alt
نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: شهید علی خلیلی

  1. 10,377 امتیاز ، سطح 30
    72% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 173
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/11/16
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    380
    امتیاز
    10,377
    سطح
    30
    تشکر
    964
    تشکر شده 1,674 بار در 385 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    شهید علی خلیلی

    #1 1393/01/06, 16:45




    شام نیمه شعبان تصمیم می گیرد بعد از هیئت رفقای نوجوانش را از نارمک تا محله خاک سفید تهران بدرقه کند. شاید نگران بود. اضطراب اینکه نکند نیمه های شب برای هم هیئتی های کم سن و سالش خطرساز باشد. غیرتش اجازه نداد تنها راهیشان کند.

    اما در میان راه متوقف شد. غیرتش به جوش آمد. عده ای خناس در حال آزار و اذیت دختر جوان بودند. دخترک وحشت زده استمداد می طلبید. تاب نیآورد. امر به معروف کرد. محل نگذاشتند. طاقت نیآورد. جلو رفت. جامه به دندان گرفتند و گریختند. دخترک دامنش آلوده نشد. اما لحظاتی بعد...قمه جاهلی و اب دیده دیوان و ددان، خون علی را بر زمین ریخت. ماهها گذشت؛ تا در خلسه بهاری نوروز زهرائی سلام الله علیها، نام علی در قطعه آسمانی و بهشتی شهدای غیرت نقش ببندد.

    علی پهلوان و خوش عیار ماهها با بیماری دست و پنجه نرم کرد. طی این ایام آنقدر زخم زبان شنید که زخمهای جانکاهش را فراموش کرد. روزهای پایانی عمر کوتاهش نامه ای خطاب به رهبری نوشت تا تسکین و التیام زخم هایش باشد. زخم هائی که این روزهای آخر نه بر جسم که روح و قلبش را جریحه دار کرده بود. وقتی که مذهبی های تسبیح به دست و جانماز آب کشیده او را نصیحت می کردند؛ " جوان مگر مملکت قانون ندارد تو چرا درگیر شدی؟... رهبر هم راضی نبود جانت را به خطر بیاندازی.... و الخ" و چه خوش گفت که از زاهدان خشک مجو پیچ تاب و عشق.

    اماعلی جان داد چون نخواست و نمی توانست بی غیرت باشد. ابرو در هم کشید و جان بر کف نهاد چرا که دفاع از ناموس را فتوای اخلاق و حکم دین می دانست و خونش را نیز در راه دفاع از غیرت و مردانگی اهدا کرد. *علی عزیز شهید غیرت است نه شهید امر به معروف.*

    اهل ظاهر شاید در آن لحظه به بیش از تذکر لسانی فهم نمی کردند. اینکه به حکم امر به معروف اگر ضرر جانی داشت نباید خطر کرد. عافیت اندیشی فقط یک انسان را فدا نمی کند؛ غیرت را به خاک می کشد.

    ماجرا اینجا تذکر لسانی نبود. قصه دفاع از ناموس بود که تاب از علی ربود. خون علی از رگ غیرتش جاری شد تا روح بلند مردان با غیرت زنده بماند. رخ گلگونش راز ماندگاری قلندری و رستم صولتی است. با خونش حرفها زد؛ نقشی ماندگار...در طلب ما بی زبانان امت پروانه ایم/ سوختن از عرض مطلب پیش ما آسانتر است.

    هنوز فراموش نکردیم که مدتی پیش در همین حوالی یک نفر چاقو خورد و دهها نفر در حال تماشا کردن و فیلم گرفتن بودند. علی بر هم زننده صحنه های کم غیرتی است. جوان لوطی و قلندرمنش ما جانش را جانانه در راه دفاع از ناموس و احیای غیرت داد. چنین روح بزرگی تنها و تنها از یک جوان هیئتی و زهرائی ممکن است. کسی که اشک چشم و خونآب مژگانش به چشمه خون دلش پیوند خورد و رخش را لعل گونه نمود. طره گیسوی لوطی خوش نشان شهر ما به خون سر گلگون شد تا شهوت پرستان شکم گنده و فراتر از آن زورگویان عالم بدانند حفاظت از ناموس جان و خاک این کشور به دست جوانمردانی است که رگ غیرت زهرائیشان برجسته است.

    ژنده پیل و پهلوان این داستان، در ایامی شهاب آسمان غیرت شد که شیعه، عزادار و شب و روزش به گریه و ندبه است. خون علی عزیز و با هیبت و خوش عیار ما نشانه است. رد این خون بر خاک، نشان و رایت و بیرق بلند شده مردمی است که زهرائیند. اهل ندبه و رهروان شب، ضجه ها و مناجات این ایامشان اینگونه است؛ که " ای کاش در میانه کوچه بودم...." و معرکه افلاکی علی عزیز لبیکی از همین بیان به بانوی فخیمه و محتشمه و معظمه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود؛ هر چند در هوای عشق جانان جان و دل دادن کم است....به گزارش فارس، 25 تیر ماه سال 1390 حادثه‌ای دردناک در یکی از محلات شرق تهران رقم خورد.
    در این حادثه جوان 19 ساله‌ای به نام علی خلیلی در حین بازگشت از هیئت در حالی که همراه چند نفر از شاگردان یک مدرسه بود به واسطه امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
    خلیلی توسط یک نفر از افراد شرور منطقه از ناحیه گردن و قسمت شاهرگ دچار جراحت شد و بیش از 15 دقیقه در خون خود می‌غلتید.
    در این حادثه تعدادی از مراکز اورژانس بیمارستانی از پذیرش علی خلیلی امتناع کردند تا اینکه یکی از بیمارستان‌های خصوصی در ازای واریز مبلغ 6 میلیون تومان حاضر به پذیرش وی شد.
    سرانجام علی خلیلی که به دلیل شدت خونریزی به حالت اغما رفته بود بستری شد اما پزشکان امید زیادی به مداوای وی نداشتند.
    علی خلیلی پس از مرخص شدن از بیمارستان در منزل بستری شد اما هر از گاهی به دلیل مشکلات ناشی از حادثه رخ داده به بیمارستان منتقل شده و بستری می شد.
    وی بهمن ماه امسال نیز مجدداً در بیمارستان بستری شد و پس از یک ماه به خانه منتقل شد اما سرانجام امروز عصر و در بیمارستان بعثت دعوت حق را لبیک گفته و جان به جان آفرین تسلیم کرد و به دیدار اباعبدالله الحسین و یارانش شتافت.
    - See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php....z8THEqVW.dpuf
    9 کاربر مقابل از baran2910 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, 1228, BAAGHE BI BARGI, FireBoy, habibi, Maroot, امیرمهدی, میوه بهشتی, نارون
    baran2910 آنلاین نیست.

  2. 39,745 امتیاز ، سطح 61
    54% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 605
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر دوم مسابقه تابستانه داستانک نویسی
    تاریخ عضویت
    1391/02/30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    2,425
    امتیاز
    39,745
    سطح
    61
    تشکر
    7,960
    تشکر شده 9,854 بار در 2,533 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1393/01/06, 18:18
    کار درستی انجام داده...از کمتر کسی بر میاد

    خدا رحمتش کنه
    2 کاربر مقابل از BAAGHE BI BARGI عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, میوه بهشتی
    [CENTER][B][COLOR="DarkGreen"]سال فقط 93...[/COLOR][/B][/CENTER]
    BAAGHE BI BARGI آنلاین نیست.

  3. 26,740 امتیاز ، سطح 50
    19% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 810
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر اول مسابقه شعر و گرافینفر دوم مسابقه عکس و قلم (بهار94)
    تاریخ عضویت
    1392/12/18
    محل سکونت
    شمال
    نوشته ها
    1,538
    امتیاز
    26,740
    سطح
    50
    تشکر
    5,855
    تشکر شده 4,935 بار در 1,544 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #3 1393/01/06, 20:52
    روح اش شاد و غریق رحمت باد
    کاربر مقابل از habibi عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: ***رضـا***
    habibi آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •