حـجـلـه ام شـد قـبـر و مـادر رخـتـ دامـادی کـفـن
غــم مـخـور ای جــان مـادر ایـن بـدی تـقـدیـر مـن
آرزویـتـ بـود و مــــــــــــــادر بـهـر مـن بـنـدی حــنــا
مـادرم زحـمـت نـکـش بـا خـون خـود بـسـتـم حـنـا
امیر حسین ابوالفتحی
( طوفان )
امیرحسین عزیر ، یکسال است که با غم نبودنت می سوزیم ولی نمیتوانیم با آن بسازیم. چرا که هیچ گاه تو از یادمان نرفتی و نخواهی رفت .
و در نهایت مظلوم پرکشیدنت
در نبودنت در لحظه لحظه ی این یکسال که گذشت در یاد ما بود. امیرحسین جان شاید جسم تو در بین ما نیست ولی هیچگاه از یاد نمی بریم که چگونه :
عصای پدر بودی،
چگونه تکیه گاه مادر بود ،
چگونه غمخوار خواهر بودی
چگونه پشت برادر بودی
و چگونه در غربت ، آشنای دوستان بودی.
امیرحسین عزیز روزهایی که با تو گذراندیم در خاطرهمه ی ما زنده خواهد بود .
امیرحسین جان سال گذشته در چنین روزی بود که برای همیشه از بین ما رفتی و به دیار ابدی شتافتی .
آری اون روز 6 تیر 91 ( ولات حضرت امام زین العابدین (ع) ) دقیقا یکسال است که جوان نا کام امیرحسین ابوالفتحی دعوت حق را لبیک گفته و از بین همه ی ما رفته است.
عزیزم امیدوارم که هیچ خانواده ای در این سرزمین غم جوان نبیند چرا که غم جوان بسیار سنگین است وکمرشکن...
امیرحسین جان روحت شاد و یادت گرامی باد...