اینجا هم میگم قوربون خدا برم که مبین و حسین رو آفرید و قوربون سعید برم که مبین رو اینجا معرفی کرد
اینجا هم میگم قوربون خدا برم که مبین و حسین رو آفرید و قوربون سعید برم که مبین رو اینجا معرفی کرد
تاکی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
دمت گرم داش حسین بازم خیلی خیلی قشنگ خوندی
ایول ایول
.
تاکی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
باز امشب غزلی كنج دلم زندانی است
آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است
هيچ كسی تلخی لبخند مرا درک نكرد
های های دل ديوانه ی من پنهانی است
باریکلا مرد کیبود شکسته . . . و . . . باریکلا حاج آقا
وای عجب شعر قشنگی واقعا لذت بردم
آی قصه قصه قصه نون و پنیرو پسته
توی کتاب قصه دیگه چیا نوشته
نوشته که یه روزی یه روزو روزگاری
اومد از راه دوری یه دوست مهربونی
اومدو هی نوشتش از خودشو از عشقش
از این که اون کی هستش چرا سایتو نوشتش
نوشته اون یه جایی روی صفحه ی اصلی
اون بالا سمت چپی باور داری که هستی
نوشته که بخونید قدر هم و بدونید
همیشه با هم دیگه کنار هم بمونید
خیلی چیزا نوشته با جون و دل نوشته
خوشا به حال اون کس که قدرشو دونسته
خوشا به حال دوستی که پستاشو میخونه
میدونه که کجاها یکی دو خط نوشته
یکی دو نکته مونده بگم آخر قصه
الهی غم نمونه توی دلهای خسته
از کسی اسم نبردم به یاد اون نوشتم
خواستم بگم نوید جان به یادتیم همیشه
بــی یـــاد تــــو نــمــــیـــشـــــه
باز امشب غزلی كنج دلم زندانی است
آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است
هيچ كسی تلخی لبخند مرا درک نكرد
های های دل ديوانه ی من پنهانی است
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)