اصوات موسيقي به علت برخورداري از بار هيجاني و عاطفي تاثيرات عميقي بر روحيات شخصيت و پرورش عواطف انساني مي گذارند و در تعدادي از شاخه هاي طب جايگزين مانند طب سوزني هومئوپاتي و آيورودا نقش عمده اي در درمان دارند.
امروزه به علت نگرش علمي و روش مند به موسيقي در درمان امراض موسيقي درماني به عنوان رشته اي مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حكم روشي مكمل براي درمانهاي رايج پزشكي تعريف شده است كه منظور از آن استفاده تجويز شده از تحريكات موسيقايي يا فعاليتهاي آن براي كاهش ناتواني و بيماري و تغيير حالات ناسازگار از طريق توانبخشي توقف و درمان علائم بيماري است كه زير نظر پرسنل آموزش ديده صورت مي گيرد.
در اين رشته موسيقي به عنوان ابزار و موسيقي درمان گر به عنوان فرد متخصص در برخي از بيماري ها شرايطي را (با توجه به شدت آن بيماري) ايجاد مي كنند كه مي تواند بيمار را در يك روند مثبت صعودي درجهت كاهش استرس ها و ارتقا سلامت قرار دهد و اين شرايط ممكن است متناسب با جنس و سن بيمار و شدت بيماري در امراض مختلف متفاوت باشد. در مورد كاركرد موسيقي در پزشكي پژوهش هاي گوناگون و معتبري صورت گرفته است كه تعدادي از آن ها بر روي علائمي چون ضربان قلب، فشارخون، دردهاي گوناگون، تنفس، واكنش هاي پوستي، هورمونهاي آدرنالين، پرولاكتين، كورتيزول، امواج مغزي، كتكولامين ها، استروئيدها، الكتروميوگراف، عوارض جانبي داروها، مدت استفاده از داروها و مدت بستري بودن و بسياري موارد ديگر متمركز بوده است.به طور كلي اهداف درماني اين پژوهش هاي موسيقايي را مي توان در هشت محور عمده خلاصه كرد.
1. پيشگيري، آموزش و يادگيري
2. كاهش دردهاي گوناگون پزشكي و دندان پزشكي
3. كاهش تنش ها و نگراني هاي ناشي از جراحي آسيبها و بيماريها
4. توان بخشي بعد از جراحي آسيب ها و تصادفات
5. كاهش خستگي حاصل از تنوس هاي عضلاني (گرفتگي هاي عضلاني ) و كاركرد ماهيچه
۶. كاهش عوارض جانبي دارو ها
7. كاهش مدت استفاده از دارو ها
8. كاهش طول مدت درمان و بستري بودن
منبع:http://www.hozour.ir/fa/index.php/he...ne/94-m-darman