7 کاربر مقابل از sarv عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, dost khoda, omidr, sarab, شبنم, ليــانـا, پریا
تا درودی دیگر،بدرود
خب من دخترم لباسام آستین سر دست ندارن، اگه پسر بودم و یک دستم اذیت بود حتما از دکمه های پرسی ریز و گاهی دکمه سر دستهای زنجیری استفاده میکردم هم خیلی با کلاس تر از بقیه میشدم هم مشکلم رفع میشد.
من قدم کوتاه و سالهاست از کفشهای پاشنه بلند استفاده میکنم.
البته هر کسی عقیده ای داره.
موفق باشید.
9 کاربر مقابل از ليــانـا عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, dost khoda, ehsan69, omidr, sarab, sarv, zohreh, نیلوفر28, پریا
7 کاربر مقابل از sarv عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, dost khoda, omidr, sarab, شبنم, ليــانـا, پریا
تا درودی دیگر،بدرود
چه تجربه ای ؟؟؟ میشه توضیح بدین ؟
6 کاربر مقابل از range eshgh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, dost khoda, sarab, sarv, شبنم, پریا
7 کاربر مقابل از sarv عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, ahmad 2020, dost khoda, omidr, sarab, شبنم, پریا
تا درودی دیگر،بدرود
سلام من بارها گفتم معلولیت رمز موفقیت است .مثلا اگر شغل شما خیاطی نباشد هیچ موقع به فکرتان نمیرسد که یک لباس را چگونه طراحی کنید و بدوزید که هم مد روز شود و هم مورد پسند قرار گیرد و هم از پوشیدن آن احساس راحتی کنید وغیره لذا معلویت هر فردی چون مثل مشاغل مختلف است با توجه به نوع معلولیت تجربه دارند وتجربه هر فردی به کار هم نوع خودش می خورددر ضمن به علت بکار گرفتن دیگر اعضا آن عضو تقویت میشود مثلا من با دو انگشت شصت و سبابه کلاج هر موتور سیکلتی را میگیرم ولی افراد سالم نمیتوانند. برای گرفتن گواهینامه موتور چنان دست افسر راهنمایی ورانندگی را فشار دادم که دستش را عقب کشید.و یکبار انگشتم گرفت به جیب اورکت آمریکایی دوستم کاملا کنده شد افتاد روی زمین .
4 کاربر مقابل از nima bagery عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, dost khoda, شبنم, نیلوفر28
یه تجربه عجیبِ عجیب!!!
شب قبلِ از حادثه، تازه از مرخصی برگشته بودم داشتم در دفتر فرماندهی پاسگاه پرونده های فردا را مرور میکردم که دستم خسته شد و با خودم گفتم "اگه یه روزی اتفاقی برا دستِ راستم بیفته!!! میتونم با دست چپم بنویسم یا نه و بی اختیار شروع کردم به نوشتن با دست چپم و اتفاقاً مشکلی هم نداشتم!" اتفاقاً و اتفاقاً فردای آنروز ساعت یازده و نیم دست راست من درست از آرنج قطع شد!
البته تابه حال چندین مورد اینگونه داشتم مثلاً یک روز حدود دو ساعتی میشد داشتم کد برنامه ای را می نوشتم که ناگهان یادم افتاد ذخیره نکردم با خودم گفتم "نکنه برق بره و دو ساعت کارم زار بشه" سریع ماوس را بردم طرف آیکون ذخیره، اما هنوز به ذخیره نرسیده بودم که برق رفت !!!
راستشو بخواین گاهی که فکری منفی به ذهنم خطور میکنه بدجوری میترسم.
پ ن :
در مورد موضوع اصلی تاپیک هم من بارها گفتم اگر همه انسانها با یک دست آفریده می شدند باز هم به این درجه از پیشرفت رسیده بودند فقط ممکنه کمی دیرتر.
من به شدت از استعمال واژه معلول درباره کسانی که مشکل جسمی دارند متنفرم، معلول از نظر من کسی است که مخ اش ایراد دارد نه جسمش! مخ بشر ابزار ساز است و جسم او به منزله ابزار. انسان به واسطه شعور و علم میتواند همه نقایص جسمی را با کمک ابزار بای پس کند. من در ازای هر کاری که قبلاً با دو دست انجام میدادم یک ابزار هرچند ساده طراحی کردم که بتوانم با یک دست انجام دهم و از اول مجروحیتم تا حالا هم یادم نمیاد اجازه داده باشم تا کسی به جای من کاری را انجام دهد.
9 کاربر مقابل از saleh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, dost khoda, eBRAHIMV, f7970, sarab, sarv, TARIFEH81, شبنم, نیلوفر28
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)