطلوب است.

-مسائل مهم طبیعت شناسی:
1. کشف مبدأ پیدایش و نحوه تکوّن موجودات و پدیده ها
2. کشف نظم و انسجام و هدفداري در طبیعت
3. استفاده مشروع از امکانات طبیعی که خداوند براي بشر فراهم کرده است

-مجاري شناخت طبیعت عبارتند از:
1 -حواس ظاهري (که بوسیله آنها مشاهده و تجربه صورت میگیرد) 2- عقل منزه از شوائب (غالب بر هوي و هوسها و آزاد از تقلیدهاي کور کورانه)

-در قرآن کریم آیاتی هست که انسان را موظف میکند که حواس خود را جهت یافتن
حقایق طبیعی بکار گیرد.
(یونس، 101 ) (بگو بنگرید که در آسمان و زمین چه چیزهایی است ...)
(غاشیه، 17 ) (آیا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده است؟ ...)

-از نظر قرآن حواس ظاهري ابزار اولیه براي برخی از معلومات ما هستند. اماهیچوقت تأثرات حسی به تنهایی کافی براي طبیعت شناسی معرفی نشده است.و چشم و گوش و بقیه حواس ظاهري وسیله هستند براي عقل و درصورتی که کار آنها بوسیله تعقل تکمیل نشود ناقص خواهد بود.

-همه اطلاعات ما در طبیعت منشأ حسی ندارد و مشاهدات و تجربیات ما نیز بدون تکیه به اصول عقلی هرگز منشأهیچگونه علمی نخواهند شد.

کتاب شماره پنج

نام کتاب:قرآن و علوم طبیعت

نویسنده: مهدی گلشنی

نشر مطهر/1375

*** لینک دانلود ***


قسمت پایانی(6 تا 11دی ماه 93): (از صفحه 70تا پایان کتاب)

دست همراهان عزیز درد نکنه
موفق و در پناه حق و آیاتش باشید

[نیلوفر]

سلام دوستان
با تشکر از همراهان عزیز

قسمت پایانی کتاب قرآن و علوم طبیعت

-معلم اصلی براي تمام علوم خود ذات خداوند است.

-برخی آیات قرآنی حاکی از این هستند که غیر از مجاري عمومی شناخت، مشاهده و تفکّر، مجراي مستقیم تري براي دریافت حقایق عالم از واهب العلم وجود دارد، ولی این مجرا همگانی نیست و تنها بندگان خاصی از آن بهره مند هستند.

1.در برخی از آیات آمده که خداوند علوم خاصی را به بندگان خاصی تعلیم فرموده است
2.در یک دسته از آیات صحبت از وحی به انبیاء است
3.یک دسته از آیات هم حاکی از وحی به غیر انبیاء هستند

-هویل( اختر فیزیکدان مشهور انگلیسی) معتقد است که سازمان مندي جهان بوسیله یک ابر عقل اداره میشود که تحول آن را از طریق فرایندهاي کوانتومی هدایت میکند. این ابر عقل با عمل کردن در سطح کوانتومی میتواند تفکرات یا اندیشه هایی از آینده را به صورت آماده در مغز انسانها بکارد، و این منشاء الهام در آثار ریاضی یا موسیقی است.

-انسانها باید با استفاده از حواس ظاهري و عقل خود آیات الهی را بشناسند و از آنها در جهت نزدیکی به خداوند بهره ور شوند

-آیا نمیبینی که خدا آب را از آسمان فرو فرستاد و آن را در نهرهاي زمین روان ساخت. آنگاه بوسیله آن گیاهان رنگارنگ را می رویاند و سپس آن را خشک می سازد و تو آن را زرد شده می بینی و آنگاه آن رابه صورت گیاهان خرد شده در می آورد. بی شک در این مطلب عبرتی است براي صاحبان خرد.(زمر، 21 )

-و از نشانه هاي اوست خفتن شما در شب و روز و روزي خواستن شما از فضل او. بی شک در این امر نشانه هاي روشنی است براي کسانی که گوش شنوا دارند.(روم، 23 )

-خداوند شناخت صحیح از غیر اهل ایمان را نفی کرده است.

-سید محمد حسین طباطبائی در المیزان فی تفسیر القرآن می گویند:«اینکه قرآن کریم تقوي را در تفکر و تعقل شرط دانسته و علم را با عمل مقارن کرده است بخاطر استقامت فکر و صواب بودن علم و خالی بودن آن از شوائب اوهام حیوانی و القائات شیطانی است»

-قلب انسانی که استعداد دریافت حقایق را دارد به یکی از علل پنجگانه زیر از دریافت حقایق محروم میماند:
1-نقصان ذاتی، مثل کودکان
2- کدورت حاصل از معاصی و شهوات پس اقبال به طاعت پروردگار و دوري از شهوات باعث تصفیه و جلاي قلب میشود
3-توجه نداشتن به حقایق
4-وجود موانع براي دریافت حقایق
5-جهل نسبت به روش دریافت مطلب مورد نظر اگر طالب علم مقدمات لازم براي رسیدن به حقیقت مطلوب را نداشته باشد نمیتواند به درك آن نائل شود. پس جهل به این مقدمات و نحوه ترکیب آنها مانع علم میشود.

-عوامل عمده اي که مانع شناخت صحیح می شوندعبارتند از:
1.بی ایمانی
2.وجود عوامل منحرف کننده از قبیل:
پیروي از هوي و هوس و آرزوها
حب و بغض کورکورانه و تعصب
استکبار
تبعیت کورکورانه از آراء گذشتگان
عجله در قضاوت
3. جهل
4. طالب یا پذیراي حق نبودن

-اصول زیر باید راهنماي پژوهش هاي علمی قرار گیرند:
1. اعتقاد راسخ به توحید
2.اعتقاد به واقعیت دنیاي خارجی
3.ایمان به غیب و محدود بودن دانش بشري
4.اعتقاد به نظام اسباب و مسببات


-خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالیکه چیزي نمی دانستید و براي شما گوش و چشم و دل قرار داد ...(نحل، 78 )


و کتاب بعدی که زحمتش را نارون عزیزم کشیده اند

***********************

کتاب شماره شش

نام کتاب:شادی و زندگی

نویسنده: مهدی بهادری نژاد

نشر مدیسه/1374

***لینک دانلود***

هفته اول(27 دی تا 3بهمن ماه 93): (از صفحه 13تا پایان صفحه32)

با تشکر



موفق و شادمان باشید

[یاحسین]

بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه قسمت پایانی کتاب قران و علوم طبیعت

برخی آیات الهی نشان دهنده این هستند که معلم اصلی برای تمام علوم خود ذات باریتعالیست
(علم آدم الاسماءکلها)
خدا استعداد کسب دانش را در اختیار همه ی انسانها قرار داده است ولی درجه ی درک افراد ار آن متفاوت هست درک برخی مفاهیم قرانی بر همگان میسر نیست وفقط بندگان خاص ار آن میتوانند بهره ببرند این آیات بر سه قسم هستند:
1-در برخی آیات خداوند علوم خاصی را به بندگان خاصی تعلیم داده است.
2-در برخی آیات صحبت از وحی به انبیاء است
3-وبرخی از آیات هم حاکی از وحی به غیر انبیاء هستند. مانند وحی به مادر حضرت موسی (ع)

پایین تر از درجه ی وحی الهام است که برخی افراد در حد اعلاء از آن برخوردارند وبرخی در حد ضعیف در مراتب بالا حقایق بدون فکر وطلب برق آسا ظاهر میشوند ودر مراتب پایین تر به علت ممارست با مسائل یک موضوع مطالب جدید ونو ظهور برای او کشف می شود .

خداوند در قران کریم قابلیت فهم آیات الهی در جهان طبیعت را به گروههای خاص زیرنسبت می دهد:
1-متفکران "لقوم یتفکرون"
2-عقلاء "لقوم یعقلون"
3-اولی الالباب "لذکری لاولی الباب"
4-مومنان "لقوم یومنون "
5-متقین "لقوم یتقون"
6-عالمان "لقوم یعلمون"
7-ارباب تذکر " لقوم یذکرون"
-8پذیرندگان کلام حق "لقوم یسمعون "
9- ارباب یقین "لقوم یوقنون "

تفاسیر گوناگون درباره کلمه ی ملکوت در آیات به این صورت است که :
علامه ی طباطبا یی آنرا جنبه ی باطنی اشیاء دانسته وعده ای آنرا از عجایب سماوات وارض دانسته اند وبرخی هم به قوانین طبیعت تفسیر کرده اند
رویت ملکوت هم به نظر غالب مفسرین یک رویت حسی نیست بلکه یک بصیرت عقلی است.

نقش تقوی در شناخت آیات الهی :
تقوی وتزکیه علاوه بر اینکه جلوی لغزشهای عقل را میگیرد بلکه انسان میتواند بوسیله ی آن به معارفی ماوراء آن چه از طریق تجربه و تفکر حاصل میشود دست یابد شاهد این مطلب حدیث زیز است:
"هیچ بنده ای چهل صبح خود را خالص برای خدا قرار نمی دهد مگر آنکه چشمه های حکمت از دلش به زبانش جاری میشود."

آفات شناخت
دلایلی که قلب انسان از دریافت حقایق محروم می ماند:
1- نقصان ذاتی مثل کودکان
2- کدورت حاصل از معاصی وشهوات
3-توجه نداشتن به حقایق
4-وجود موانع برای دریافت حقایق مانند تقلید کورکورانه از گذشتکان
5-جهل نسبت به روش دریافت مطلب مورد نظر

با استنباط از آیات قرانی عوامل زیز مانع شناحت صحیح می شوند:
1- بی ایمانی
2-وجود عوامل منحرف کننده ی عقل که خود به عوامل زیر تقسیم می شوند:
الف: پیروی از هوی وهوس وآرزوها
ب:حب وبغض کورکورانه وتعصب بیجا
ج-استکبار
د-تبعیت کورکورانه از آراء گذشتگان وصاحبان قدرت
ه- عجله در قضاوت

3-جهل :نمونه های بارز قضاوتهای جاهلانه عبارتند از: 1-پیروی از ظن 2-نفی واثباتهای بی دلیل 3-سطحی نگری
4-طالب یا پذیرای حق نبودن

اصول وراهنما در شناخت طبیعت
1-اعتقاد راسخ به توحید
2-اعتقاد به واقعیت دنیای خارجی
3-ایمان به غیب و محدود بودن بودن دانش بشری
4- اعتقاد به نظام اسباب و مسببات که خود دو دسته اند:
الف:اصل سنخیت علت ومعلول
ب:اصل ضرورت علی و معلولی

با تشکر از دوستان خوبم نارون عزیز ونیلوفر نازنین
شکر خدا این کتاب هم با تاخیر بسیار تموم شد
پیش به سوی کتاب بعدی

[نارون]

سلام
ممنونم از همه دوستان که مشارکت می‌کنند در این تاپیک

خلاصه کتاب شادی و زندگی تا صفجه 32:
فصل اول با این جمله از ارسطو شروع می‌شود:
شادی بهترین چیزهاست، آن فدر اهمیت دارد که سایر چیزها تنها برای کسب آن هستند.

در ادامه بر این نکته تأکید می‌شود که انسان برای شاد زیستن خلق شده است و تمام لوازم شادی را هم در اختیار دارد. غم ها و سختیها را خود انسانها با رفتار و اعمالشان به وجود می‌آورند.

یکی از دلایل مشکلات جوامع این است که مردم به اشتباه می‌پندارند که کسب ثروت و شهرت و قدرت آنها را شادتر می‌کند و در این مسیر هم به خود و هم به دیگران و محیط زیست آسیب می‌رسانند.

انسان‌هایی که حقیقتا شادند و انسان از بودن در کنار آنها لذت می‌برد، اغلب کسانی اند که شادی را در لذتهای غیر جسمانی جستجو می‌کنند

در ادامه نویسنده راجع به تجربیات خود در برخورد با افرادی از ملیتهای مختلف می‌گوید و این که خیلی از آنها با آنکه از نظر مادی در رفاه بودند و از افراد سطح بالای جامعه خود محسوب می‌شدند اما احساس شادی نمی‌کردند.

نویسنده عوامل مؤثر بر شادی را به سه گروه دسته‌بندی می‌کند، یک گروه با اثر مثبت و دو گروه با اثر منفی...
از عوامل با اثر مثبت به عشق و محبت، امید به آینده و و و
دو عامل یا اثر منفی یکی دردهای جسمانی و دیگری ناراحتیهای روحی و رذایل اخلاقی

ممنونمممممم

کتاب شماره شش

نام کتاب:شادی و زندگی

نویسنده: مهدی بهادری نژاد

نشر مدیسه/1374

***لینک دانلود***

هفته دوم (چهارم بهمن تا دهم بهمن ماه 93)
(از صفحه 33 تا پایان صفحه 51)

[نیلوفر]

سلام

شادی و زندگی:از اول تا صفحه 51



-ما برای شاد زیستن خلق شده ایم.
-تلاشهایی که انسان برای کسب ثروت ، شهرت و قدرت می کند تا به شادی وخوشحالی بیشتر دست یابد دلیل اصلی تمام یا دست کم بیشتر مشکلاتی است که بشر امروزی با آن روبروست.

-برای اینکه سالم باشیم لازم است که شاد باشیم.
-شادی و خرسندی حالتی درونی است که از آرامش خاطر و رضایت باطن حکایت می کند.

-بسیاری از بیماریها را می توان با تغییر عقیده و طرز فکر و با کم کردن عوامل منفی شادی درمان کرد.
-بهترین وسیله برای تقویت فضیلت عشق ، خدمت بی چشم داشت است .

-شادی برابر است با عناصرمثبت شادی،منهای رنجهای جسمانی،منهای رنجهای اجساسی و مطابق این فرمول شادی افراد بین 300- تا100می باشد

-اگر انسان احساس درد نکند معلولیت دلیل قاطعی برای غمگینی یا ناشادی اش نیست.
-از یافته های دکتر مایرز :«معلولان اغلب به اندازۀ افراد تندرست شاد یا غمگینند»

-می توان شادی را بصورت هفتگی ،ماهانه و سالانه اندازه گرفت و اندازه سالانه را شاخص فردی شادی نامید.
-با خدمت رسانی و عشق ورزیدن به دیگران می توان بر شادی خویش افزود.

-وقتی که هدف دستیابی به بالاترین درجۀ شادی باشد، جز در پیش گرفتن راه و رسم نیکو در زندگی و همت همزمان برای افزایش عناصر مثبت و کاهش عناصر منفی شادی به کوشش دیگری نیاز نیست.

-شاخص ملی شادی:عبارت است از جمع جبری میزان شادی سالانۀ تمام آحاد ملت تقسیم بر تعداد افراد
-آموزش ارزشهای والای انسانی برای افزایش اندازه های مثبت رده ی شادی و نیز کاهش تمام اندازه های منفی عناصر عاطفی و احساسی کاملاً ضروری است.

-برای مقایسۀ کیفیت و سلامتی زندگی ملتها، مقایسه ی شاخص ملی شادی بسیار واقع گرایانه تر از مقایسه تولید ناخالص ملی یا مصرف سرانه ی انرژی و منابع طبیعی است .

با سپاس

[یاحسین]

بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه کتاب شادی وزندگی تا ص 51

انسان برای شاد زیستن آفریده شده است اما با ندانم کاری مشکلات و مسائل اجتماعی واقتصادی زیادی را برای خود وجامعه بوجود آورده است وروشش نه تنها بر شادی او نیانجامیده بلکه دردهای زندگیش را نیز افزون کرده است
تلاش انسان برای شاد زیستن یک امر طبیعی وفطری است وتمام فعالیتهای روزمره ی او اعم از تهیه ی پوشاک ومسکن برای رسیدن به این شادی است به شرط آنکه به جای بدست آوردن شادی با این فعالیتها اسیر آن نشده باشد.

برای دستیابی به شادی پایدار لازم است انسان در اعتقاد باور و روش زندگی خود تجدید نظر کند

از ویژگی های افراد شاد:
از آنها عشق ومحبت ساطع میگردد محبت ویژه ای نسبت به سایرموجودات دارند ،زندگیشان ساده وهمراه با شادی است معتقدند که شادیهایی در دنیا وجود دارد که از لذات وخوشیهای جسمانی خیلی عمیق تر است.

برخورداری از ارزشهای انسانی وسیله ی بسیار مهمی برای کاستن از عوامل کم کننده ی شادی ودستیابی به آزادی واقعی است.

شادی وخرسندی حالتی درونی است که از آرامش خاطر ورضایت باطن حکایت میکند وما برای بدست آوردنش نهایت سعی و کوشش خود را میکنیم .

دکتر دیوید مایوز :رابطه ای بین شادی وثروت وجود ندارد وشادی را نمی توان با پول خرید او معتقد است که سن جنسیت سطح تحصیلات ومحل زندگی هیچ کمکی به شادی انسان نمیکند .

اکثر مردم براین اتفاق نظر دارند که شادی آرامش خاطر ورضایت باطن است.

شادی برسه قسم است :یک مثبت و دو منفی

گروه مثبت شادی :1-محبت 2-امید به آینده 3-پیشرفت وموفقیت در کار 4-خوش بینی 5- خیر خواهی 6-سپاسگذاری 7-رضایت 8-گذشت 9-مورد قدر دانی قرارگرفتن

دو گروه منفی شادی:1-گروه ناراحتیهای جسمانی 2- گروه ناراحتیهای عاطفی یا روانی

یکی از راههای شادی خدمت بی قید وشرط است هر یک از ما بر حسب علاقه واستعداد خود باید خدمتی را پیشه کنیم که در آن تواناتریم ونباید فراموش کرد که خدمت وقتی موثر وشادی آور است که بی ریا وبدون قید وشرط باشد وبا کمال عشق ومحبت عرضه شود.

عنصر مهم دیگر در بالا بردن شادی عشق ومحبت است محبت به فرزند ،همسر واطرافیان می تواند افراد بیشتری را هم شامل شود مانند محبت به مردم جامعه و...

ضرورت وفت برای کسب شادی
نیاز است برای رسیدن به شادی وقت وهزینه کرد مانند دانشجوی رشته ی پزشکی که وقت وهزینه ی زیادی را صرف میکند تا یک پزشک شود تا هم از جهت مادی به آن درآمد بالایی که پزشکان دارند وهمین در آمد باعث ایجاد شادی در زندگیش می شود و هم از جهت معنوی به آن لذت وشادی که در نجات جان یک انسان هست برسد .

کیفیت زندگی یک جامعه به شاخص ملی شادی آن بستگی دارد وبرای مقایسه کیفیت وسلامتی زندگی ملتها مقایسه ی شاخصه ملی شادی بسیار واقع گرایانه تر از مقایسه ی تولید ناخالص ملی یا مصرف سرانه ی انرژی ومنابع طببیعی است.

با سپاس

[نیلوفر]

سلام
با سپاس از دوستان همراه

کتاب شماره شش

نام کتاب:شادی و زندگی

نویسنده: مهدی بهادری نژاد

نشر مدیسه/1374

***لینک دانلود***

هفته سوم(18 بهمن تا 24بهمن ماه 93): (از صفحه 52تا پایان صفحه77)

با تشکر



موفق و شادمان باشید

خلاصه این قسمت:


برای دست یابی به شادی درازمدت باید نظام اعتقادی مبتنی بر اصول زیر را در پیش گرفته و در خود پرورش دهیم :
1.ما آفریده شده ایم تا شاد باشیم.
2.در زندگی شادیهایی به مراتب عمیقتر از لذات جسمانی وجود دارند.
3.خداوند از طریق نظام عظیم و دقیق خلقتش و با کمال محبت و سخاوت زندگی تمامی موجودات روی زمین از جمله زندگی مرا تأمین می کند.
4.لزومی ندارد نگران چگونگی تأمین نیازهای زندگیمان باشیم ولی لازم است سعی و کوشش کنیم .
5.از هیچ کس انتظاری ندارم.
6.می توان بر بخشندگی و سخاوت عالم افزود و حتی آموخت که از برکات نظام خلقت بیشتر استفاده کرد.
7.اعتقاد دارم که آنچه تاکنون بر من رفته نتیجه ی افکار، رفتار، خواسته ها و آرزوهای خودم است.
8.اعتقاد دارم که آنچه تاکنون نظام خلقت برایم فراهم کرده بهترین راه تأمین منافع و سعادت دراز مدت من بوده است .
9.همیشه از نتایج اعمالم راضیم و گلایه ای ندارم .
10.سلامتی محیط زیست و سعادت و شادی تمام موجودات (به خصوص انسانها) بر شادی و حالات روانی من اثر می گذارند، بنابراین برای بیشینه کردن شادی خودم هم که شده باید برای شادیشان بکوشم .

تفاوت واقعی موجودات در درجه ی آگاهی است.

باور و اعتقاد به شراکت ما و جهان است که با اندکی سرمایه گذاری _با محبت یا با خدمت_ جهان خلقت سهم خود را افزایش می دهد و نتیجه ی آن برکت ، سلامتی، آرامش خاطر و شادی ماست .

شاد باشید

[نیلوفر]

سلام

کتاب شماره شش

نام کتاب:شادی و زندگی

نویسنده: مهدی بهادری نژاد

نشر مدیسه/1374

***لینک دانلود***

هفته چهارم(25بهمن تا 1 اسفند ماه 93): (از صفحه 79تا پایان صفحه100)

با تشکر



موفق و شادمان باشید

خلاصه:
هر چه عاشقتر بنده تر، هر چه بنده تر نزدیکتر، هر چه نزدیکتر فناتر و هر چه فناتر شادتر

مادر ترزا پس از موفقیت در مراقبت از فقیرترین مردم هند تصمیم گرفت که دامنۀ فعالیتهای خود را به نیویورک امریکا بکشاند. وقتی به او گفتند که در آن شهر تعداد فقرا زیاد نیست پاسخ داد:« درست است ، در نیویورک گرسنگان غذا زیاد نیستند ولی بسیارند آنهایی که تشنه محبتند. هیچ چیز انسان را به اندازه کمک به دل شکستگان شاد نمی کند.»

خدمت بی ریا، مطمئن ترین راه پرورش عشق و کاستن از عوامل ناشادی است

برای بیشینه کردن شادی باید از هر فرصتی برای خدمت بی ریا استفاده کرد و نباید انتظار تحسین و ستایش داشت ، حتی نباید به پاداش این خدمت یعنی شادی فکر کرد. فقط باید سپاسگزار بود که فرصت خدمت به دست آمده است، خدمتگزاری را باید یک انجام وظیفه تلقی کرد.

با تقویت بالهای عشق و خدمت و جدا کردن وزنه های رذائل اخلاقی ، انسان می تواند عروج معنوی پیدا کند، تکامل یابد، به خدا نزدیک تر شود و به قله های مرتفع شادی و نشاط پرواز کند.

یکی از راههای خدمت به دیگران این است که انسان در رشته ایی تحصیل کرده و شغلی انتخاب نماید که بتواند به همنوعان خود خدمت کند.

ارتباط قلبی و فکری مستمر و منظم و توأم با عشق و محبت با استاد یا استادانی که عمیقاً دوستشان داریم ، برای دستیابی به مسرت و شادی زایدالوصف بسیار سودمند است.

شادمان باشید