آواتـار هـای من

[Mojtaba]

انتخاب عکس آواتار ی مسئله ی سلیقه ایه و شاید زیاد مقصود و منظوری پشتش نباشه ولی برا شخص من این
مسئله علاوه بر سلیقه، معمولا بیانگر یک منظور و مقصود یا یک حس لحظه ای یا یک علاقه ی شخصی و دائمیه.

در این تاپیک عکسای آواتار قبلیم و فعلیم رو میزارم به اضافه ی یک مختصر توضیحی در مورد اونها
سایر دوستان هم میتونن همین کارو بکنن در این تاپیک، اگر مقصود خاصی از آواتاراشون دارن.

از اولین آواتارام شروع میکنم :







این دوتا به ترتیب اولین و دومین آواتارای من بودن، خب اون موقع چون تازه عضو شده بودم خیلی
کوچیک می افتادن و این حرصمو درمی اورد
فرفره برای من همیشه یادآور یک خاطره ست،
بچه که بودم « سال 73 » برای مسئله ای تقریبا هر هفته تهران می رفتم و اون موقع یادمه فیلم کلاه قرمزی و پسر خاله رو پرده بود و با بابام رفتیم سینما و دیدمش
اگه یادتون باشه سکانس ابتدایی فیلم با چرخش فرفره ها شروع می شد
خب من این فیلم رو خیلی دوست داشتم و فرفره برای من یعنی اون فیلم

[sarv]

من از هرعکسی خوشم بیاد میزارم بدون دلیل
یه عکس خانوم بود حس خوبی داشت عکس اما پوشش خیلی مناسبی نداشت خانوم(البته از نظرمن مشکلی نداشت)

الان هم قصد داشتم عکس خودمو بزارم اما یه نمه صلاح ندیدم
هرچندکه توی آلبوم هام عکس خودم رو گذاشتم

[فاطمه58]

ماشالا حافظتون چقده قویه اقا مجتبی بزنم به تخته

باور کنید آواتاری قبلیم یادم نمیاد از بس هفته ای یکی میذارم

اخرینم که همینه دوتا دوقلوی ابجی کوچیکمه *ارشیا وبردیا* هر وقت بشون نگاه میکنم ومیبینم چه دنیایی قشنگی دارند وبا چه محبت وذوق وشوقی وقتی منو میبینند میپرن بغلم انگار دنیا رو بم میدن...شاید من ازدواج نکنم ومادر نشم ولی این دوتا پسر زیبا کنارم هستند همیشه احساس ارامش میکنم...

[Mojtaba]

من کلا تعداد آواتارام کم بوده برا همین تقریبا همشون رو دارم و یادمه

---------- Post added at ۱۹:۲۹ ---------- Previous post was at ۱۹:۱۸ ----------

یکی دیگه از آواتارام هم این بود :




یادمه باهاش تو مسابقه آواتار با موضوع زمستون هم شرکت کردم و برنده نفر دوم شدم.
این عکس ی حس خاصی رو بمن منتقل میکرد، ساده بودنش، بی رنگ بودنش و اینکه هیشکی تو عکس نیست
هرچند که اثرش هست.
همش به این فکر میکردم چجوری این عکسو گرفته، زیر چتر قایم شده یا جای قدماشو برگشته یا اینکه با ی پرش
از کادر اومده بیرون

---------- Post added at ۱۹:۴۱ ---------- Previous post was at ۱۹:۲۹ ----------

الان این عکسو تو اینترنت یافتم

[eBRAHIMV]

---------- post added at ۱۹:۴۱ ---------- previous post was at ۱۹:۲۹ ----------

الان این عکسو تو اینترنت یافتم

از جا پاش معلومه پرش کرده

[zohair2765]

من که بار اولمه اواتار میزارم.

[Mojtaba]

شازده کوچولو و روباهش
ارتباط این دوتا برای من مفهوم دوست رو زنده میکنه، مفهوم اهلی کردن « ایجاد علاقه کردن » دید منو به معانی
تغییر داد.
تعدادی از آواتارای من از جمله، آواتار الانم مربوط به این رابطه ست.

[فاطمه58]

من همیشه ه مین تعبیررو از این اواتارتون داشتم(شازده کوچولو وروباهش)
یه گفتگوی قشنگی بینشون صورت میگیره که شازده روباه رو زیر درختی میبینه وبش میگه بیا باهم بازی کنیم. روباه میگه من اهلی نیستم دنبال چی داری میگردی؟شازده میگه دنبال ادم میگردم....

روباهه جواب میده آدم ها تفنگ دارند و شکار میکنند.واسباب دلخوریند..اما مرغ و ماکیان هم پرورش میدن و خیرشان فقط همین است.تو پی مرغ میگردی؟

شازده کوچولو میگه نه پی دوست میگردم.اهلی کردن یعنی چه؟

روباه گفت: چیزی است که پاک فراموش شده . معنیش ایجاد علاقه کردن است.

روباه میگه: معلوم است. تو الان واسه من یک پسر بچه ای مثل صد هزار پسر بچه ی دیگر. نه من هیچ احتیاجی به تو دارم نه تو هیچ احتیاجی به من. من هم برای تو یک روباهم مثل صد هزار روباه دیگر. اما اگه منو اهلی کردی هر دوتامون به هم احتیاج پیدا میکنیم. تو برای من میان همه ی عالم موجود یگانه یی میشوی من برای تو.
دقیقا با گفتن حرفتون یاد این جملات افتادم وواقعا زیباست!

[Maroot]

اتفاقا من متنفرم از این رابطه
از اون شازده عوضی که وقتی روباه بیچاره رو اهلی کرد به خاطر گل سرخش برگشت و روباهو تنها گذاشت
چقد گریه کردم به خاطر این قضیه

[فاطمه58]

من میتونم یه پیشنهاد بدم واسه این تاپیک؟؟؟ هر کی برای اواتار مورد نظر دیدگاهشو بیان کنه بنظرم این تاپیک جذابتر میشه