alt
نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: انقلاب عمر مختار و انقلاب علیه سرهنگ قذافی؟

  1. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    انقلاب عمر مختار و انقلاب علیه سرهنگ قذافی؟

    #1 1391/06/12, 16:49
    مقایسه راهبریت عمرمختار بارهبران فعلی عراب
    بسم الله الرحمن الرحیم؟

    عمر مختار یک رهبر غاته و بدون هیچ گونه همکاری با ایتالیاها موافق شد انقلاب کشورش به پیروی برسانت چرا راهبران الان عراب با انقلاب مردم خود مخالفن دییل ان فقط یک چیز می توان باشد این هم واسطه ای شدید رژیمهای اعراب به ابرقدتهاست چرا بعداز 70سال مردم فلسطین به پیروی نرسیدند چون مردم فلسطین یک راهبریت غاته نداشتند مثل امام خمینی که در سال 1357انقلاب مردم ایران راراهبری کردن اگر ملتی راهبران غاته داشته باشند حتما به پیروزی میرسند رزیم اسرائیل قویتر از رزیم پادشاهی ایران زمان شاه قویتر نیست پس چرا ملت فلسطین هنوز پیروز نشودند فقط بخاطر راهبران بی اراده آنها بود که ملت فلسطسن تا بحال به پیروی نرسیدند نقشه رهبری در هر انقلابی بسیار مهم است اگر راهبر انقلابی به کشورش خیانت کند هیچ وقت نمی تواند به پیروی برسند؟
    دوست محمدیgolgolgolgol





    ---------- Post added at ۱۵:۴۹ ---------- Previous post was at ۱۵:۰۴ ----------












    لیبی و استعمار ایتالیا
    ایتالیا به عنوان یکی از آخرین کشورهایی که در اروپا به جرگه استعمارگران پیوست، برای جبران عقب ماندگی در نخستین گام به لیبی به عنوان یکی از مستملکات عثمانی چشم دوخت. آنها پیشتر و بر اساس قرارداد سال ۱۲۸۵ شمسی میان فرانسه، اسپانیا و ایتالیا، برای تصرف لیبی از سوی همپالگان اروپایی خود چراغ سبز دریافت کرده بودند و به همین جهت نفوذ آنها از سوی این دو کشور ، که دارای منافع فراوانی در شمال آفریقا بودند، نادیده گرفته شد. به دنبال این امر آنها در قالب مبلغین مذهبی کاتولیک پای در لیبی گذارده و ظاهرا به احداث مدارس و بیمارستان جهت امور عام المنفعه پرداختند، اما این سرآغاز کار بود؛ ایتالیایی ها با پرداخت وام های سنگین به کشاورزان و پیشه وران لیبیایی با شرایط خاص و در حالی که به دلیل فروپاشی اقتصاد عثمانی و رشد فوق العاده مطالبات استعمارگران، وضعیت معیشت مردم با بحران روبرو بود، توانستند بهانه مناسبی برای شروع دست اندازی در لیبی را پیدا کنند. وام هایی که بازپرداخت آن برای مردم محروم لیبی غیرممکن بود، بهانه را به دست ایتالیا داد تا در نامه ای رسمی به دولت عثمانی، که در آن زمان زیر یوغ جمعیت صهیونیست مآب اتحاد و ترقی قرار داشت، ادعای خاک لیبی را به دلیل بدهی های سنگین مردم و حکومت ارائه کند. عثمانی ها از ایتالیا خواستند تا برای حل موضوع به پای مذاکره بنشیند و از جنگ احتراز کند، اما ایتالیا که می دانست عثمانی در موضع ضعف قرار دارد و علاوه بر آن توفق نظامی در لیبی با آنهاست، حاضر به پذیرش مذاکره نشد و به دنبال آن ایتالیا در شهریور ماه سال ۱۲۹۰ شمسی رسما ً به عثمانی اعلام جنگ داد و در نبرد معروفی که به جنگ طرابلس و ایتالیا مشهور شده، پس از سه روز محاصره، شهر بندری طرابلس را اشغال کرد و بدینسان دوران حضور استعمار ایتالیا در لیبی آغاز شد. آنها سپس با اعزام ناو جنگی به سواحل لبنان و حتی تنگه داردانل، عثمانی را برای پذیرش تسلط ایتالیا بر لیبی تحت فشار قراردادند و با حمایت دولت های اروپایی قراردادی در ۲۶ مهرماه سال ۱۲۹۱ میان عثمانی و ایتالیا به امضا رسید که بر اساس آن لیبی رسما به ایتالیا واگذار شد. این در حالی بود که با تصرف الجزایر و تونس به وسیله فرانسه و مصر به دست انگلستان، دولت عثمانی تمام مستملکات خود در شمال آفریقا را از دست داده بود.
    مقاومت آغاز می شود
    اما مردم لیبی در برابر این اشغال آرام ننشستند، خاندان سنوسی که به نوعی زعامت دینی مردم لیبی را در اختیار داشت در انتظام به قیام های مردمی نقش بسزایی ایفا کرد. محمد بن علی سنوسی (متولد سال ۱۱۶۶ در مستغانم الجزایر ) با هجرت خود به مناطق صحرایی لیبی، تا سال ۱۲۳۸ شمسی شبکه ای وسیع از مدارس مذهبی را بنیان نهاده بود که می کوشید تربیت مردم را به شیوه اسلامی اصلاح کند. مدارس دینی در نزان ، کانم، جغبوب ، بعدها خود به کانون مبارزات ضد استعماری مبدل شد و یک بار دیگر نقش تعالیم اسلامی در حرکتهای ضد امپریالیستی را برای استعمارگران هویدا کرد. شیخ احمد سنوسی (وارث این خاندان و زعیم مذهبی لیبی) در ۲۹ آبان سال ۱۲۹۱ شمسی جهاد بر علیه اشغالگران ایتالیایی را اعلام نمود و جغبوب ، منطقه ای در قلب صحرای بزرگ آفریقا را مرکز خود قرار داد، بدینسان مبارزات ضد استعماری مردم لیبی شکل گرفت. آنها در برابر حرکتهای ضد اسلامی ایتالیا در لیبی به شدت موضع گرفتند و با مبارزات گسترده دولت ایتالیا را وادار کردند تا با صدور قانونی در سال ۱۲۹۲ شمسی، به خواست آنها مبنی بر احترام به شعائر اسلامی تن دهد، اما با وجود این قانون، هیچ تغییری در شرایط ایجاد نشد و ایتالیایی ها به دنبال تغییراتی در لیبی بودند که حضور دائمی آنها در منطقه را تامین کند. در این میان عثمانی، که لیبی را از دست داده بود، به حمایت از جنبش اسلامی لیبی پرداخت، اما این حمایتها با تصرف مصر به دست بریتانیا بسیار محدود گردید و مبارزان لیبیایی را با مشکلات متعددی مانند کمبود سلاح روبرو کرد.
    عمر مختار ظهور می کند
    با شروع جنگ جهانی اول در ۱۲۹۳ شمسی، مجاهدان لیبیایی قدرتی تازه گرفتند، عمر مختار به عنوان یک عالم اسلامی پای در میدان جهاد نهاد و مجاهدین مبارز لیبی را زیر پرچم اسلام متحد کرد و نخستین ارتش مقاومت را در لیبی بنیان نهاد. پیروزی های چشمگیر او در مبارزه با استعمار چنان در اذهان باقی ماند که نام عمر مختار به عنوان یک قهرمان مبارز از مرزهای لیبی گذشت و به اسطوره مقاومت در شمال آفریقا بدل شد، اسطوره ای که تمام ذهنیتش مبارزه با استعمار در پرتو تعالیم اسلامی بود. این ارتش که تحت رهبری معنوی احمد سنوسی قرار داشت به بلای جان استعمارگران تبدیل شد و ایتالیا را وادار کرد تا برای مهار آن دست به دامن بریتانیا شود. با این حال مبارزان توانستند قسمت جنوبی لیبی را به طور کامل از قید استعمار ایتالیا آزاد کنند و اداره آن را به احمد سنوسی واگذارند. سنوسی توانست بخش هایی از لیبی را زیر یک پرچم گرد آورد و به آن انتظام ببخشد، رویای بزرگ تشکیل کشور واحد لیبی بود، اما به ناگاه وضع دگرگون شد. با روی کار آمدن موسولینی در ایتالیا در سال ۱۳۰۲ شمسی، وضع به نفع استعمار تغییر کرد، بریتانیا که حضور یک نیروی مستقل بومی را در شمال آفریقا بر نمی تابید به شدت مایل بود تا به اقتدار سنوسی و مردم لیبی پایان دهد و حمله ایتالیا و سرکوبی حکومت جنوبی لیبی نتیجه این خواست بود.
    دوست محمدیgolgolgolgolgol




    F598 آنلاین نیست.

  2. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    انقلاب عمر مختار و انقلاب علیه سرهنگ قذافی

    #2 1391/06/12, 16:55




    لیبی دوباره اشغال می شود
    موسولینی تمامی قراردادها و توافقاتی که با لیبیایی ها منعقد شده بود را بی اعتبار دانست و برای تصرف دوباره لیبی ، به آن جا لشکر کشید. احمد سنوسی به مصر گریخت و زعامت دینی را به برادرش شیخ محمد رضا سنوسی و رهبری ارتش را به عمر مختار واگذار کرد. به این ترتیب جهاد هشت ساله عمر مختار با استعمارگران ایتالیایی آغاز شد که در خلال آن مجاهدین لیبی بارها نشان دادند که توانایی درهم شکستن هیمنه استعمار را دارند، اما قدرت تکنیکی و سلاح های مدرن استعمار بر ضعف توان تجهیزاتی مجاهدین فائق آمد و با وجود تلاش های گسترده، نتوانستند به نتیجه دلخواه دست یابند. در این میان جدایی سنوسی از عمر مختار و پذیرش استیلای استعمار توسط او در سال ۱۳۰۷ ، کار را بر عمر مختار سخت تر کرد. ایتالیایی ها کوشیدند تا او را نیز به پای میز مذاکره کشانده، وادار به تسلیم کنند، اما او مرد تسلیم نبود و به مبارزه ادامه داد؛ ایتالیایی ها در شهریور ۱۳۱۰ او را دستگیر کردند و در یک دادگاه فرمایشی به مرگ محکوم نموده و سپس به دار آویخته، به شهادت رساندند ، اما درختی که او غرس کرده بود به این سادگی خشک نمی شد.
    امواج مقاومت ملت لیبی
    موج توفنده بیداری اسلامی مجددا لیبی را فرا گرفت؛ بشیر سعداوی با الهام از حرکت عمر مختار و در جهت حمایت از او جمعیت دفاع از لیبی را در دمشق بنیان نهاد، او در این راه تنها نبود و افرادی نظیر بکری قدوره ، کامل عیاد و عبدالغنی الباجقنی همراهیش می کردند؛ هدف آنها در درجه اول رساندن صدای ملت آزادیخواه لیبی به جهانیان و سپس برپایی حکومت مستقل لیبی بر پایه اصول اسلامی و تاکید بر آزادی ملت بر انتخاب دولت، بود. آنها خواستار خروج ایتالیایی های استعمارگر از لیبی بودند. با تلاشهای آنها گروههایی لیبیایی در سایر کشورهای اسلامی برای یاری ملت خود به پا خواستند. احمد سویحلی در مصر جمعیتی برای یاری نهضت لیبی به راه انداخت و با کوشش امثال او گروه جمعیت دفاع از لیبی به عنوان نماینده ملت لیبی در کنفرانس امت اسلامی سال ۱۳۱۰ بیت المقدس شرکت کرد. با آغاز جنگ جهانی دوم و پیوستن ایتالیا به اردوی آلمان نازی، موقعیتی به دست آمد تا آزادیخواهان و طرفداران آزادی لیبی از مصر به عنوان پایگاهی در مسیر دستیابی به خواسته هاشان استفاده کنند. در اواخر مهرماه سال ۱۳۱۸ گروهی از آزادیخواهان مانند احمد سویحلی، محمد العیساوی و احمد المریض، با حضور در اسکندریه سنگ بنای ارتش نوین مقاومت را نهادند. ارتشی که بر خلاف مجاهدین عمر مختار، بر ملل اسلامی تکیه نداشت و می کوشید با جلب مساعدت انگلیس بر مشکل خود غلبه کند. انگلستان که نهضت آزادیخواهی لیبی را فرصتی برای ضربه زدن به ایتالیا می دید، قشون لیبی را به فرماندهی سنوسی تجهیز کرد و به میدان فرستاد و این سپاه بیش از آنکه عاملی برای استقلال لیبی باشد، حربه ای در دست استعمار بریتانیا محسوب می شد. با پیروزی انگلیس بر آلمان در نبرد سرنوشت ساز العلمین، بریتانیا حرکت خود به سمت لیبی را آغاز کرد و با همکاری فرانسه از غرب، لیبی را از اشغال ایتالیا خارج نموده و به دو منطقه اشغالی فرانسوی و انگلیسی منقسم نمود. ادریس سنوسی ، پسر عموی احمد ، که اکنون رهبری گروه های مبارز لیبی را بر عهده داشت نتوانست در برابر ارتش استعمار مقاومت کند و در نتیجه به حکومت بر ولایت برقه بسنده کرد.
    ادریس سنوسی نخستین حاکم لیبی
    ادریس مردی مذهبی بود، او در ۲۲ اسفند سال ۱۲۶۹ شمسی در طرابلس به دنیا آمد. چنانکه گفتیم خاندان سنوسی زعامت دینی مردم را بر عهده داشتند و بدین لحاظ ادریس تربیتی مذهبی یافته و حافظ کل قرآن بود. خاندان سنوسی که فرقه ای با همین نام را در لیبی گسترش داده بودند مراکز آموزش دینی موسوم به زاویه را در برخی نقاط ایجاد کرده و به کار آموزش مذهبی اشتغال داشتند. تعداد این زوایا را ۱۴۶ مورد ذکر کرده اند. ادریس مدتها در یکی از این مراکز به نام زاویه کفره به تحصیل علوم دینی اشتغال داشت. او با بروز ناتوانی در پسر عمویش احمد و با تقاضای او، رسما حرکت سنوسی در لیبی را در دست گرفت و توانست با ادامه مسیر، به تحقق رویای لیبی مستقل جامه عمل بپوشاند. او مدتی برای فرار از دست استعمارگران ایتالیایی در مصر ساکن شد و در سال ۱۳۲۳ در میان استقبال پرشور هوادارانش وارد برقه در جنوب لیبی گردید. مبارزات او و سایر مجاهدین منجر به اعلام استقلال ولایت برقه در ۱۹ مهر ۱۳۲۸ شد. اما هنوز دو ولایت دیگر لیبی یعنی طرابلس و نزان، همچنان در اختیار نیروهای استعمارگر انگلیسی و فرانسوی قرار داشت. پس از مدتی با رویکرد مجدد ایتالیا به سمت انگلیس و آمریکا و تمایل این کشور به در اختیار گرفتن بندر طرابلس ، ادریس سنوسی رسما پای در مبارزات سیاسی بر علیه نفوذ قدرتمندانه استعمار گذارد و با متحد کردن مردم سه ولایت در سوم دی ماه سال ۱۳۳۰ در شهر بنغازی، رسما استقلال لیبی را اعلام نمود. به دنبال آن سازمان ملل متحد اقدام به برگزاری انتخابات برای تایید گفته های سنوسی و اعطای استقلال به لیبی کرد که در خلال آن مردم لیبی به استقلال این کشور تحت زعامت سنوسی رای مثبت دادند و او پادشاه مملکت متحد لیبی خوانده شد. به دستور او قانون اساسی لیبی در ۲۰۴ ماده تدوین شده و به تصویب مردم رسید. ادریس در خلال ۱۸ سال پادشاهی بر لیبی ۱۱ بار کابینه تغییر داد که نخستین آنها محمود المنتصر و آخرین آنها ونیس القذافی است. او به ترکیب قبایلی که رکن اساسی در جوامع عربی و شبه عربی است دست نزد و قبایلی همچون قذاذفه و تبو همچنان اختیارات درون قبیله ای خود را حفظ کردند؛ با حمایت و تعقیب او لیبی در ۱۳۳۲ شمسی به عضویت اتحادیه تازه تاسیس عرب درآمد و در ۱۳۳۴ به عضویت سازمان ملل متحد پذیرفته شد. اما درست در زمانی که گمان می رفت همه چیز به طرز صحیح در حال جریان است اتفاقی عجیب روی داد. زمانی که سنوسی برای درمان بیماری به خارج از کشور رفته بود، گروهی از افسران در کودتایی که هیچ گاه کم و کیف آن آشکار نشد او را از سلطنت ساقط کردند. سرهنگ الخویلدی در ۱۰ شهریور ۱۳۴۸ قصر سلطنتی در بنغازی را محاصره کرد و به حکومت سنوسی خاتمه داد. وقوع این اتفاق آن هم به آن شکل ساده، حدس و گمانها را در مورد وابستگی افسران به قدرتهای خارجی قوت بخشید. به ویژه آنکه بلافاصله پس از آن سرهنگ قذافی، در حالی که تنها ۲۷ سال سن داشت! حکومت را در دست گرفت. سنوسی ، ناامید و خسته در مصر رحل اقامت افکند و دوران به اصطلاح تبعید خود را در قاهره گذراند و سرانجام پس از ۹۳ سال زندگی در ۴ خرداد سال ۱۳۶۲ در قاهره درگذشت و بنا به وصیتش در قبرستان بقیع (مدینه منوره) به خاک سپرده شد.
    دوست محمدیgolgolgolgol






    F598 آنلاین نیست.

  3. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    انقلاب عمر مختار و انقلاب علیه سرهنگ قذافی

    #3 1391/06/12, 17:25
    دیوانه ای که شاه شد!
    مُعَمَّر محمد عبدالسلام ابومنیار قَذّافی در ۱۷ خرداد ۱۳۲۱ در روستایی به نام جهنم واقع در شعیب الکراعیه ، منطقه ای در استان سرت لیبی متولد شد. ظاهرا ً پدر او به قبیله قذاذفه منسوب بود و نام خانوادگی او از این قبیله گرفته شده است. در مورد انتساب خانوادگی او تا کنون نظرات مختلفی ارائه شده؛ جدای از ادعاهای شخصی قذافی که بیشتر برخواسته از حالت های روحی ناموزون اوست، جک تایلر، نویسنده کتاب « برگه های موساد» با ارائه مدارکی مدعی یهودی زاده بودن قذافی شد. اگر چه این ادعا مدت ها مسکوت ماند، اما با شدت گرفتن جریان قیام مردمی بر ضد دیکتاتور لیبی ، شبکه دو تلویزیون اسرائیل با زنی به نام «راشل سعاده» مصاحبه کرد که مدعی بود خاله قذافی است و خواهر او (مادر قذافی) برای فرار از دست رذالت های شوهرش با مردی عرب به لیبی گریخته و معمر نه تنها فرزند واقعی محمد قذافی (پدرش) نیست بلکه از پدر و مادری یهودی زاده شده و بر اساس قوانین یهود، یک یهودی واقعی است. اینکه این سخنان تا چه میزان سندیت دارد نیازمند بررسی مناسب و همه جانبه ای است که باید آن را به فرصتی دیگر واگذار نمود. به هر حال معمر در میان بادیه نشینان قبیله قذاذفه رشد کرد و در ۱۳۳۵، زمانی که ۱۴ سال از سن او گذشته بود، همراه با خانواده اش به شهر سبها ( در منطقه جنوبی لیبی ) کوچید و توانست به کالج نظامی انگلیس راه یافته و در سن ۱۸ سالگی وارد نظام شود. یکی از نقاط مبهم زندگی قذافی در همین مرحله قرار دارد، از سر گذراندن مراحل نظامی و دستیابی به درجه سرهنگی، آن هم در سن کم ۲۶ سالگی و تنها ۱۲ سال پس از ورود به محیطی که بتواند به لحاظ علمی و تحصیلی در آن رشد کند و فقط ۹ سال پس از ورود به نظام در حالی که در هیچ جنگی شرکت نکرده و افتخاری نیافریده است، از مسائلی است که کمتر به آن در زندگی قذافی پرداخته شده و سایتهای وابسته به او عموما ً از کارکردهایش پس از کودتای نظامی بر علیه ادریس اول، پادشاه مخلوع و درگذشته لیبی سخن گفته و به ندرت به سوابق خانوادگی او پرداخته اند. با توجه به روش های استعماری و نمونه هایی مانند قذافی ( نظیر رضاخان در ایران ) این نظر را که او از ابتدا به عنوان یک عنصر کاملا ً وابسته به غرب، گام در مسیر خودسری و تمامیت طلبی گذاشته ، به شدت تقویت می کند. به درستی معلوم نیست که آیا واقعا قذافی رهبری کودتا را بر عهده داشته، یا سایر افسران کودتاچی نظیر الخویلدی در این امر تاثیر گذار بوده اند، با این حال او توانست در حرکتی که به انقلاب پیروزمندانه سپتامبر شهرت یافت ، در حالی که تنها ۲۷ سال داشت زمام امور کشوری را به دست بگیرد که تنها ۱۸ سال از به استقلال رسیدن آن گذشته بود. رایج این است که حرکت قذافی را در ردیف حرکتهای دهه سی در برخی کشورهای عربی نظیر مصر قرار می دهند و کودتای او را متاثر از کودتای افسران مصر و از جمله جمال عبدالناصر می شمرند؛ اما واقعیت آن است که رفتار و عملکرد قذافی پیش از آنکه رفتاری مبتنی بر آزادیخواهی و مجاهدت باشد، حرکتی خودسرانه و توام با مالیخولیایی است که تعجب بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران را بر انگیخته است. جان استون، نویسنده ای که تا کنون هفت کتاب در مورد لیبی به رشته تحریر درآورده از حکومت ۴۲ ساله چنین انسانی بر مردمی که قهرمانانی چون عمر مختار را در خود پرورش داده اند اظهار شگفتی می کند. رفتارهای نامتعارف او درست پس از رسیدن به حکومت آغاز شد و شگفتی دنیا را برانگیخت.
    راز حکومت ۴۲ ساله!
    با ساقط کردن حکومت قانونی ادریس سنوسی ، قذافی رهبری حرکتی را بر عهده گرفت که خودش نام آنرا انقلاب گذارده بود. او مدعی بود قوانینی که در دوره سنوسی به تصویب رسیده تماما انگلیسی و آمریکایی است و پس از عزل غیر قانونی سنوسی، قانون اساسی لیبی که با آراء عمومی و تنها ۱۸ سال قبل به تصویب رسیده بود را غیر قانونی اعلام کرد. او تنها به این موضوع قناعت نکرد ، تاریخ رسمی لیبی را از هجری به سال وفات پیامبر تغییر داد و ادعا کرد که تاریخ رسمی باید سال وفات پیامبر باشد و نه هجرت ایشان! او در همان ابتدا خود را فاقد هرگونه سمت رسمی خواند و نام « راهنمایی انقلاب کبیر سوسیالیستی یکم سپتامبر خلق جمهوری عربی لیبی !!!! » و «رهبر برادرانه و راهنمای انقلاب » را برای خود برگزید. انقلابی که در تمام وجوهش اصولا یک انقلاب به حساب نمی آمد، بلکه کودتای مشتی افسر زیاده خواه بود که بعدها توانستند با حربه ارعاب ، ۴۲ سال صدای ملت را در سینه خفه کنند. او در عین اینکه مسئولیت نداشت، تمام امور کشور را در اختیار گرفته بود؛ در ابتدای کار به مردمش قول آزادی و دموکراسی داد، اما به آسانی مبدل به یک دیکتاتور شد. با وجود آنکه در دهه هفتاد تمام قدرتش را واگذار کرد و کوشید تا نقش مرشد را بازی کند، اما در تمام این سال ها هیچ گاه قدرتی را ورای قدرت خود برنتابید. او که عنوان پرطمطراق رهبری انقلاب سپتامبر را یدک می کشید با ایجاد دستگاه مخوف امنیتی کنگره های خلق را که به امر او برای انجام امور کشور شکل گرفته و مثلا انتخابی بودند، تحت نظر گرفت. در کشور هیچ کس حق انتقاد از او را نداشت. برای او بازداشت کردن و کشتار انسان ها از آشامیدن آب ساده تر بود. زندان های مخوفی چون ابوسلیم، همواره موی را بر اندام هر مبارزی در لیبی راست می کرد. او که داعیه رهبری بر آفریقا را داشت ( و این احساس ناگهان با تحویل ریاست دوره ای اتحادیه آفریقا به او دست داد! ) در طول دوران حکومتش وحشیانه ترین رفتارها را با شهروندان افریقایی در کشورش سامان داد. ثروت بادآورده نفت لیبی ( که یکی از مرغوبترین منابع نفتی جهان است) یکسره در اختیار هوس های دیکتاتور قرار گرفت تا او به همراه ۴۰۰ دختر محافظش! به راحتی روزگار بگذراند. به تعبیر فهمی هویدی روزنامه نگار مشهور مصری، او حتی به خواب هم نمی دید که روزی به چنین ثروت و قدرتی دست یابد، شاید روزی با مرگ او و پیروزی مردم راز این حکومت ۴۲ ساله آشکار شود و معلوم گردد که قذافی چگونه یک شبه مالک بی رقیب لیبی شد؟
    مالیخولیای یک دیکتاتور
    در کنار تمام خصایص قذافی که تاریخ ۴۲ سال اخیر لیبی را رقم زده است، ادعاهای او بیش از همه مشهور است. بسیار مایل است که همگان وی را فردی عاقل و حکیم تصور کنند. در ۱۰ فروردین ۱۳۸۸ ، در جمع سران اتحادیه عرب خود را « بزرگ حکمای عرب، شاه شاهان آفریقا، و امیرالمومنین مسلمانان جهان!» نامید ، و در برابر چشمان بهت زده سران عرب، دون شان خود دانست که با مانند آنهایی هم کلام و هم سطح باشد! به دلیل همین افکار مالیخولیایی و خود بزرگ بینانه بود که او همواره کوشیده است تا در امور هر کشوری نظر دهد. او چنان به این گزافه گویی های خود ایمان دارد که در بهمن سال جاری به دلیل آنکه پلیس سوئیس پسر معتاد و روانی او را به جرم ضرب و شتم خدمه اش در ژنو بازداشت کرده بود، از مسلمانان جهان خواست تا بر ضد سوئیس جهاد کنند!این منش قذافی منجر شد تا وی با نوشتن کتابی به نام فلسفه سبز از ارائه روشی سخن بگوید که تلفیقی از سوسیالیسم، کاپیتالیسم و عناصری از دین اسلام است، جمع ضدینی که نشان می دهد او حتی معنای واقعی هیچ یک از واژه هایی که مورد استفاده قرارداده را نمی داند. او در سال ۱۳۵۶ نوعی سیستم حکومتی به نام «جماهیریه » را ابداع کرد که به حکومت توده ها مشهور شد. بر این اساس او کنگره های مردمی را مرجع کاری کشور دانست ، کنگره هایی که کاملا زیر نظر او عمل می کردند. از دیدگاه قذافی نظام حکومتی او در لیبی ، یک نظام جمهوری سوسیالیستی اسلامی است، نظامی که نه جمهوری، نه سوسیالیستی، و نه اسلامی است ! او حکومت را به دو بخش تقسیم کرد، بخش اول انقلابی، که از سال ۱۳۴۸ با کودتای عجیب او شکل گرفت؛ بر اساس نظر او در این بخش، قذافی رهبر تاریخی لیبی است(حتی بالاتر از عمر مختار!)، او با رای مردم انتخاب نشده، بنابراین نمی شود که با رای مردم برکنار شود !!!!!! ، بخش دوم حکومت کنگره ها هستند که هر یک بر بخش خود نظارت دارند، نظارتی که بدون اجازه قذافی ممکن نیست .
    دوست محمدیgolgolgolgolgol





































    F598 آنلاین نیست.

  4. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #4 1391/06/12, 17:41
    لیبی، از عمرمختار تا قذافی!












    شخصیتی که گرفتار بیماری روانی است
    اما در ابعاد شخصیتی او به بیماریهای دیگری نیز مبتلاست. جین کریتز ، سفیر آمریکا در لیبی در سال ۱۳۸۸ در مورد شخصیت اخلاقی قذافی نوشت :« شخصیت و رفتارهای عجیب او در انسان تولید هراس می کند، او عاشق سوارکاری و رقص فلامینگوی اسپانیایی است و دوست و دشمن از او به یک اندازه می رنجند! » او اذعان دارد که قذافی از بلندی وحشت دارد و ترجیح می دهد روی زمین باشد تا در آسمان. ۴۰۰ محافظ زن او که در حقیقت پرستارند ، توسط خود او و از میان دختران نگونبختی که در دانشکده ای برای همین کار تاسیس شده، انتخاب میشوند، قذافی گاهی مانند زنان آرایش می کند و استفاده از سایه های زنانه در آرایش صورتش بهت و خنده همگان را بر می انگیزاند.
    قذافی و سنت ماجراجویی
    تفکرات عجیب و غریب بلاخره کار خودش را کرد. قذافی با ادعاهای گزافش به مهمترین تامین کننده سلاح و منابع مالی برای گروههای تروریستی در جهان مبدل شد. او در هر ماجرایی وارد می شد، پول پرداخت می کرد و می کوشید گروهی را در هر منطقه با خود همراه کند. درست در زمانی که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، امام خمینی به عنوان سردمدار مبارزه با آمریکا در منطقه و جهان مطرح شد، او ماجرای باشگاه افسران آمریکایی در برلین را رقم زد تا به عنوان عنصری ضد آمریکایی جلوه کند. در شامگاه یکی از روزهای سال ۱۳۶۶ انفجار در یک دیسکوتک در شهر برلین، دو شهروند آمریکا را کشت . لیبی در مظان اتهام قرار گرفت اما قذافی با قیافه ای حق به جانب بی خیال همه چیز شد! ریگان ، رئیس جمهور وقت آمریکا چند روز بعد قذافی را « سگ هار خاورمیانه» و یک دلقک فاقد شعور نامید و نیروی هوایی آمریکا چند هفته بعد طرابلس و بنغازی را بمباران کردند تا سگ هار سر جایش بنشیند. یکی از فرزندانش در جریان این بمباران کشته شد و حتی خود او نیز در معرض خطر قرار گرفت.
    ماجرای لاکربی
    قذافی زخم خورده، با آن روحیه خودبزرگ بینی وبیمار، نمی توانست آرام بنشیند؛ طرح حمله به یک هواپیمای مسافربری را ریخت. روز ۳۰ آذر سال ۱۳۶۷ هواپیمای بوئینگ خطوط هوایی پان امریکن با ۲۷۰ خدمه و مسافر بر فراز دهکده لاکربی اسکاتلند منهدم شد؛ تمام سرنشینان هواپیما کشته شدند. در جریان تحقیق و بازجویی مقامات قضایی انگلیس در مورد پرونده لاکربی، که به بزرگترین تحقیق و بازجویی در تاریخ انگلیس مشهور شد، حکومت لیبی و در نتیجه شخص قذافی مقصر شناخته شد. تنها فرد مظنون دستگیر شده، عبدالباسط مقرحی، رفیق شفیق پسر او سیف الاسلام قذافی بود. دولت آمریکا که به دلیل از بین رفتن ۱۸۹ تبعه خود در حادثه از طرف افکار عمومی کشورش تحت فشار بود، طرح تحریم های اقتصادی گسترده ای را برای لیبی رقم زد، تحریم هایی که تا سال ۲۰۰۳ ادامه یافت. قذافی سرانجام دخالت در ماجرای لاکربی را پس از حوادث یازده سپتامبر پذیرفت، حادثه لاکربی بزرگترین حمله به شهروندان آمریکا پیش از یازده سپتامبر محسوب می شود. نکته مهم در ماجرای لاکربی آن است که این ماجرا درست چند ماه بعد از حادثه حمله به بوئینگ ایرانی بر فراز خلیج فارس توسط نیروهای آمریکایی و شهادت ده ها نفر از هموطنان ما، اتفاق افتاد و کار قذافی به شدت از توجه دنیا به حمله وحشیانه آمریکا کاست؛ باید گفت بعید است تنها روحیه خودبزرگ بینی قذافی در شکل گیری این حادثه دخیل باشد.
    ربودن امید یک ملت
    بزرگترین جنایت قذافی در دوران حکومتش ماجرای ربودن رهبر عالیقدر شیعیان لبنان، اما موسی صدر است. رفتار های مغرضانه و خلاف عادت قذافی در ماجرای لبنان، در حالی که مسلمین نیازمند یک وحدت رویه برای مقابله با حمله رژیم صهیونیستی به لبنان بودند، امام موسی صدر را بر آن داشت تا به پیشنهاد بومدین رئیس جمهور وقت الجزایر و دعوت رسمی قذافی راهی طرابلس شود. هدف امام موسی صدر از این سفر قانع کردن قذافی برای پذیرش واقعیت های لبنان و تامین حمایت یکپارچه اعراب از لبنان در برابر تهاجم رژیم صهیونیستی بود. اما این سفر بازگشتی نداشت. امام به همراه دو همسفرش ، شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین در اوایل شهریور سال ۱۳۵۷ در لیبی ناپدید شدند. قذافی اظهار بی اطلاعی کرد و گفت که آنها به ایتالیا رفته اند اما هیچ سندی مبنی بر مسافرت امام و همراهانش به لیبی ارائه نشد. بعدها زندانیان از بند گریخته لیبیایی اظهار داشتند که امام را در زندان های مختلف مشاهده کرده اندو در اواخر سال ۱۳۷۶ فیلمی از او منتشر شد که وی را با محاسنی سفید در میان انبوه ماموران امنیتی لیبی نشان می داد. با این حال قذافی تا امروز از پذیرش اتهامش در این زمینه طفره رفته است، اما قیام اخیر مردم لیبی بارقه های امید را برای برگشتن امام موسی صدر و همراهانش روشن نموده و دوست داران او را امیدوارتر از قبل کرده است. قاضی لبنانی ، سمیح الحاج ، قذافی و شش معاون او را به سبب این جنایت در ۶ شهریور ۱۳۸۷ به مرگ محکوم کرد.
    سیمای یک خانواده استثنایی !
    قذافی دوبار ازدواج کرده است. یکبار پس از ورود به سبها که این ازدواج با تولد اولین پسرش ، محمد، به طلاق انجامید؛ و بار دوم با صفیه فرکاش که هفت فرزند حاصل این ازدواج است . محمد فرزند نخست او از همسر اولش چندان محبوب پدر نیست. او به دلیل همین عدم توجه تنها رئیس کمیته ملی المپیک لیبی ، مالک ۴۰% از صنایع نوشابه سازی و نیز صاحب امتیاز کوکاکولا در لیبی و همینطور رئیس سازمان پست ، تلگراف و تلفن و نیز شرکت مخابرات بی سیم و موبایل لیبی بوده و چیز دیگری به او نرسیده است! سیف الاسلام فرزند ارشد او از صفیه فرکاش است. او دکترای اقتصاد از دانشگاه لندن دارد و به گرفتن ژست های اصلاح گرایانه معروف است. قذافی تا پیش از شروع قیام های مردمی به او به چشم جانشینش نگاه می کرد. سیف الاسلام طراح ماجرای لاکربی است، روابط عاشقانه او با یک هنرپیشه اسرائیلی و زمزمه ازدواجش با این هنرپیشه یهودی موجی منفی را علیه او به راه انداخت. سیف الاسلام ارتباط های گسترده ای با شبکه های صهیونیستی در منطقه دارد و جانشینی او برای صهیونیست ها یک فرصت مغتنم به شمار می آمد که گویا این امر به رویاهای دست نیافتنی اش پیوسته است. او در آغاز قیام با حضور در تلویزیون ، مبارزان را مشتی اراذل و معتاد نامید و در مورد عواقب عمل آنها هشدار داد. سفیر آمریکا در لیبی او را شمشیر دولبه ای برای قذافی می داند که از یک طرف خرابکاری های او را در سطح بین الملل پاکسازی می کند و از طرف دیگر می تواند در مواقع حساس مخالفان را سرکوب کند. سیف الاسلام همان کسی است که تاسیسات ۲۰ میلیارد دلاری انرژی اتمی لیبی را بدون دریافت هیچ هزینه ای به آمریکا سپرد تا برای پدرش ادامه قدرت را تضمین کند. الساعدی فرزند سوم قذافی است. شرابخواری بی پروا و معتادی افراطی که به زنبارگی شهره است. در رشته مهندسی تحصیل کرده و گفته می شود در حمله به مردم بنغازی در جریان قیام اخیر و قتل عام آنها نقش اساسی را داشته است. پرونده ای قطور از خلافکاری های او در اروپا و به ویژه ایتالیا گشوده است. معتصم ، چهارمین فرزند دیکتاتور به کُند ذهنی مشهور بوده، اما قذافی او را به عنوان مشاور امنیتی !! خود منسوب کرده است. معتصم اختلاف شدیدی با سیف الاسلام دارد و حضور او را تحمل نمی کند. هانیبال فرزند پنجم قذافی دارای پرونده های اخلاقی متعدد در اروپاست. او به شدت به مواد مخدر معتاد است. به خاطر او بود که قذافی مسلمانان را به جهاد با سوئیس فرا خواند. هانیبال به دلیل ضرب و شتم خدمه اش در سوئیس تحت تعقیب پلیس قرار گرفته بود. خمیس فرزند دیگر او فرمانده گردان ویژه ۳۲ است. گردانی که در حوادث اخیر مسئول بسیاری از کشتارها محسوب می شود. اما تنها دختر قذافی یعنی عایشه دکترای حقوق دارد و تا پیش از آغاز قیام سفیر حسن نیت سازمان ملل بود. او در تیم وکلای صدام حسین قرار داشت و مسئول رفع خرابکاری های افراد خانواده است. قذافی به شدت به او اعتماد دارد. سیف العرب فرزند کوچک قذافی اصولا به چشم نمی آید، شاید به همین دلیل است که به انقلابیون لیبیایی پیوسته و خواهان سرنگونی پدر است! روحیات بیمارگونه قذافی به شدت در رفتارهای نامتعارف فرزندانش نیز بروز دارد. اما اینها تمام ضعف های دیکتاتور نیست .
    لرزه بر ارکان قدرت یک دیکتاتور
    سال ۱۳۸۱ (۲۰۰۲) سالی پر از بحران بود. آمریکا به عراق لشکر کشید و دیکتاتوری صدام را که زاییده نیاز زمان ایالات متحده و عروسک خیمه شب بازی عمو سام بود، از بین برد. سقوط صدام نشان داد که آمریکا برای حفظ منافع خودش حتی به خوش خدمت ترین دوستانش نیز توجهی ندارد، و همه چیز و همه کس را قربانی منافع خود می کند. قذافی با وجود همه دیوانگی می دانست که در میان مردم پایگاهی ندارد و از طرفی تاب حمله غرب را نخواهد داشت، او می دانست که ارتش یک میلیون نفری اش یک روز هم مقاومت نمی کند ، یا در برابر حمله نظامی غرب از هم می پاشد و یا اینکه به آغوش ملتی بازمی گردد که تک تک این نظامیان از میان آن برخواسته اند؛ لذا در یک چرخش صدو هشتاد درجه ای از تمام مقامات و سمتهایی که برای خود قائل شده بود استعفا داد! تجهیزات اتمی اش را بدون هیچ چشم داشتی به غرب بخشید، ماجرای لاکربی را پذیرفت و غرامتش را داد، حتی متهمین پرونده، به استثنای پسرش را برای محاکمه تقدیم مقامات غربی کرد و اطلاعات محرمانه گروههای مبارزی که به اصطلاح از آنها حمایت کرده بود را در اختیار سیا گذاشت و در برابر از لیست محور شرارت و دشمنی آمریکا خارج شد؛ اما اینها دیگر فایده ای به حال او نداشت. بیش از هر کس خود او بر این امر واقف بود که یک جرقه کافیست تا انبار باروت خشم ملت را منفجر کند، انفجاری که بلاخره اتفاق افتاد.
    دوست محمدی


    F598 آنلاین نیست.

  5. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    انقلاب عمر مختار و انقلاب علیه سرهنگ قذافی

    #5 1391/06/12, 17:50
    او بسیار مایل است که همگان وی را فردی عاقل و حکیم تصور کنند. در ۱۰ فروردین ۱۳۸۸، در جمع سران اتحادیه عرب خود را «بزرگ حکمای عرب، شاه شاهان آفریقا، و امیرالمومنین مسلمانان جهان!» نامید، و در برابر چشمان بهت زده سران عرب، دون شان خود دانست که با مانند آنهایی هم کلام و هم سطح باشد. لیبی کشوری در شمال آفریقا، با ۱۷۵۹۱۸۰ کیلومتر مربع (بزرگتر از ایران) و جمعیتی حدود هفت میلیون نفر ، سرزمینی بیابانی و خشک است که در آن آثار حیات و زندگی نوع بشر از ۱۲ هزار سال پیش قابل رویت بوده و بدان تاریخی کهن بخشیده است. لیبی در طول دوران حیاتش بارها دست به دست شد. رومیها، مسلمانان، ترک های عثمانی و در نهایت ایتالیایی ها بر این کشور استیلا داشتند. این سرزمین به وسیله عمرو عاص و پس از تصرف مصر به دست او گشوده شد و پس از آن عموم قبایل بربر ساکن در آن به اسلام گرویدند و از آن به بعد تا سالهای آغازین قرن بیستم، لیبی همواره تحت تسلط حکام مسلمان قرار داشته است. با فرا رسیدن قرون جدید و سرعت گرفتن تکاپوهای استعماری، مستملکات عثمانی در شمال آفریقا مورد طمع اروپایی ها قرار گرفت، با این حال لیبی به دلیل قرار داشتن در مرکز صحرای بزرگ آفریقا و جمعیت کم آن، چندان برای دولت های استعماری قدرتمند آن زمان، نظیر فرانسه و انگلیس، درخور توجه نبود، لذا این کشورها منطقه لیبی را به عنوان بخشی از عثمانی به ایتالیای نوظهور وانهادند.
    دوست محمدیgolgolgolgolgol


    F598 آنلاین نیست.

  6. 25,706 امتیاز ، سطح 49
    16% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 844
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/07/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    984
    امتیاز
    25,706
    سطح
    49
    تشکر
    6,458
    تشکر شده 1,325 بار در 639 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    انقلاب عمر مختار و انقلاب علیه سرهنگ قذافی

    #6 1391/06/12, 18:42

    معمر محمد ابومنیار معروف به سرهنگ مُعَمَّر محمد قَذّافی (۷ ژوئن۱۹۴۲-۲۰ اکتبر ۲۰۱۱ (۲۸ مهر ۱۳۹۰)سیاست‌مدارِ انقلابی و رییس شورای فرماندهی انقلاب لیبی از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۷ و سپس برادر رهبر جماهیری عربی لیبی از ۱۹۷۷ تا ۲۰۱۱ بود. وی در اول سپتامبر سال ۱۹۶۹ میلادی با کودتایی آرام حکومت محمّد ادریس سنوسی، پادشاه وقت لیبی را سرنگون ساخت. وی پس از کودتا، سیستم حکومتی لیبی را بر اساس ترکیبی از سوسیالیسم و اسلام طراحی کرده و تا سال ۱۹۷۷ رییس کشورلیبی بود. او در سال ۱۹۷۷ از منصب رسمی ریاست شورای فرماندهی انقلاب لیبی کناره‌گیری کرد و مدعی شد که فقط یک نماد ملی خواهد بود. او به عنوان یکی از عمده ترین حامیان تشکیل ایالات متحده آفریقا از ۲ فوریه ۲۰۰۹ تا ۳۱ زانویه ۲۰۱۰ رییس اتحادیه آفریقا بود.
    حکومتِ طولانی مدتِ سرهنگ قذافی از کودتای ۱۹۶۹ میلادی تا سرنگونی در نتیجهٔ جنگ داخلی در سال ۲۰۱۱، یکی از طولانی‌ترین دوره‌های زمامداری در طولِ تاریخ بود. در طی دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، لیبی تحت رهبری قذافی، از سوی غربی‌ها، یک کشور حاشیه‌ای به حساب می‌آمد که ستم ناشی از اختلافات داخلی، تروریسم، قتل و غارت توسط رهبران را نشان می‌داد، که در این اثنا قذافی مبادرت به اندوختن چندین میلیارد دلار ثروت برای خودش و خانواده‌اش کرد. قذافی بر پایهٔ فلسفهٔ سیاسی و ملی‌گرایانه‌ای که در کتاب سبز تشریح کرده‌بود، در سال ۱۹۷۷ میلادی نام جمهوری عربی لیبی را به «جماهیریه عربی سوسیالیستی خلق عظیم لیبی»تغییر داد. وی در سال ۱۹۷۹ میلادی لقب نخست‌وزیر را کنار گذاشت و از آن پس «برادرْ رهبر» و یا «راهنمای انقلاب سوسیالیستی لیبی» نامیده‌شد قذافی از حامیان شرکت آُپیک بود که تور پان‌آفریکان برای ایالات متحده آفریقا را رهبری کرد پس از بمباران لیبی در سال ۱۹۸۶ میلادی و تحریم‌های اقتصادی بر ضدّ این کشور از سوی سازمان ملل، تغییراتی در رفتار لیبی صورت گرفت. این تغییرات عبارتند از: برقراری روابط قتصادی و همکاری‌های امنیتی نزدیک با غرب، همکاری و شرکت در بررسی پرونده حمایت لیبی از تروریسم؛ پرداخت غرامت به بازماندگان حوادث تروریستی منتسب لیبی؛ کنار نهادن برنامه دستیابی به سلاح هسته‌ای. مجموعه این تغییر رفتارها منجر به برداشته شدن تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه لیبی در سال ۲۰۰۳ میلادی شد. معمر قذافی در فوریه ۲۰۰۹ میلادی به عنوان رئیس دوره‌ای اتحادیه آفریقا انتخاب شد.در فوریه ۲۰۱۱ میلادی گروهی از معترضان سیاسی که از مخالفان و معترضان جدید تونس و مصر و دیگر بخش‌های جهان عرب الهام گرفته بودند بر ضد دولت قذافی در لیبی به‌پا خواستند و این موضوع به‌سرعت به یک شورش عمومی مبدل شد و مخالفان در شهر بنغازی شورای انتقالی را تاسیس کردند. این امر لیبی را به ورطه جنگ شهری مابین نیروهای دولت و نیروهای مخالف با همکاری ناتو کشاند. سازمان ملل با تصویب قطعنامهٔ شماره ۱۹۷۳ با هدف حمایت از غیرنظامیان، خواستار ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی شد. دارایی‌های قذافی و خانواده‌اش بسته شده و دادگاه جنایات جنگی حکم بازداشت او و پسرش سیف‌الاسلام به همراه برادرخوانده‌اش عبدالله السنوسی را صادر نمود و از طریق اینترپل آنان را تحت تعقیب قرار داد. در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۱ شورای انتقالی کرسی لیبی در سازمان ملل را تصاحب کرد. قذافی عهد کرد که در برابر شورشیان و نیروهای خارجی مقاومت کند تا به گفتهٔ خودش در راه وطن شهید شود.در روز ۲۸ مهر ۱۳۹۰، قذافی درحالی که از ناحیه دو پا زخمی شده بود تسلیم نیروهای انقلابی شد و پس از چند ساعت درگذشت. شورای انتقالی می‌گوید او پس از دستگیری در تبادل آتش کشته شده‌است در حالی که برخی این نظریه را مطرح می‌کنند که او توسط انقلابیون اعدام شده‌است. کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، خواستار انجام تحقیقات جامع در این زمینه شده‌است.
    دوست محمدیgolgolgolgolgolgol


    F598 آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •