alt
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 24

موضوع: نظرسنجی درباره معلولیت- دوستان اسپیشالی لطفا همکاری کنید

  1. 59,699 امتیاز ، سطح 75
    77% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 351
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر اول مسابقه بهترین تاپیک با موضوع محرم
    تاریخ عضویت
    1391/02/14
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    1,989
    امتیاز
    59,699
    سطح
    75
    تشکر
    10,324
    تشکر شده 10,054 بار در 2,010 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    نظرسنجی درباره معلولیت- دوستان اسپیشالی لطفا همکاری کنید

    #1 1393/02/20, 22:05
    با سلام
    سوالاتی که در پایین صحبتام میارم توسط یکی از دوستان معلولمون مطرح شده.
    این دوستمون کارگردان هستن و به جواب این سوالا احتیاج دارن.
    از همه دوستان می خوام برای کمک به این دوستمون و موفق بودنش به این سوالات جواب بدین.
    جوابای شما دوستان می تونه به کار و هدف دوستمون که دارای وجه مشترک با هم هستیم کمک کنه.

    موفقیت هر کدوم از دوستان معلول باعث افتخار بقیه معلولین هم هست.

    اونایی که دوست دارن می تونن همین جا جواب بدن
    اونایی هم که دوست ندارن می تونن جواباشونو برام پیام خصوصی کنن.
    پیشاپیش از همکاریتون ممنونم.

    ************************************************** *

    سلام دوستای خوبم لطفا تمام سوال ها با صداقت کامل جواب بدین . بعضی سوال ها شاید مربوط به شما نباشد . اگر موضوع یا صحبتی داشتین که تواین سوال ها نبود ممنون میشم که بگین با تشکر از همتون .
    سن :
    تحصیلات :
    جنسیت :
    نوع معلولیت :



    1- علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟

    2- مشکلات دوران بارداری مادر؟یا غیره؟

    3- بعد ازتولد چه مشکلاتی فرد و خانواده را دچار بحران کرد ؟

    4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟

    5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟

    6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟

    7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟چرا

    8- کودکی چطور بود؟

    9- مشکلات دوران کودکی؟محدویت ها و.....

    10- کی مشکلت رو واقعا درک کردی ؟

    11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟

    12- نوجوانی چطور بود آرزو ها چگونه گذشت ؟

    13- مشکلات که در مدرسه و دانشگاه داشتین ؟

    14- محدویت های که در دوران مدرسه و دانشگاه داشتین ؟

    15- چه چیزهای به شما آسیب زد در مدرسه و دانشگاه ؟

    16- چگونگی پیدا کردن شغل؟

    17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟

    18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟

    19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟

    20- شغلی که دارین دوست دارین؟ چرا؟

    21- ازدواج کردین ؟

    22- مشکلات ازوداج؟

    23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟

    24- با خانواده ها مشکلاتی ندارین در رابطه با ازدواج ؟

    25- آیا دوست دارید با یک فرد معلول ازدواج کنید یا سالم چرا؟

    26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟

    27- خیانت...................؟آیا علت اصلی خیانت معلولیت بود یا مشکلات رفتاری شما؟

    28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟

    29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟

    30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟

    31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟

    32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟

    33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟

    34- زخم های زندگیت چیا بود نام ببر ؟دوست داشت توضیح بده ؟

    35- نگاه رو برام توضیح بده؟

    36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟

    37- دوست پسر و دوست دختر چرا بود؟چه آسیبی زد؟

    38- ترحم را توضیح دهید ؟

    39- چه ترحمی به شما آسیب رساند ؟و باعث پیشرفت شما شد ؟

    40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟

    41- آیا معلولیت زخم است ؟

    42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟

    43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟

    44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟

    45- درد دل و آرزو

    46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی
    hasti63 آنلاین نیست.

  2. 62,906 امتیاز ، سطح 77
    79% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 344
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1391/03/04
    محل سکونت
    ....
    نوشته ها
    2,633
    امتیاز
    62,906
    سطح
    77
    تشکر
    11,047
    تشکر شده 13,957 بار در 3,200 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1393/02/20, 22:48
    نقل قول نوشته اصلی توسط hasti63 نمایش پست ها

    1- علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟معلولیت خودم بگم یا این سوال کلی هستش؟خب در مورد معلویت خودم پزشکا گفتن ژنتیکی ِ

    2- مشکلات دوران بارداری مادر؟یا غیره؟تجربه ای ندارم در این زمینه

    3- بعد ازتولد چه مشکلاتی فرد و خانواده را دچار بحران کرد ؟

    4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟خیر...دیستروفی بیماری هستش که تو هر سنی میتونه ادمو درگیر کنه

    5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟خیلی عادی،نه ترحم در کار باشه و نه بد خُلقی...همینجور که ادمای سالم باهم برخورد دارن با معلول هم همون طور برخورد رو داشته باشن البته از دید مثبتِ برخورد میگم...در کل طوری باشه که معلولین ناراحت نشن از برخوردا

    6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟چیزی ِکه دچارش شدیم حالا یا خواسته یا نخواسته،که مطمئنا ناخواسته بوده ...هر چند خودم باهاش کنار نیومدم اما مجبوری قبولش کردم دیگه.بهتره کنار بیاییم باهاش چون شرایط راحتتر میشه

    7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟چرا...خیر کنار نیومدم...چون بخاطر همین واقعیت، زندگی من تباه شد

    8- کودکی چطور بود؟خوب بود...دوران شیرینی بود برام

    9- مشکلات دوران کودکی؟محدویت ها و.....دوران کودکی ام خب مشکلات بود اما خب داریم میگیم کودکی،کودک چیزه زیادی از مشکلات نمیدونه که بخواد خودشو درگیر مشکلات کنه واسه همین دوران خوبی ِ

    10- کی مشکلت رو واقعا درک کردی ؟ من مشکلاتمو هیچ وقت درک نکردم

    11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟من زخم زیاد خوردم...اما اصلیش مربوط به قبولی دانشگاه و نرفتنم بود،دوران نوجوانیم

    12- نوجوانی چطور بود آرزو ها چگونه گذشت ؟خیلی بد بود ،آرزوها به باد رفت در این دوران برا من

    13- مشکلات که در مدرسه و دانشگاه داشتین ؟تو مدرسه مشکلی نداشتم

    14- محدویت های که در دوران مدرسه و دانشگاه داشتین ؟نداشتم در دوران مدرسه اما برا دانگاه رفتنم داشتم

    15- چه چیزهای به شما آسیب زد در مدرسه و دانشگاه ؟ موردی پیش نیومده بود برام

    16- چگونگی پیدا کردن شغل؟من واسه افراد دارای معلولیت میگم...اقا هر چقدم تلاش کنیم باز باید این مسئولین یه کاره اساسی یه فکر اساسی کنن واقعا به حال کار معلولین...اخه چقد حرص میدن ادمو این مسئولینه بی فکر ِ...........خیلی از بچه های معلول دارای مدارک عالی دانشگاهی هستن اما بیکارن،خب این حیفه دیگه اخه...بخدا استعداد بعضی از بچه ها عالیه

    17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟متوجه این سوال نشدم

    18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟بعله عاقا ما یه پا هنرمندیمیه کارایی میکنیم مخفیانه

    19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟بله اما یافت نشد

    20- شغلی که دارین دوست دارین؟ چرا؟

    21- ازدواج کردین ؟نهههههه خیییییییییر

    22- مشکلات ازوداج؟الان مشکل اصلی ِ اصلی ازدواج جوونا همین نداشتن پول کافی برا ازدواج و گرونی های موجود هستش...و همینطور توقعات بیجا و زیاد بعضی از خانواده ها..همینا سنگ میشه میوفته جلو پای جوونا،سنگ که چ عرض کنم کوهِ سنگ

    23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟مشکلات زیادی بوجود اومده اگه بگم صب میشه

    24- با خانواده ها مشکلاتی ندارین در رابطه با ازدواج ؟

    25- آیا دوست دارید با یک فرد معلول ازدواج کنید یا سالم چرا؟فرقی نمیکنه...

    26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟100درصد

    27- خیانت...................؟آیا علت اصلی خیانت معلولیت بود یا مشکلات رفتاری شما؟شکر خدا تاحالا خیانتی نکردم به کسی...امیدوارم درست متوجه سوال شده باشم

    28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟معلولیتم،من کلا زندگیم دغدغه اس

    29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟

    30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟بعضی وقتا بله...کلا تنهایی خوب نیست

    31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟والا به سمت مثبت رفتیم اما همچین مسیر حرکت عوض شد که خودمم موندم تووش

    32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟والا من اصلا نمیدونم فکر مثبت چیه...فکر مثبت شاید مشکلات زندگی رو حل نکنه اما ادمو زیادم عذاب نمیده مشکلات...دست خودم نیست اصلا اصلا نمیتونم مثبت اندیش باشم

    33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟زندگی یعنی سختی،یعنی غم یعنی غصه یعنی حسرت...واقعیت زندگی من اینا بود برا همین نظرم اینه

    34- زخم های زندگیت چیا بود نام ببر ؟دوست داشت توضیح بده ؟همون دانشگاه نرفتنم بود البته زخمهای دیگه ام داشتم

    35- نگاه رو برام توضیح بده؟نگاه یعنی دید،داشتن یه دید نسبت به مسائل...متفاوت هستش این نگاها.یکی دیدش مثبته یکی دیگه منفی،اما در کل این نگاها خیلی تو زندگی میتونه تاثیر گذار باشه

    36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟من متنفرم از نگاه ادما،مخصوصا اگه متفاوت باشه نگاهشون(ترحم)سعی کردم برام مهم نباشه

    37- دوست پسر و دوست دختر چرا بود؟چه آسیبی زد؟

    38- ترحم را توضیح دهید ؟فقط میتونم بگم یه حس مضخرف...البته اگه کسی نسبت به یه معلول داشته باشه دیگه مضخرفترم میشه

    39- چه ترحمی به شما آسیب رساند ؟و باعث پیشرفت شما شد ؟

    40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟بله قبول کردن...دیگه اول از همه بچشونم بعدشم دیگه گذر زمان باعث میشه ادم عادت کنه به شرایط

    41- آیا معلولیت زخم است ؟بله نه تنها زخمه بلکه باعث بوحود اومدن زخمای دیگه ایم میشه

    42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟ اگه دروغ نگم بعضی وقتا واقعا خدا هوامو داشته با وجود همه ناشکریای منو مشکلات موجود بازم فراموشم نکرده

    43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟فقط خود ادما میتونن به خودشون کمک کنن...اما من با این طرز فکرم هیچ وقت نتونستم به خودم کمک کنم تا راحتتر بتونم با زندگی و مشکلاتش کنار بیام

    44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟ خدا

    45- درد دل و آرزو...ترجیح میدم نگم

    46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی) اااااااییییییی دنیااااا ایییییییی ادمااا میدونم اگه هممونم جمع بشیمو داد بزنیم باز هم صدامونو نمیشنوی،چرا میشنوی اما کاری نمیکنی...مام حق زندگی کردن داریم،مثل همه ادما...مام حق عادی زندگی کردن رو داریم،مام دوستداریم مثل همه شاد باشیم تفریح کنیم ،اما تو ایران شرایط طوری که واقعا اصلا نمیشه به این ارزوها رسید،اخه مسئولین گرامی یه روز ،فقط یه روز بیا جای ما باش چه حالی میشی اخه؟؟اخه تا کی بی توجهی اخه تا کی بی عدالتی تا کی فرق گذاشتن تا کی محروم موندن،واقعا تا کی؟
    پ.ن...اقا یا خانوم کارگردان بازیگر خواستید من هستمااا(اهم اهم اهم...سرفه)فکنم با این جوابا اسکار بگیرم
    soheilaa آنلاین نیست.

  3. 8,968 امتیاز ، سطح 28
    37% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 382
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/04/06
    محل سکونت
    ایران تهران
    نوشته ها
    170
    امتیاز
    8,968
    سطح
    28
    تشکر
    835
    تشکر شده 514 بار در 154 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #3 1393/02/20, 23:38
    سوال‌های سختی هستند، جواب دادن از اون هم سختتر.

    مرسی‌ از سهیلا، جوابهات رو خواندم و تا حدی درکت می‌کنم. برادر هم دیستروفی تو، امیرحسین.
    8 کاربر مقابل از امیرحسین عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, *SABA*, Anousheh, Behzad.n, Jahan, mohammad hassanjani, soheilaa, نارون
    امیرحسین آنلاین نیست.

  4. 20,861 امتیاز ، سطح 44
    13% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 789
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1391/03/29
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    504
    امتیاز
    20,861
    سطح
    44
    تشکر
    3,753
    تشکر شده 2,293 بار در 545 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #4 1393/02/21, 00:14
    [/right]
    سن :
    25
    تحصیلات :
    لیسانس برق قدرت
    جنسیت :
    مرد
    نوع معلولیت :
    کم شنواایی و معلولیت در انگشتان هر دو دست و هر دو پا (انگشت هایم غیر طبیعی هستند )


    1- علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟
    شنواییم به خاطر تزریق آمپول میکروبی توسط یک پزشک ناشی و دستهام مادر زادی امما از سه سالگی شروع شده دستهام غیر طبیعی بشوند
    2- مشکلات دوران بارداری مادر؟یا غیره؟
    خیر

    3- بعد ازتولد چه مشکلاتی فرد و خانواده را دچار بحران کرد ؟
    راستش در زندگی بسر می بردیم که پدری زحمت کش داشتیم خودم و برادرم هر دو مشکل مادر زادی داشتیم از طرفی هم خواهر دووم سرطان گرفت که با توجه به فقر و قهطی و مشکلات و خلاصه فشار های وارده به ما پدر مادرم نتونستند جلوی معلوولیت ما رو بگیرند و از طرفی بعد از از دنیا رفتن خواهر دوم خواهر سومم شوکه شد و اون هم بیمار شد

    4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟
    شاید اگر در خانواده ای بزرگ می شدیم که ثروت داشتند و یا حداقل با سوواد بودند و فقر فرهنگی فقر مالی نبود به این روز نمی افتادیم و علاوه بر اون دوره مذخرف پس از انقلاب و جنگ تحمیلی شاید اگر این ها نبود وضعیت بهداشت و وضعیت بیمارستان ها این طوری نبود که یکی مثل من به این روز بیوفته من میگم تازه انگشتان دستم از سه سالگی معلولیتش آغاز شده که اگر خاانواده من دستشون به خواهر خدا بیامرزم بند نبود الان شاید جلوی معلولیت دستهام رو میگرفتند اما الان دیگگه نمیشه کاریش کرد
    5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟
    درکش کنند حس کنند که این جوونشون معلوله با بقیه واقعا فرق داره من از بچه گی توی مدرسه عادی درس خوندم از بچگی زیر شکنجه بچه ها بودم که اوج این شکنجه ها و مسخره ها در دوران اول دبیرستان بود که خیر نبیننددد اون بچه هایی که منو به این روز انداختن کاری با من کردند که من به جای اینکه فکر کنم چه رشته ای برم راه درست رو روی حوصله پیدا کنم دعا میکردم از شر این ها راحت بشم این مسخره بازی ها طوری شد برای من که تا امروز حسرت میخورم تا امروز در به درم بلاتکلیفم نمی دونم چیکاار باید بکنم

    6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟
    خدایا تو که مهربونی تو که عزیزی آخه چرا ؟؟؟ چرا یه بنده ای رو می آفرینی که نه کسی بهش احتیاج داره و نه کسی دوستش داره و نه کسی درکش می کنه و نه هیچ چیز دیگه خدااایا چه حکمتی توی کارت هست ؟؟ خداایا تو که مهربونی همه رو به مراد دلشون برسون . . .
    شاید بتونم بگم از بین هزاران نفر آدم آفریده شده شما یک نفر معللول شدید یه طورایی می تونم بگم که معلولیت یه هدیه هست از طرف خدا جالب این جاست که همه از این هدیه بدشون میاد همه از این هدیه متنفرند جز خدا . . .
    7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟چرا
    نه من نتونستم کنار بیام چون من شرایط کاریم طوریه که باید با صنعت رو به رو بشم و صنعت برای ما معلولین مثل یه جهنم میمونه یه جورایی ازش می ترسم چون راه پر خطر و پر مخاطره ای رو باید برم و مشکل اینجاست که همه افرادی که باید باهاشون کله بزنم در سلامت کامل به سر می برند

    8- کودکی چطور بود؟
    بسیار شیرین چون نه به چیزی فکر می کردم و نه به کسی نه کسی کار به کارم داشت و نه هیچ چیز دیگه ای و نه به این روزی فکر میکردم که یکی دو سال دیگه باید متاهل بشم و خیلی دستو پاهام بسته است
    9- مشکلات دوران کودکی؟محدویت ها و.....

    10- کی مشکلت رو واقعا درک کردی ؟
    هشت سال پیش بعد از گرفتن دیپلم
    11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟
    گفتم اول دبیرستان چون بچه ها از مسیر اصلی منحرفم کردن و کاری با من کردن که تا به امروز افسرده شدم تا به امروز دارم چوبش رو میخورم
    12- نوجوانی چطور بود آرزو ها چگونه گذشت ؟
    بسیار سخت- آرزوها به باد رفت
    13- مشکلات که در مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    تو مدرسه رو گفتم با بجه هایی که منو مسخره میکردن کلنجار میرفتم و از طرفی دانشگاه هم بسیار مشکل داشتم چون نمی شنویدم و همش سر کله میزدم با جزوه درس بخونم تا یاد بگیرم نتونستم کار برم
    14- محدویت های که در دوران مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    دوره مدرسه نبود امکانات نبود کمک دوره دانشگاه که دیگگه یکباره من با دستای خودم بالا اومدم
    15- چه چیزهای به شما آسیب زد در مدرسه و دانشگاه ؟
    دانشگاه نشنیدم و اینکه من فن بیان بسیار بدی دارم تقریبا میتونم بگم مشکل روانی پیدا کردم دارو های اعصاب مصرف میکنم خودم رو گم کردم
    مدرسه هم همش فکرم به کسانی بودد که منو مسخره می کردن
    16- چگونگی پیدا کردن شغل؟
    مفتی کار کردن برای اینو اون و توانایی های خودم رو نشون دادن

    17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟
    صنعت جای معلولین نیست معلولین رو در صنعت راه نمیدن ما حالا از بخت بدمون نتونستیم راه زندگی رو خودمون انتخاب کنیم من صاحب اختیار نبودم به دهن این و اوون نگاه کردم تا سن 18 سالگی سمعک نداشتم و اصلا میتونم بگم قبل از 18 سالگگی مرده بودم از 18 سالگگی من به دنیا اومدم چون تازه لذت شنیدن رو تجربه کردم و دوباره افتادم توی هچلش دوباره باید برم سممعک بگگیرم
    18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟
    هنرم بیشتر در زمینه کامپیوتر هستش کار با نرم افزارهای برق رو خیلی خوب می تونم انجام بدم کارهایی ککه من بلدم برای رشته خودم توی زمینه کامپیوتر هست بیشتر اما متاسفانه شغل مناسبی اون چیزی که به دلم بشینه وجود نداره


    19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟
    هنوز بعد از یک سال فارغ التحصیلی دارم تلاش می کنم

    20- شغلی که دارین دوست دارین؟ چرا؟
    گفتم چون صنعتی هست گاهی ازش می ترسم - انگار به دلم نمی شینه
    21- ازدواج کردین ؟

    نه مجردم

    22- مشکلات ازوداج؟

    پول-نبود شغل مناسب - نبود هم دم خوب
    23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟
    تا دلت بخواد
    24- با خانواده ها مشکلاتی ندارین در رابطه با ازدواج ؟
    چرا جرات نمی کنم بگم زن میخوااام با این شرایط بحرانی
    25- آیا دوست دارید با یک فرد معلول ازدواج کنید یا سالم چرا؟
    در حد و حدود خودم معلولیت داشته باشه
    26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟
    100
    27- خیانت...................؟آیا علت اصلی خیانت معلولیت بود یا مشکلات رفتاری شما؟
    معلوللیت خودش باعث بوجود آمدن مشکلات رفتاری میشه
    28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟
    دلم میخواد تا سه سال دیگه ازدواج کنم اما یک صدم شرایط رو برای خوددم محیا نمی بینم دلم میخواد یه کار آبرومند داشته باشم اما وجود نداره
    29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟
    کسی درکم نمی کرد من هشت و شاید بگم نه سالی هست که هیچ جا منو نبردن مسافرت
    یه تهران خونه خواهرم و ااز طرفی هم یک نائین خونه مادر بزرگم دورتر نرفتم
    30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟
    افسرده م کرده دارو های عصبی مصرف میکنم کم مونده معتاد بشیم سیگگاری بشیم خیلی به این روز نزدیکم
    31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟
    معلووولیت منو به پوچی برده
    32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟
    0
    33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟
    تلخ
    34- زخم های زندگیت چیا بود نام ببر ؟دوست داشت توضیح بده ؟
    تکراری بود
    35- نگاه رو برام توضیح بده؟
    یعنی چی ؟؟
    36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟
    خیلی
    37- دوست پسر و دوست دختر چرا بود؟چه آسیبی زد؟
    منظورتون از این سوال رو نفهمیدم
    38- ترحم را توضیح دهید ؟

    39- چه ترحمی به شما آسیب رساند ؟و باعث پیشرفت شما شد ؟

    40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟

    41- آیا معلولیت زخم است ؟

    42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟

    43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟

    44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟
    خدااا
    45- درد دل و آرزو

    46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی

    من دلم نمی خواد فقط خودم دلم میخواد همگی مون کار پیدا کنیم همیگی مون به مراد دلمون برسیم ای جهانیان ما هم از نوع از جنس شماییم
    [/quote]
    22 کاربر مقابل از Jahan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, *SABA*, 1228, Anousheh, Atefeh Panah, Behzad.n, eBRAHIMV, f7970, habibi, hasti63, laleh6, marieh, Mohammad, mohammad hassanjani, montazer65, soheilaa, zahra1371, امیرحسین, امیرمهدی, فاطمه58, نارون, نیلوفر28
    برای یوسف شدن باید قید زلیخا را زد عزیز خــــــدا شدن بها دارد
    http://fercloob.ir/i/attachments/1/1...70423_orig.jpg
    Jahan آنلاین نیست.

  5. 15,822 امتیاز ، سطح 38
    22% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 628
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/04/28
    محل سکونت
    شوشتر
    نوشته ها
    590
    امتیاز
    15,822
    سطح
    38
    تشکر
    3,753
    تشکر شده 2,172 بار در 595 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #5 1393/02/21, 00:26
    [QUOTE=hasti63;519371]
    با سلام

    سوالاتی که در پایین صحبتام میارم توسط یکی از دوستان معلولمون مطرح شده.
    این دوستمون کارگردان هستن و به جواب این سوالا احتیاج دارن.
    از همه دوستان می خوام برای کمک به این دوستمون و موفق بودنش به این سوالات جواب بدین.
    جوابای شما دوستان می تونه به کار و هدف دوستمون که دارای وجه مشترک با هم هستیم کمک کنه.

    موفقیت هر کدوم از دوستان معلول باعث افتخار بقیه معلولین هم هست.

    اونایی که دوست دارن می تونن همین جا جواب بدن
    اونایی هم که دوست ندارن می تونن جواباشونو برام پیام خصوصی کنن.
    پیشاپیش از همکاریتون ممنونم.

    ************************************************** *



    سلام دوستای خوبم لطفا تمام سوال ها با صداقت کامل جواب بدین . بعضی سوال ها شاید مربوط به شما نباشد . اگر موضوع یا صحبتی داشتین که تواین سوال ها نبود ممنون میشم که بگین با تشکر از همتون .

    سن : 32
    تحصیلات : کارشناسی ارشد
    جنسیت : مونث
    نوع معلولیت :اسکیلیوز حاد

    1- علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟دکتر تشخیص نداد.

    2- مشکلات دوران بارداری مادر؟یا غیره؟

    3- بعد ازتولد چه مشکلاتی فرد و خانواده را دچار بحران کرد ؟وقت و هزینه ای که صرف مراجعه به پزشکان مختلف بود و توجه بیشتر به فرزند معلول.

    4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟

    5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟ مثل بقیه فرزندان فقط به خاطر مشکلات کمی مراقبت بیشتر

    6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟واقعیتی در زندگی مثل مرگ با این تفاوت که مرگ برای همه است و لی معلولیت برای درصدی از افراد.

    7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟ چرا بله چون با تولدم همراهم بوده.

    8- کودکی چطور بود؟خوش گذشت

    9- مشکلات دوران کودکی؟محدویت ها و.....

    تحرک و سرعت عمل کمتر نسبت به بقیه بچه ها وبه علت استفاده از بریس در کارام حتی در مقدار غذا خوردن دچار مشکل میشدم.
    10- کی مشکلت رو واقعا درک کردی ؟ وقتی وارد دانشگاه شدم

    11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟
    من دوران راهنماییم شاگرد اول مدرسه بودم وقتی مهر آینده رفتم مدرسه متوچه شدم شاگرد دوم و سوم رو بجای من (چون نمیتونستم برم) بدون اینکه حتی بم بگن بردن اردوی دانش آموزی

    12- نوجوانی چطور بود آرزو ها چگونه گذشت ؟
    راضی بودم چون انگار آروهام هم با توجه به معلولیتم بودن.

    13- مشکلات که در مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    دوران دبیرستان بعلت عمل های پی در پی در درس خوندن زود خسته میشدم وبرای من که قبلا همیشه اول بودم سخت بود دوران دانشگاه هم همین مشکل ادامه داشت.
    14- محدویت های که در دوران مدرسه و دانشگاه داشتین ؟ دوران دبیرستان بجای اینکه واحد تربیت بدنی(ورزش) بگیرم مجبور شدم درس های دیگه پاس کنم که خیلی سخت بودن.

    15- چه چیزهای به شما آسیب زد در مدرسه و دانشگاه ؟
    وقتی من رشته دانشگاهیمو انتخاب کردم تو دفترچه راهنما نوشته بود رشته آزمایشگاهی ولی وقتی وارد دانشگاه شدم واحدهای عملی در مزرعه داشتیم که واقعا برام مشکل بود.

    16- چگونگی پیدا کردن شغل؟
    خوشبختانه شغلمو به نسبت راحت پیدا کردم.

    17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟

    18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟

    19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟

    20- شغلی که دارین دوست دارین؟ چرا؟بله -چون از قبل بش علاقه داشتم.

    21- ازدواج کردین ؟
    خیر

    22- مشکلات ازوداج؟
    عدم تواتایی در استقلال
    23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟
    مشکلات جسمی و روحی که اکثر معلولین دارند.

    24- با خانواده ها مشکلاتی ندارین در رابطه با ازدواج ؟ بش فکر نمیکنند.

    25- آیا دوست دارید با یک فرد معلول ازدواج کنید یا سالم چرا؟
    بش فکر نکردم و فکر نمیکنم.

    26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟
    درصدش زیاد نیست.زیاد به آرزوها فکر نمیکنم.

    27- خیانت...................؟آیا علت اصلی خیانت معلولیت بود یا مشکلات رفتاری شما؟

    28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟
    سلامتیم دوست ندارم قبل از مرگم از پا بیفتم. تحصیلاتم که دوست دارم ادامش بدم.

    29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟
    خوب بعضی اوقات پیش اومده احساس کردم تنهام و کسی درکم نمی کنه

    30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟
    نه - چون وقتی دچار این احساس میشم با دوستان درد دل میکنم.

    31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟ بعضی وقتها پیش میاد- بش اجازه پیشروی ندادم

    32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟
    80%

    33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟
    [B]محدودیت هایی که به علت معلولیت دارم و همچنین امکاناتی که دارم و باید با توجه به آنها زندگی کنم.[/B

    34- زخم های زندگیت چیا بود نام ببر ؟دوست داشت توضیح بده ؟

    35- نگاه رو برام توضیح بده؟ دیدگاه انسان به مسائل مختلف زندگی خودش و دیگران مثل مسئله معلولیت در زندگی من

    36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟

    نگاه خانواده من که نقش اصلی زندگیم بودن به معلولیت مثبت بود به همین دلیل باعث پیشرفت زندگیم شد.

    37- دوست پسر و دوست دختر چرا بود؟چه آسیبی زد؟

    38- ترحم را توضیح دهید ؟ مهربانی و دلسوزی افراطی

    39- چه ترحمی به شما آسیب رساند ؟و باعث پیشرفت شما شد ؟

    40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟ بله - اتفاقا خانواده از کودکی من رو برای معلول بودن آمده کردن و همیشه میگفتن خواست خداست.

    41- آیا معلولیت زخم است ؟

    نه ولی یه مشکله

    42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟
    برای من که توکل و مسئلت صبر از خدا-خانواده ام

    43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟
    برای من که توکل و مسئلت صبر از خدا

    44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟

    45- درد دل و آرزو
    آرزوم اینه که دل کسی و نشکنم و مسلمان واقعی بمیرم.

    46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی:معلولین فقط در یک بعد زندگی محدودیت دارن در ابعاد دیگر استعادهاشون فوق العادس پس معلولین رو از کارافتاده نگیریم.
    20 کاربر مقابل از laleh6 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, *SABA*, 1228, Anousheh, Atefeh Panah, Behzad.n, bnm, eBRAHIMV, habibi, hasti63, Mohammad, mohammad hassanjani, montazer65, soheilaa, zahra1371, امیرحسین, امیرمهدی, فاطمه58, نارون, نیلوفر28
    laleh6 آنلاین نیست.

  6. 59,699 امتیاز ، سطح 75
    77% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 351
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر اول مسابقه بهترین تاپیک با موضوع محرم
    تاریخ عضویت
    1391/02/14
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    1,989
    امتیاز
    59,699
    سطح
    75
    تشکر
    10,324
    تشکر شده 10,054 بار در 2,010 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #6 1393/02/21, 01:10
    سن :متولد 63
    تحصیلات : کارشناسی نرم افزار
    جنسیت :دخمر
    نوع معلولیت :جسمی حرکتی



    1- علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟
    ژنتیکی- ازدواج فامیلی

    2- مشکلات دوران بارداری مادر؟یا غیره؟
    نمیدونم

    3- بعد ازتولد چه مشکلاتی فرد و خانواده را دچار بحران کرد ؟
    من بعد از تولدم مشکلی نداشتم.
    مشکلات و کلا معلولیتم از تقریبا سه سالگی به بعد اونم کم کم خودشو نشون داد.
    مشکلات فردی دیر راه رفتنم بود نسبت به بقیه.
    واسه خونواده هم روش های درمانی
    که خب زمان کودکی من زیاد روش درمانی برای بیماریم وجود نداشت.
    باید دنبالش زیاد میرفتن.


    4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟
    اگه اون موقع مثل الان ازمایش ژنتیک وجود میداشت و به همین وسعت خب حتما من و معلولیتم هم وجود نداشتیم. ولی نبود و ازدواج ها سنتی

    5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟
    به اون معلول هم به چشم بقیه فرزندان نگاه بشه.
    این حداقل کاریه که می تونن انجام بدن.
    اینده یک معلول مبهم تر از ادمای سالمه. واسه اونایی که شدتش زیاده بدتر.
    اینو باید خونواده تو برنامه ریزی برای اینده بچه هاشون مخصوصا اون فرزند معلول در نظر بگیرن.


    6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟
    اگه درد نداشته باشی شاید بشه بعد از یک مدت باهاش کنار اومد
    ولی معلولیت همراه با درد یعنی اخر دنیا
    یعنی محدودیت و ناشکری
    همچنین عذاب دیگران


    7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟چرا؟
    کنار نیومدم ولی چاره ای جز سازش براش پیدا نکردم

    8- کودکی چطور بود؟
    زیاد با الانم فرق نمی کرد. فقط ون موقع خیلی چیزا رو نمی فهمیدم .
    درکش برام راحت تر بود


    9- مشکلات دوران کودکی؟محدویت ها و.....
    اون موقع از نظر فرهنگی خیلی بدتر بودیم.
    نگاه افراد بیشتر از هر چیزی اذیتم می کرد و می کنه
    بازی های کودکی که نمیتونستم انجام بدم
    خاطرات بد اون موقع هستن


    10- کی مشکلت رو واقعا درک کردی ؟
    زمانی که به عنوان مهندس دنبال کار می گشتم.
    زمانی که خواستم وارد اجتماع بشم
    زمانی که درسم تموم شد و شدم بی کار


    11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟
    شاید ازدواج پدر و مادرم
    اگه این اتفاق نمیافتاد ن این همه عذاب نمی کشیدم.
    البته شاید........
    زندگی قابل پیش بینی نیست


    12- نوجوانی چطور بود آرزو ها چگونه گذشت ؟
    مشکلات همچنان ادامه داشت........
    ولی داشتم یاد می گرفتم از پس بعضی هاشون بر بیام.
    ارزوم رفتن اردو با بچه ها بود که هیچ وقت نتونستم برم.

    13- مشکلات که در مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    زمان مدرسه مشکلاتم و معلولیتم کمتر بود.
    مدیرام هم درکم می کردن.
    ولی یک جورایی چون خیلی مواقع نمیتونستم همپای بقیه باشم همیشه یک جورایی انزوا رو داشتم.
    چیزی که همیشه یادم هست این بود که:
    تعداد زنگ های تفریح 3 تا بود فکر کنم.
    باید هم همه میرفتن بیرون. بازی می کردن. راه میرفتن
    ولی من نمیتونستم همه زنگا برم . خسته می شدم
    به خاطر این مجبور بودم تو کلاس بمونم.
    که به تنهاییم و عدم نشاط و تحرکم اضافه می کرد.

    دانشگاه بهتر بود. فهمیده تر شده بودم. و راه حل خیلی از مشکلاتمو پیدا می کردم.
    هم واسه خودم هم معلولای دیگه دانشگاه.
    ولی باز هم راه رفتن تو دانشگاه برام سخت بود.
    همچنین پله ها



    14- محدویت های که در دوران مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    تو سوال قبلی جواب دادم.

    15- چه چیزهای به شما آسیب زد در مدرسه و دانشگاه ؟
    درد و معلولیت خودم.
    اعتماد به نفس پایین خودم.


    16- چگونگی پیدا کردن شغل؟
    گشتم نبود . نگرد نیست.
    دیگه الان از کسی توقع ندارم.
    خودم دست به کار شدم.


    17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟
    عدم اعتماد جامعه به معلولین
    ازدیاد نیروی تحصیل کرده
    عدم رعایت قانون اشتغال معلولین
    بی فکری و عدم مسئولیت مسئولین به این قضیه



    18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟
    بله
    یکی از هنرام رشته تحصیلیم بود که نتونستم ازش استفاده کنم
    الان سعی می کنم از هنرای دیگه م استفاده کنم

    19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟
    زیاد

    20- شغلی که دارین دوست دارین؟ چرا؟
    دوستش دارم ولی هنوز کامل نیست.
    برای کامل شدن و ونقش زمان و بودجه می خواد

    21- ازدواج کردین ؟
    نه

    22- مشکلات ازوداج؟
    نمیدونم. ولی فکر کنم بیشترینش مشکلات اقتصادیه.
    و البته اخلاق


    23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟
    مشکل زیاد داشتم
    یکیش همین شغل
    یکی دیگه عدم اعتماد به معلولین و .........


    24- با خانواده ها مشکلاتی ندارین در رابطه با ازدواج ؟
    اصلا نه من و نه اونا به این قضیه فکر نمی کنیم.

    25- آیا دوست دارید با یک فرد معلول ازدواج کنید یا سالم چرا؟
    زن و مرد باید مکمل هم باشن تا بتونن زندگیشونو اداره کنن.


    26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟
    50 صد

    27- خیانت...................؟آیا علت اصلی خیانت معلولیت بود یا مشکلات رفتاری شما؟
    تا حالا تجربه نداشتم.

    28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟
    مشکلات زندگیمو خونوادم حل کردن. شکر خدا.
    الان دغدغه م واسه کارمه و نهایی کردن اون چیزایی که تو ذهنمه


    29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟
    نمیتونستم هم پای بقیه باشم.
    اونا میرفتن و من تنها می موندم.
    خیلی مواقع توقعم از ادمای اطراف زیاد بود . بازم تنها می شدم.
    الان دارم یاد میگیرم توقعی نداشته باشم.
    تا خودم به ارامش برسم.


    30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟
    نه زیاد. رد کردم

    31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟
    نه پوچی در عدم تحرک فکری و نداشتن انگیزه و اعتماد به نفس هست.
    الان تو سنی هستم که سعی می کنم عاقلانه تر قدم بردارم.


    32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟
    هر کجا مثبت فکر کردم حداقلش این بود که اعصابم به هم نریخت.
    ولی هر جا منفی فکر کردم بهتر که نشد هیچی. بدتر هم شد


    33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟
    شاد بودن و ارامش داشتن
    خودمونو دوست داشته باشیم و برای خودمون احترام قائل باشیم
    حتی با وجود معلولیت


    34- زخم های زندگیت چیا بود نام ببر ؟دوست داشت توضیح بده ؟
    زندگیم زخم نداشت شکر خدا.
    ولی این که خیلی جاها عقب بودم اذیتم می کنه
    باید موفق تر می بودم


    35- نگاه رو برام توضیح بده؟
    یعنی برداشت ذهن
    اگه ذهنت رو به خوبی و امیدواری باشه نگاهت می شه مثبت و زندگیت هم همین طور ادامه پیدا می کنه.
    ولی اگه ذهنت فقط رو افکار منفی بگرده خب مشخصه اوضاع چی میشه.
    نهایتش میشه یک اعصاب خورد و ادمایی که ازت دوری می کنن. تنهایی و انزوا


    36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟
    فقط نگاه های ترحم امیز اذیتم کرده.
    به خاطر نگاه هیچ وقت عقب نموندم..
    ولی خب جلوی حضورم تو اجتماع رو تو خیلی از مواقع گرفت.


    37- دوست پسر و دوست دختر چرا بود؟چه آسیبی زد؟
    یک نیاز طبیعی
    اگه از روی عقل و منطق و برای برطرف کردن مشکلات باشه اسیب نداره
    ولی گه از رو هوس باشه معمولا دخترا تو اجتماع ما با این فرهنگ اسیب می بینن.


    38- ترحم را توضیح دهید ؟
    حرفها و جملاتی بدون هیچ گونه کمک و عمل زده می شن.
    راحت ترین کار ممکن برای بعضی افراد


    39- چه ترحمی به شما آسیب رساند ؟و باعث پیشرفت شما شد ؟
    ترحم فقط اعتماد به نفسمو پایین میاره و اعصابمو به هم میریزه.
    یادم نمیاد باعث پیشترفتم شده باشه.

    40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟
    اره
    چون چاره ای نداشتن.


    41- آیا معلولیت زخم است ؟
    اگه درد داشته باشم بله

    42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟
    اینکه اگه خودم خواستم خونوادم کمکم کردن.
    به خدا اعتماد کردم.
    از امام رضا خواستم بهم داد.
    و در کل توکل به خدا
    اراده خودم

    43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟
    اینکه چیزایی که از عهده ماست به خدا واگذار کنیم.
    و سکوت


    44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟
    چی بگم. فکر کنم بالا جواب دادم. تکراش اذیتم می کنه.

    45- درد دل و آرزو؟
    داشتن یک مزدا 3 خوشکل قرمز
    و سلامتی



    46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی)
    حرفی ندارم
    20 کاربر مقابل از hasti63 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, *SABA*, 1228, Anousheh, Atefeh Panah, Behzad.n, bnm, eBRAHIMV, habibi, laleh6, Mohammad, mohammad hassanjani, montazer65, soheilaa, zahra1371, امیرحسین, امیرمهدی, فاطمه58, نارون, نیلوفر28
    hasti63 آنلاین نیست.

  7. 97,623 امتیاز ، سطح 97
    29% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 1,427
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1389/09/24
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    3,407
    امتیاز
    97,623
    سطح
    97
    تشکر
    26,678
    تشکر شده 12,675 بار در 3,339 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #7 1393/02/21, 03:16
    - علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟سقوط از پله


    4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟اگر صبحانه خورده بودم ضعف نمیکردم

    5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟باید درکش کنند ودر عین حال استقلال عمل بهش بدن وکاری کنند تا در جامعه فعال باشه

    6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟

    معلولیت از نظر من که سالم بودم ومعلول شدم یک زندگی جدید کاملن مکتفاوت از زندگی قبلیه البته با مشکلات فراوانی که هیچ کس در موردش تجربه ای نداره توی فامیل


    7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟چرا
    بله کنار امدم چون چاره ای نداشتم باید زندگی میکردم






    11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟
    انموقعی که فهمیدم هیچ کس منو درک نمیکنه وخودم باید برای دیگران قابل درکش کنم





    16- چگونگی پیدا کردن شغل؟پیدا نکردم چون هزینه های رفت امد خیلی بالاست


    17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟کرایه ورفت امد


    18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟ مجسمه سازی وکیف دوزی وتعمیر تلفن وموبایل ولی مشکلات مناسب سازی وهزینه های رفت امد نمیذاره شاغل بشم

    19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟ زیاد



    21- ازدواج کردین ؟ قبل از معلولیت


    23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟هر مشکلی که فکرشو بکنی از بی پولی از نادیده گرفته شدن از جنگ برای نگه داشتن زندگی ازبیماری بر اثر معلولیت از درد پا از محدودیت ها از نبود امکانات از هزینه های درمان و ................




    26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟زیاد


    28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟ اینده فرزندم وخودم


    29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟


    30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟

    31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟
    نه به سمت مثبت برده


    32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟ خیلی زیاد


    33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟ حقیقت این که فقط خودتون میتونید برای خودتون تلاش کنید وامیدتون فقط به خدا باشه

    3

    36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟ نه اذیتم نکرده عادت کردم خوب باید پذیرفت دیگه



    38

    40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟
    بله چون قبولوندم بهشون
    41- آیا معلولیت زخم است ؟
    یک زخم شدید اونم معلول نخایی که مشکلاتش فقط معلولیت نیست


    42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟ این که فرزند داشتم به من امید دادو مستمری تامین اجتماعیم وعضویت در انجمن نخایی شیراز


    43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟تفکر وصادق بودن ادم با خودش


    44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟ خودم


    45- درد دل و آرزو :کاشکی تو ایران قوانین معلولیتو اجرا میکردن این دولت های مثلن خدمت گذار

    46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی
    معلول ها احتیاج به ترحم ندارن احتیاج به امکانات وحمایت دارن

    قوانین ارسال می‌توانید مبحث جدید ارسال کنید.
    20 کاربر مقابل از bnm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, *SABA*, 1228, Anousheh, Atefeh Panah, Behzad.n, eBRAHIMV, habibi, hasti63, laleh6, Mohammad, mohammad hassanjani, montazer65, soheilaa, zahra1371, امیرمهدی, شهلا, فاطمه58, نارون, نیلوفر28

    صداي خنده ي خدا را میشنوی؟
    دعايت راشنيده وبه آنچه محال ميـپنداري،ميخندد!
    bnm آنلاین نیست.

  8. 82,540 امتیاز ، سطح 89
    33% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 1,210
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر دوم مسابقه عکس و قلم شماره یکنفر اول مسابقه نقاشی با نرم افزار Paint موضوع «معلولیت »نفر اول مسابقه عکس و قلم شماره دوبرگزارکننده مسابقه شعر و گرافیبهترین کاربر به انتخاب دور اول شورا
    تاریخ عضویت
    1392/07/13
    محل سکونت
    مشهد
    نوشته ها
    3,817
    امتیاز
    82,540
    سطح
    89
    تشکر
    8,570
    تشکر شده 20,783 بار در 4,222 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #8 1393/02/21, 04:11
    سلام دوستای خوبم لطفا تمام سوال ها با صداقت کامل جواب بدین . بعضی سوال ها شاید مربوط به شما نباشد . اگر موضوع یا صحبتی داشتین که تواین سوال ها نبود ممنون میشم که بگین با تشکر از همتون .
    سلام
    سن : 26
    تحصیلات : کارشناسی ارشد حقوق
    جنسیت : مونث
    نوع معلولیت :فلج اطفال پای راست



    1- علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟حکمت خدا وعدم امکانات پزشکی در منطقه محروم بلوچستان در دوران دفاع مقدس

    2- مشکلات دوران بارداری مادر؟یا غیره؟ مشکل من مادرزادی نیست و عوامل بیرونی مسبب این مشکل هستند

    3- بعد ازتولد چه مشکلاتی فرد و خانواده را دچار بحران کرد ؟
    _ نگرانی های خانواده نسبت به آینده بنده،
    _ عدم امکانات برای بهتر شدن وضعیت،
    _مخارج بالای درمان،
    _ مجبور به زندگی شدن در مشهد در طی مدت درمان،
    _ ضعف فرهنگی جامعه برای قبول همچین افرادی،
    _ وقت زیادی که در طی بهتر شدن اوضاع هدر رفت،
    _امید واهی پزشکم جهت بهبود وضعیتم


    4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟بله همانطور که الان بسیار نادر شده

    5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟
    _درک وضعیت و احترام متعادل به چنین افرادی
    _ فراهم نمودن محیط در جهت پیشرفت و شکوفایی استعدادهای این افراد
    _پرورش جوانب معنوی از بدو کودکی _تلاش در جهت ایجاد باور و انگیزه در چنین افرادی
    _تلاش در جهت کمک به این افراد برای پذیرفتن وضعیت موجود و کنار اومدن با عواقب آن یعنی آماده کردن افراد معلول برای قبول کردن معلولیت تا کمتر در تنش این مرحله سخت باشند



    6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟
    عیب و نقص ظاهری رو نمیشه عیب به حساب آورد ملاک بلندی روح آدمی است و فردی که از انسانیت برخودار باشه و دلش برای حقیقت بتپه انسان کاملی است نه اون فردی که اعضا و جوارحش سالم هستن و باطن و نیتش خراب
    معلولیت به نظر من هدیه ایی است از جانب خدا به بندگان اختصاصی خودش در صورتی که فرد معلول این فرصت رو مغتنم بشماره بی شک به درجات عالی تری نزد خالقش خواهد رسید سپاس روزانه ما برای نداشته های جسمانی پله ای است برای ترقی ما به سمت دوست


    7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟چرا
    کمابیش
    _ لطف خدا،
    _ نعمتی بنام پدر با روحی بلند که همیشه راه رو برای من استوارتر کرده از مسببات این امر می باشند
    _ همچنین خواسته قلبی خودم و عدم کوتاه آمدن در مقابل انرژیهای منفی درونی وبیرونی


    8- کودکی چطور بود؟
    سخت و سراسر تلاش و آرزو

    9- مشکلات دوران کودکی؟محدویت ها و.....
    _ نارضایتی مادر برای رفتن بنده به مدرسه،
    _ نبود امکانات کافی در روستای محل سکونت،
    _ طی کردن مسافت دو روستا برای درس خوندن بصورت روزانه،
    _ حسرت بازی با کودکان هم سن،
    _ عدم امکان راه رفتن طی چندین سال،
    _ پاره شدن سریع لباس هام در جهت حرکت روی زمین
    _ و...


    10- کی مشکلت رو واقعا درک کردی ؟
    سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی

    11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟
    ................
    12- نوجوانی چطور بود آرزو ها چگونه گذشت ؟
    خوب پر از تلاش و عشق به کتاب و درس

    13- مشکلات که در مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    مدرسه نگاه بچه هاوتمسخرات بچگونه،عدم مناسب سازی مسیر رفت و امد و همچنین محوطه دبستان
    دانشگاه مشکلی نداشتم


    14- محدویت های که در دوران مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    عدم ورزش های حرکتی در ساعات تربیت بدنی و دیگر هیچ

    15- چه چیزهای به شما آسیب زد در مدرسه و دانشگاه ؟
    بیماری سختی که در اواخر متوسطه دچار شدم
    نداشتن آرامش توی خوابگاه(بخاطر شیطنت و شلوغی بچه هاو بدخوابی بیش از حد من که مناسب با محیط های شلوغ نیست)وهمچنین سخت بودن ایاب و ذهاب به سالن مطالعه باعث شد رشته تحصیلی قبلی رو نیمه تمام رها کنم وگرنه در خود دانشگاه هیچ آسیبی متوجه من نگردید


    16- چگونگی پیدا کردن شغل؟
    از طرف مدیر گروه دعوت شدم جهت حق التدریس

    17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟
    چون کارم فرهنگیه آسیبی متوجه من نشده تو این مدت
    البته در زمینه وکالت خانواده ام با ادامه کارم مخالفت کردند نه به خاطر معلولیت بلکه بخاطر تعصبات و البته جو نامناسب محیط اینجا در جهت وکالت خانم ها نه فقط من


    18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟
    هنر که زیاد اما وقتش رو ندارم چون کارهای واجب تری بر عهده ام هست که چندوقتی است که فرصت خیلی از تفریحات رو ازم گرفته شغل هم موقتی دارم و هیچوقت به هنر با دید شغل و منبع درامد نگاه نکرده ام برای همین دنبال شغل در این زمینه نبوده ام

    19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟
    نه من اصلا تو فکر کار نبودم وکالت رو خواهرم ثبت نام کرده بود و با اصرار اون رفتم برا ازمون
    برای تدریس هم چون گرایش من وجود نداشت اونا دعوت کردن و منم پذیرفتم

    20- شغلی که دارین دوست دارین؟ چرا؟
    خیلی کارمو دوست دارم گرچه هیچی پول توش نیست چون مطالب مدام مرور میشه و هم روح و روانم آرومتره
    21- ازدواج کردین ؟
    نه مجردم

    22- مشکلات ازوداج؟
    خودم مشکلی ندارم

    23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟
    این سوال کلی هست نمی دونم از کدوم ابعادش بگم ودر چه برهه زمانی
    خیلی مشکلات برام پیش اومده که خداروشکر منم در برخورد با مشکلات تلاشم رو مضاعف کردم و ازشون رد شدم


    24- با خانواده ها مشکلاتی ندارین در رابطه با ازدواج ؟
    خانواده با ازدواج من مشکلاتی دارندچند مورد رو از بیرون شنیدم که خانواده فلانی اومدن و خانواده من جواب رد دادن بدون هیچ اطلاعی به من
    منم هیچوقت ازشون سوال نکردم چرا پنهون کردن چون اصلا برام مهم نبوده و به ازدواج فکر نمیکردم و با درس سر و کله میزدم


    25- آیا دوست دارید با یک فرد معلول ازدواج کنید یا سالم چرا؟
    ملاک انسانیت و درک طرف هست ظاهر افراد برای من ملاک نبوده و نیست معنویاتش قوی باشه و کلا از مادیات و ظاهریات محروم باشه من بله رو میدم اما کو آدمیت
    معلول رو از جهتی که راحت تر میشه باهم کنار بیایم و درک کنیم همدیگر رو ترجیح میدم


    26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟
    اگه بگم صفر درصد شاید شعار باشه10% واقعی تره

    27- خیانت...................؟آیا علت اصلی خیانت معلولیت بود یا مشکلات رفتاری شما؟
    خیانت چی؟
    هیچ کدام،کسی که خیانت می کنه علت اصلی ناهنجاری های درونی خود اون فرد هست نه معلولیت یا مشکلات رفتاری بقیه
    من اگه از رفتار کسی خوشم نیاد و یا حتی اون فرد درحق من بدی کرده باشه دلیل بر این نمیشه که من بهش خیانت بکنم اگر خیانت بکنم خودم ایراداتی دارم که باید در پی اصلاحشون باشم


    28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟
    فعلا ادامه تحصیل

    29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟
    من که همیشه تنهام چون نیاز به تمرکز دارم تا فکرم کار کنهانزوا نداشتم تا جایی که یادم میاد

    30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟
    تنهایی که آرامشه، تنها بودن رو خیلی دوست دارم ،آسیب که نزده هیچ موجب بکار افتادن افکارم شده

    31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟
    پوچی چیه؟میشه گاهی خسته بشم اما غیر از اینه که نماینده ی خداییم در زمین و روح او در ما دمیده شده خدایی که سر منشا خوبیهاست جزیی از وجود آدمی است مگر پوچی با این تعابیر معنایی دارد؟
    32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟
    90%مثبت اندیش هستم نسبت به مشکلات و 100%مثبت اندیشی موجب مثبت آفرینی شده توی زندگی من

    33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟
    واقعیت منظور اگر همون عینیات باشه از نظر من میشه همین لحظه (حال،اکنونی که در آن به سر می برم)

    34- زخم های زندگیت چیا بود نام ببر ؟دوست داشت توضیح بده ؟
    مرگ عزیزان

    35- نگاه رو برام توضیح بده؟
    دیدگاه ونظرافراد

    36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟
    در سنین پایین تر بسیار اذیت می شدم اما به مرور که بزرگتر شدم شدت آثار این نگاه ها رو من افت پیدا کرد و هیچوقت مانع زندگی کردنم نشد چون هر شخصی یه نگاهی داره و این نگاه برای من قابل احترام هست فقط در محدوده نگاه اون فرد نه اینکه اجازه بدم روی زندگی من تاثیر بگذاره
    زندگی اجتماعی حق همه هست چون طبع انسان اجتماعی پسنده،وقتی ما به جامعه پا میگذاریم درسته که حقوقی داریم اما در مقابل حقوق دیگران مسئولیت داریم وقتی خدایی که مالک کل کائنات هست منو خلق کرد وبه من چندصباحی حق زندگانی بخشید یعنی از کلیه حقوقی که او مشخص کرده منم بهره مند هستم که حضور در اجتماع و زندگی باسایرین حق من هست اگر فردی پا براین حقوق گذاشته و با نگاه نادرستش امنیت حضور اجتماعی بنده رو خدشه دار نماید بی شک در نزد قاضی حکیم پاسخگو خواهد بود
    پس دلیلی نیست تا دید و نگاه دیگران موجب سلب زندگانی من گردد.


    37- دوست پسر و دوست دختر چرا بود؟چه آسیبی زد؟
    اصلا متن سوال رو متوجه نشدم، کلا این روابط برام قابل هضم نیست .

    38- ترحم را توضیح دهید ؟
    نگاه یا انجام عملی نسبت به فردی بدلیل عیوب ونقص های ظاهری اون فرد(توجه از روی دلسوزی نه دوست داشتن)

    39- چه ترحمی به شما آسیب رساند ؟و باعث پیشرفت شما شد ؟عیف
    در صورت برخورد با موارد ترحم به سرعت عکس العمل نشون میدم تا طرف متوجه بشه که نیازی به این الطافش ندارم

    40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟
    اره،فک می کنم همین که چندین سال اجازه زندگی مستقل رو در سایر شهرها به من دادن یعنی قبول وضعیت من

    41- آیا معلولیت زخم است ؟
    خدا نکنه با این دید بهش نگاه کنیم چون زندگی برامون جهنم میشه،
    معلولیت رحم هست نه زخم،پلی است که خدا برام قرار داده تا از خودم به خودش برسم


    42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟
    _ بیش از همه خدا،
    _ خانواده،
    _ باورها و افکار خودم،
    _ توجه به زندگی حضرت رسول(ص) وسختی ها و خون دل هایی که کشیدند در موارد دردناک زندگی با یادآوری این سختی ها دردهای خودم محو و موجب تسکین من در اون لحظه گشته است،
    _ اساتید بزرگی که درمحضرشون علاوه بر علم درس اخلاق و زندگی آموختم،
    _ رفتار منفی مردم در برخی موارد موجب تحرک بیشتر من برای رسیدن به اهدافم شد



    43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟
    _توکل بر خدا،
    _ انس با قرآن و توجه به آیات و مفاهیم آن و پی برد به حقایق و واقعیات و اهداف اصلی خلقت،
    _ تقویت وپرورش استعدادها،
    _ حضور در جامعه و انجام فعالیت جمعی،
    _ مبارزه با ترس ،
    _ درک افراد همنوع بخصوص در مکانی همچون این سایت،

    44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟

    تقصیری رو در درونم نتونستم به اثبات برسونم که دنبال مقصر بگردم در بچگی مدام بی تابی میکردم و طی آن به مادرم میگفتم منو اینجوری کردین در حالیکه خیلی بچه بودم و متوجه هیچی نبودم عقلم در حد کودکانه ی اون زمان کار می کرد اما از وقتی که فهمیدم کسی را مقصر نمی دونم بلکه لطفی است که به من عنایت شده و بجای دنبال مقصر گشتن در فکر استفاده هرچه بیشتراز همچین فرصتی هستم
    45- درد دل و آرزو
    مشکلات و دغدغه های فعلی همنوعانم ازجمله استقلال و ازدواجشون
    آرزوم سلامتی همه هست بخصوص حامیان ما معلولا پدر و مادرای عزیز و خواهر برادرای دلسوز

    46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی
    بنی آدم اعضای یکدیگرند /که درآفرینش زیک گوهرند
    فقط همین رو عملی کنید و هماهنگی و وحدانیت رو حاکم کنید دیگر دنیا بهشت می شود
    .


    موفق باشید
    22 کاربر مقابل از نیلوفر عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, *SABA*, 1228, Anousheh, Atefeh Panah, Behzad.n, eBRAHIMV, habibi, hasti63, laleh6, marieh, Mohammad, mohammad hassanjani, montazer65, soheilaa, zahra1371, امیرحسین, امیرمهدی, شهلا, فاطمه58, نارون, نیلوفر28


    ---------------

    نیلوفر آنلاین نیست.

  9. 40,391 امتیاز ، سطح 62
    4% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 1,259
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1386/06/16
    محل سکونت
    آذربايجان شرقي - وايقان
    نوشته ها
    1,562
    امتیاز
    40,391
    سطح
    62
    تشکر
    6,392
    تشکر شده 6,795 بار در 1,464 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #9 1393/02/21, 22:48
    نقل قول نوشته اصلی توسط hasti63 نمایش پست ها
    سن : 25
    تحصیلات : ليسانس كامپيوتر
    جنسیت : مذكر
    نوع معلولیت : جسمي حركتي (ديسترفي نوع دوشن)



    1- علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟ والا ميگن يكي از اين کرومزوم هاي كوچولو جابجاست يا كمه

    2- مشکلات دوران بارداری مادر؟یا غیره؟ نه

    3- بعد ازتولد چه مشکلاتی فرد و خانواده را دچار بحران کرد ؟ در سن 7 سالگي بيماريم مشخص شد خب من زياد حاليم نبود ولي فشار روحي وارد شده به خانواده و همچنين هزينه هاي رفتن به دكتر و اين چيزا كه بفهمن مشكلم چيه


    4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟ نه

    5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟
    بايد مثل يك فرد عادي رفتار بشه تا جايي كه امكان داره فقط در كارهاي كه نميتونه كمك بشه يا راحلهاي جايگزيني براش فراهم كنن

    6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟
    نميدونم چي بگم
    يكي از تفاوت‌هاي بين انسانها كه خيلي معلومه


    7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟چرا
    اره - چون از بچگي باهام بوده و واقعيتي به غير اين نديدم

    8- کودکی چطور بود؟
    دوران خوبي بود مشكلي بخاطر بيماريم نداشتم شاد و فعال بودم و كلي دوست داشتم البته مواردي بوده ولي اصلا مهم نبوده البته يه دليلي كه هست من كودكي بجاي ويلچر از دوچرخه استفاده ميكردم برا همين خيلي متفاوت نبود


    9- مشکلات دوران کودکی؟محدویت ها و.....
    بالا گفتم
    10- کی مشکلت رو واقعا درک کردی ؟
    فكر كنم از همون اول درك كردم برخورد خانواده هم جوري نبوده كه هميشه به فكر بيماريم باشم تنها چيزي كه شايد تو زندگيم خيلي كم بهش فكر كردم بيماريم بوده

    11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟ نداشتم

    12- نوجوانی چطور بود آرزو ها چگونه گذشت ؟ دوران خوبي بود آرزوهاي دور از دسترسي نداشتم به چيزايي كه خواستم رسيدم مي‌شه گفت چيزايي رو ارزو كردم كه ميتونم برسم

    13- مشکلات که در مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    بدليل داشتن دوست خيلي خوب و ساير دوستان خوب ديگه مشكل شديدي نداشتم كه يك مانع بشه برام
    بيشتر مشكلات رفت امدي بود كه به كمك دوستان اصلا بچشمم نميومد(كمك بدون ترحم)

    14- محدویت های که در دوران مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    فقط ساعت ورزش رو نداشتم كه به بيكاري يا گاهي شطرنج ميگذروندم اخر سرم يه نمره بالا ميدادن تموم


    15- چه چیزهای به شما آسیب زد در مدرسه و دانشگاه ؟ من اسيب زدم به مدرسه ولي يادم نمياد مدرسه اسيبي زده باشه

    16- چگونگی پیدا کردن شغل؟
    دنبالش نگشتم
    در زمينه اي كه درس خوندم تو خونه كار ميكنم تنبلي نكنم بدك نيست
    ولي كار بيرون نداشتم و خيلي سخته گيرم بياد


    17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟

    18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟ هنر دارم نيمچه كاريم دارم ولي اگه به اميد ديگرون بودن برا كار عمرا كاري داشتم

    19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟ نه تلاش چنداني نكردم

    20- شغلی که دارین دوست دارین؟ چرا؟ اره دوست دارم علاقه دارم بهش

    21- ازدواج کردین ؟ نه

    22- مشکلات ازوداج؟ عدم استقلال - اقتصادي - و مهمترينش پيدا كردن فرد مناسبي كه بتونه معلول رو درك كنه

    23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟
    مشكلي خاصي نبوده
    يكي نياز به كمك در بيشتر كارها بوده كه با برخورد مناسب خانوادم زياد ملموس نبوده برام
    يكي ديگه هم احتمالا مشكلات پيش رو براي ازدواج باشه


    24- با خانواده ها مشکلاتی ندارین در رابطه با ازدواج ؟ با خانواده خودم نه زيادم خواستگاري نرفتم تا ببينم برخورد خانواده هاي ديگه چيه

    25- آیا دوست دارید با یک فرد معلول ازدواج کنید یا سالم چرا؟
    بايد فردي باشه كه مكمل هم باشيم و بشه يه زندگي تا حدودي مستقل داشت.
    با وضعيت من فقط افراد سالم و يا يك فرد با معلوليت كم ميشه


    26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟ هيچي بالا توضيح دادم ارزوها جوري بود كه ميتونستم

    27- خیانت...................؟آیا علت اصلی خیانت معلولیت بود یا مشکلات رفتاری شما؟

    28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟ بهبود شغلم و ازدواج

    29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟ نداشتم

    30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟

    31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟
    اين اتفاق خيلي راحت ممكنه رخ بده
    اگه يك فرد معلول هدف نداشته باشه ميفته تو پوچي (البته برا افراد سالم هم هست)
    برا خودم دوره هاي كوتاه بوده كه رد شدن

    32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟ هميشه مثبت بوده و فكر كنم خوب جواب داده

    33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟
    هميني كه الان هستم

    34- زخم های زندگیت چیا بود نام ببر ؟دوست داشت توضیح بده ؟ نداشتم هنوز

    35- نگاه رو برام توضیح بده؟ ديدي كه يك حس رو به نفر مقابل انتقال بده

    36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟ سعي ميكنم چشم به چشم افراد نشم اگرم شدم و ديدم نگاه خوبي نداره لبخند ميزنم اصلا برا خودم نگاهش مهم نيست

    37- دوست پسر و دوست دختر چرا بود؟چه آسیبی زد؟ اصلا چي هستن اينا

    38- ترحم را توضیح دهید ؟
    حس دلسوزي افراد هست كه اگر درست هدايت نشود فرد مقابل را آزار مي‌دهد
    39- چه ترحمی به شما آسیب رساند ؟و باعث پیشرفت شما شد ؟

    40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟
    بله قبول كردن چراشو بفرماييد از خودشون بپرسيد
    41- آیا معلولیت زخم است ؟
    نه اصلا
    تازه ميتونه خيلي هم مفيد باشه
    مثلا وقتي من به موفقيت كوچكي دست پيدا ميكنم اين موفقيت از ديد كسايي كه ميبينن خيلي بزرگ مياد



    42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟
    اول خدا - خانواده همراه با دوستم- اعتماد بنفس خودم- دوستان

    43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟ چيزي نيست كه كنار بيام باهاش

    44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟ هيشكي

    45- درد دل و آرزو
    خود باوري و تلاش رو به جلو

    46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی
    حرفا و افكاري كه دارم به گوش خودم برسه بسمه
    ممنون برا اين نظرسنجي
    15 کاربر مقابل از eBRAHIMV عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, 1228, Anousheh, Atefeh Panah, Behzad.n, laleh6, marieh, soheilaa, zahra1371, امیرحسین, شهلا, فاطمه58, نارون, نیلوفر, نیلوفر28

    روزگارا
    تو اگر سخت به من میگیری،
    باخبر باش که پژمردن من آسان نیست؛
    گرچه دلگیرتر از دیروزم،
    گرچه فردای غم انگیز، مرا می خواند؛
    لیک باور دارم دلخوشی ها کم نیست.
    eBRAHIMV آنلاین نیست.

  10. 62,753 امتیاز ، سطح 77
    69% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 497
    53.0% فعالیت
    جایزه ها:
    برگزار کننده مسابقه عکاسی با موضوع وسایل کمکیبهترین کاربر به انتخاب دور اول شورا
    تاریخ عضویت
    1348/10/11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,213
    امتیاز
    62,753
    سطح
    77
    تشکر
    9,676
    تشکر شده 6,321 بار در 1,259 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #10 1393/02/22, 00:26
    سلام

    نقل قول نوشته اصلی توسط hasti63 نمایش پست ها

    سلام دوستای خوبم لطفا تمام سوال ها با صداقت کامل جواب بدین . بعضی سوال ها شاید مربوط به شما نباشد . اگر موضوع یا صحبتی داشتین که تواین سوال ها نبود ممنون میشم که بگین با تشکر از همتون .
    سن : 34
    تحصیلات : کارشناسی ارشد ـ دانشجوی دکتری
    جنسیت : خانم
    نوع معلولیت : جسمی حرکتی از نوع چهار چرخی



    1- علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟ ابتلا به بیماری استخوان‌های شکننده... شکستگی‌های زیاد در دست و پا و قفسه سینه و ... منجر به تغییر شکل و عدم رشد کافی آنها شد. ممکنه کسی این بیماری رو داشته باشه و معلول نشه، چون شدت‌هاش متفاوته. واسه من شدید بود.
    2- مشکلات دوران بارداری مادر؟یا غیره؟ خیلی هم خوش گذشته اولین نی نی بودما

    3- بعد ازتولد چه مشکلاتی فرد و خانواده را دچار بحران کرد ؟ بعد از تولد که نه! بعد از بروز بیماری از حدود دو سالگی... خوب تصور کنید یه بچه با یه لرزش کوچیک ممکنه استخوانهاش پودر بشه و وقتی میشکنه جیغهای بنفش میکشه و درد میکشه.
    خب خانواده دنبال درمان بودن حتی خارج ولی درمانی نبود و هنوزم نیست. فقط میشه تعداد شکستگیها رو محدود کرد که بازم کلیه.
    وقتی بیمارستان بودم مامان مجبور بودن هر روز بیان و خب خواهر برادرام اذیت میشدن
    یا یادمه کوچیک که بودم زمان جنگ بود و موشک بارون. بابام منو کنار خودش میخوابوند تا وقتی آزیر میکشن، دستاشونو بزارن رو گوشم تا صداها رو نشنوم و از ترس نشکنم و

    خیلیییی چیزای دیگه که .........

    4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟
    این بیماری ژنتیکیه و ممکنه بر اثر جهش به وجود بیاد. یعنی کسی سابقه بیماری رو نداشته باشه. مامان و بابام هم هفت پشت غریبه بودند.
    اگر پزشکان، بیشتر احساس مسؤولیت میکردن و موش آزمایشگاهیمون نمی کردن، میشد شدت معلولیت رو کم کرد و شاید الان نسبت به زمان ما بهتر بشه بیماری رو کنترل کرد
    .

    5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟
    همین که بین اون و بقیه بچه‌ها فرق نزارند (چه فرق مثبت و چه منفی)
    مهارتهایی رو بهش یاد بدن که کمک کنه بهتر زندگی کنند
    البته باید قبول کرد که روحیه آدمها با هم فرق داره و ممکنه بعضی خانواده ها راحت با معلولیت کنار نیان

    6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟
    هیچ انسانی کامل نیست. بعضی نقصها آشکاره و بعضی پنهان...

    7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟چرا
    خب آره... یعنی قبلا که اصلا فکر نمیکردم بهش و الان هم شرایط رو پذیرفتم و برهمون اساس هم برنامه ریزی میکنم.

    8- کودکی چطور بود؟
    کلا من آدم شادی بودم. یعنی روحیه ام طوری بود که این نیش همیشه باز بود. تا هفت سالگی که روزایی که نشکسته بودم، فقط نمیتونستم بازیهایی مثل لی لی انجام بدم. با بچه‌های بازیهایی میکردیم که تحرک زیاد نخواد. مثلا خاله بازی یا کاغذبازی (هر کدوم با کاغذ یه خانواده میساختیم و باهاشون بازی میکردیم)
    خوشبختانه هم‌بازیهای خوبی داشتم، چه پسر و چه دختر

    9- مشکلات دوران کودکی؟محدویت ها و.....
    مشکلات که یه بخشیش رو گفتم در بالا... خوب من باید خیلی مراقب میبودم. یه لحظه غفلت به پودرشدن منجر میشد

    10- کی مشکلت رو واقعا درک کردی ؟
    کلا وقتی درد میکشی، درک میکنی دیگه از همون موقع که درد کشیدم

    11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟
    زخم!! من نمیزارم چیزی زخم بشه

    12- نوجوانی چطور بود آرزو ها چگونه گذشت ؟
    نوجوانی هم که همچنان درد بود و چهارچرخی شده بودم و هدف موفقیت تحصیلی... آرزوم بود که خیلی موفق باشم تو تحصیل. من مدرسه عادی درس خوندم و جزو شاگردای برتر کلاس بودم و بنابراین، تحویلم میگرفتن و شرایط رو به خاطر خودشونم شده جور میکردن
    دلم میخواستم میتونستم یه مدرسه نمونه یا استعداد درخشان برم که نشد ...

    13- مشکلات که در مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    من خیلی نمیتونستم مدرسه برم و بیشتر خودم تو خونه درس میخوندم. در هر حال، مدرسه معمولا همکاری میکرد و کلاسای من رو پایین میگذاشت.
    در دانشگاه هم، در کارشناسی مامانم معمولا همراهم بود. اول ترم با آموزش هماهنگ میکرد که کلاسام پایین باشه و اونا هم همکاری میکردن. دانشکده خودمون دو تا آسانسور داشت که البته گاهی کار نمیکرد. ولی تأسیساتیا که میدونستن شرایط رو، تا زنگ میزدن میومدن و اگر میشد درست میکردن
    همکلاسیهام هم چه در مدرسه و چه دانشگاه، خوب بودند

    14- محدویت های که در دوران مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
    بخشیش رو گفتم در بالا، خب، خیلی کارها دوست داشتم انجام بدم و نشد.

    15- چه چیزهای به شما آسیب زد در مدرسه و دانشگاه ؟
    چیزی به من آسیب نزد. فقط خودم اعتماد به نفسم خیلی پایین بود و خیلی خجالتی بودم. به طوری که بعضی معلمها تصور میکردن توانایی حرف زدن ندارم کم کم بهتر شدم

    16- چگونگی پیدا کردن شغل؟
    الان که دانشجو ام... ولی یه مدت شاغل یودم. برای کار جایی که نزدیک خونه مون بود تقاضا دادم و خیلی محل نمیزاشتن. بالاخره گفتن حالا آزمایشی بیاد. رفتم و چند ماه بی قرارداد و حقوق کار کردم. وقتی کارم رو دیدند، فهمیدن که من میتونم. وقتی دکتری قبول شدم، بهم گفتند که برو بخون و هر موقع وقت داشتی بیا و کارت رو انجام بده و حقوقت رو بگیر. ولی من به دلایلی نخواستم که ادامه بدم و اومدم بیرون.


    17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟
    مشکل من بیشتر مناسب نبودن ساختمانهاس.

    18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟
    مهارت دارم و با همونها هم کسب درآمد میکنم.

    19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟
    توضیح دادم در بالا...

    20- شغلی که دارین دوست دارین؟ چرا؟
    من تدریس رو دوست دارم و یه مدت هم در یک دانشکده درس میدادم. بهم فشار میومد ولی دوست داشتم.

    21- ازدواج کردین ؟
    نوچ و بهش فکر نمیکنم

    22- مشکلات ازوداج؟
    خب من توانایی جسمیم کمه، به ازدواج فکر نمی‎کنم. من نمیتونم بچه‌دار بشم یا از بچه‌ای مراقبت کنم و اون مردایی هم که من میپسندمشون، همگی قابلیت اینو دارن که باباهای خیلی خوبی باشند و نسل خوبی پرورش بدن. همسر خوب بودن، آسون نیست.

    23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟
    مشکلات بیشتر به خاطر عدم امکانات در ساختمانها و برای حمل و نقل
    مثلا من بخوام تا مرکز شهر برم و برگردم باید سی چهل هزار تومان پول تاکسی بدم
    یا دوست ندارم مزاحم کسی بشم، و خیلی جاها مجبور میشم

    24- با خانواده ها مشکلاتی ندارین در رابطه با ازدواج ؟
    گفتم که چون نمیتونم راجع بهش صحبت نکردم باهاشون

    25- آیا دوست دارید با یک فرد معلول ازدواج کنید یا سالم چرا؟
    اگر میتونستم، شرایط جسمی خیلی برام مهم نبود، جز اینکه بتونیم به هم کمک کنیم. مهم برای من تناسب فرهنگی و داشتن هدف مشابهه

    26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟
    پنجاه شصت درصد

    27- خیانت...................؟آیا علت اصلی خیانت معلولیت بود یا مشکلات رفتاری شما؟
    ندیدم!

    28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟
    بتونم مفید باشم
    بدتر نشم
    مزاحم کسی نباشم
    بیمارستان نرم


    29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟
    تنهایی که نه! من معمولا سعی میکنم به دیگران کمک کنم و با کارهای مختلف خودم رو سرگرم کنم. تنهایی و انزوای اذیت کننده به ندرت داشتم.

    30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟
    نداشتم

    31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟
    نه! پوچی نداشتم.

    32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟
    کلا مثبتم. به نظرم طرز فکر آدم روحیه‌اش رو میسازه. فقط گاهی که به دغدغه‌هام فکر میکنم، استرس وارد میشه بهم...

    33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟
    هدف زندگی رشده و مقدار رشد بی‌نهایت. منم تلاش میکنم رشد کنم و مفید باشم.

    34- زخم های زندگیت چیا بود نام ببر ؟دوست داشت توضیح بده ؟
    زخمی نداشتم

    35- نگاه رو برام توضیح بده؟
    نگاه! نگاهه دیگه، وقتی با توجه به یه چیزی خیره میشی

    36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟
    من کلا کسی رو نگاه نمیکنم و نمیفهمم کی نگاه کرد و کی نکرد. هیچ وقت رفتار دیگران داغونم نکرده. مهم اینه که درست عمل کنم.

    37- دوست پسر و دوست دختر چرا بود؟چه آسیبی زد؟
    دوستی به معنای انسانی خوبه. من دوستان مذکر زیادی دارم که خیلی وقتها کمکم کردند و مثل برادر بودند برام.
    ولی اگر منظور دوستی با رابطه عاطفی و عشقولانه است، نمیپسندم. آسیب روحی میزنه به نظرم.



    39- چه ترحمی به شما آسیب رساند ؟و باعث پیشرفت شما شد ؟
    ترحم بد نیست. من وقتی کسی میخواد که کمکم کنه، اگر واقعا نیاز داشته باشم که میگم نیکی و پرسش؟ و اگر نیاز نداشته باشم با لبخند تشکر میکنم.

    40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟
    بلی. خب بهمون یاد دادند که در هر شرایطی باید ناامید نباشی و تلاش کنی...

    41- آیا معلولیت زخم است ؟
    اذیت‌کننده است. ولی خب اگر امکانات باشه، تحملش سخت نیست.

    42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟
    خدا
    خانواده
    تلاش خودم
    انسانهای خیلی خوبی که در مسیر زندگیم قرار گرفتند


    43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟
    تلاش در هر شرایطی
    مهربانی و کمک به دیگران
    امکانات


    44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟
    مقصر خاصی نیست. جهش ژنتیکی و تا حدی پزشکان بی مسؤولیت

    45- درد دل و آرزو
    امکانات به حدی برسد که یک معلول به راحتی در جامعه رفت و آمد کند.

    46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی)
    سلاملیکن کل جهان! با هم مهربان باشید و هم رو دوست داشته باشید
    ممنونم
    13 کاربر مقابل از نارون عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, 1228, Atefeh Panah, Behzad.n, eBRAHIMV, laleh6, marieh, sarv, soheilaa, zahra1371, شهلا, فاطمه58, نیلوفر28
    ===============================
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    ===============================

    امام علی (ع): اندیشیدن به خوبیها، آدمی را به انجام دادن آن برمی‌انگیزاند.
    ===============================
    نارون آنلاین نیست.

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •