سلام دوستای خوبم لطفا تمام سوال ها با صداقت کامل جواب بدین . بعضی سوال ها شاید مربوط به شما نباشد . اگر موضوع یا صحبتی داشتین که تواین سوال ها نبود ممنون میشم که بگین با تشکر از همتون .
سلام
سن : 26
تحصیلات : کارشناسی ارشد حقوق
جنسیت : مونث
نوع معلولیت :فلج اطفال پای راست
1- علت اصلی به وجود آمدن معلولیت ؟حکمت خدا وعدم امکانات پزشکی در منطقه محروم بلوچستان در دوران دفاع مقدس
2- مشکلات دوران بارداری مادر؟یا غیره؟ مشکل من مادرزادی نیست و عوامل بیرونی مسبب این مشکل هستند
3- بعد ازتولد چه مشکلاتی فرد و خانواده را دچار بحران کرد ؟
_ نگرانی های خانواده نسبت به آینده بنده،
_ عدم امکانات برای بهتر شدن وضعیت،
_مخارج بالای درمان،
_ مجبور به زندگی شدن در مشهد در طی مدت درمان،
_ ضعف فرهنگی جامعه برای قبول همچین افرادی،
_ وقت زیادی که در طی بهتر شدن اوضاع هدر رفت،
_امید واهی پزشکم جهت بهبود وضعیتم
4- آیا پیشگیری وجود داشت برای معلولیت شما؟بله همانطور که الان بسیار نادر شده
5- از نظر شما رفتار درست خانواده با یک کسی که معلولیت داره چگون باید باشه ؟
_درک وضعیت و احترام متعادل به چنین افرادی
_ فراهم نمودن محیط در جهت پیشرفت و شکوفایی استعدادهای این افراد
_پرورش جوانب معنوی از بدو کودکی _تلاش در جهت ایجاد باور و انگیزه در چنین افرادی
_تلاش در جهت کمک به این افراد برای پذیرفتن وضعیت موجود و کنار اومدن با عواقب آن یعنی آماده کردن افراد معلول برای قبول کردن معلولیت تا کمتر در تنش این مرحله سخت باشند
6- نظرت در مورد معلولیت چیه ؟
عیب و نقص ظاهری رو نمیشه عیب به حساب آورد ملاک بلندی روح آدمی است و فردی که از انسانیت برخودار باشه و دلش برای حقیقت بتپه انسان کاملی است نه اون فردی که اعضا و جوارحش سالم هستن و باطن و نیتش خراب
معلولیت به نظر من هدیه ایی است از جانب خدا به بندگان اختصاصی خودش در صورتی که فرد معلول این فرصت رو مغتنم بشماره بی شک به درجات عالی تری نزد خالقش خواهد رسید سپاس روزانه ما برای نداشته های جسمانی پله ای است برای ترقی ما به سمت دوست
7- آیا با واقعیت کنار اومدین ؟چرا
کمابیش
_ لطف خدا،
_ نعمتی بنام پدر با روحی بلند که همیشه راه رو برای من استوارتر کرده از مسببات این امر می باشند
_ همچنین خواسته قلبی خودم و عدم کوتاه آمدن در مقابل انرژیهای منفی درونی وبیرونی
8- کودکی چطور بود؟
سخت و سراسر تلاش و آرزو
9- مشکلات دوران کودکی؟محدویت ها و.....
_ نارضایتی مادر برای رفتن بنده به مدرسه،
_ نبود امکانات کافی در روستای محل سکونت،
_ طی کردن مسافت دو روستا برای درس خوندن بصورت روزانه،
_ حسرت بازی با کودکان هم سن،
_ عدم امکان راه رفتن طی چندین سال،
_ پاره شدن سریع لباس هام در جهت حرکت روی زمین
_ و...
10- کی مشکلت رو واقعا درک کردی ؟
سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی
11- زخم اصلی زندگیت کی بود و چی بود؟
................
12- نوجوانی چطور بود آرزو ها چگونه گذشت ؟
خوب پر از تلاش و عشق به کتاب و درس
13- مشکلات که در مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
مدرسه نگاه بچه هاوتمسخرات بچگونه،عدم مناسب سازی مسیر رفت و امد و همچنین محوطه دبستان
دانشگاه مشکلی نداشتم
14- محدویت های که در دوران مدرسه و دانشگاه داشتین ؟
عدم ورزش های حرکتی در ساعات تربیت بدنی و دیگر هیچ
15- چه چیزهای به شما آسیب زد در مدرسه و دانشگاه ؟
بیماری سختی که در اواخر متوسطه دچار شدم
نداشتن آرامش توی خوابگاه(بخاطر شیطنت و شلوغی بچه هاو بدخوابی بیش از حد من که مناسب با محیط های شلوغ نیست)وهمچنین سخت بودن ایاب و ذهاب به سالن مطالعه باعث شد رشته تحصیلی قبلی رو نیمه تمام رها کنم وگرنه در خود دانشگاه هیچ آسیبی متوجه من نگردید
16- چگونگی پیدا کردن شغل؟
از طرف مدیر گروه دعوت شدم جهت حق التدریس
17- آسیب اصلی در جامعه برای شغل ؟
چون کارم فرهنگیه آسیبی متوجه من نشده تو این مدت
البته در زمینه وکالت خانواده ام با ادامه کارم مخالفت کردند نه به خاطر معلولیت بلکه بخاطر تعصبات و البته جو نامناسب محیط اینجا در جهت وکالت خانم ها نه فقط من
18- آیا هنری دارین و شغلی ندارین ؟چرا؟
هنر که زیاد اما وقتش رو ندارم چون کارهای واجب تری بر عهده ام هست که چندوقتی است که فرصت خیلی از تفریحات رو ازم گرفته شغل هم موقتی دارم و هیچوقت به هنر با دید شغل و منبع درامد نگاه نکرده ام برای همین دنبال شغل در این زمینه نبوده ام
19- تلاشی کردین برای پیدا کردن شغل ؟
نه من اصلا تو فکر کار نبودم وکالت رو خواهرم ثبت نام کرده بود و با اصرار اون رفتم برا ازمون
برای تدریس هم چون گرایش من وجود نداشت اونا دعوت کردن و منم پذیرفتم
20- شغلی که دارین دوست دارین؟ چرا؟
خیلی کارمو دوست دارم گرچه هیچی پول توش نیست چون مطالب مدام مرور میشه و هم روح و روانم آرومتره
21- ازدواج کردین ؟
نه مجردم
22- مشکلات ازوداج؟
خودم مشکلی ندارم
23- در زندگی چه مشکلاتی براتون به وجود آمده ؟
این سوال کلی هست نمی دونم از کدوم ابعادش بگم ودر چه برهه زمانی
خیلی مشکلات برام پیش اومده که خداروشکر منم در برخورد با مشکلات تلاشم رو مضاعف کردم و ازشون رد شدم
24- با خانواده ها مشکلاتی ندارین در رابطه با ازدواج ؟
خانواده با ازدواج من مشکلاتی دارندچند مورد رو از بیرون شنیدم که خانواده فلانی اومدن و خانواده من جواب رد دادن بدون هیچ اطلاعی به من
منم هیچوقت ازشون سوال نکردم چرا پنهون کردن چون اصلا برام مهم نبوده و به ازدواج فکر نمیکردم و با درس سر و کله میزدم
25- آیا دوست دارید با یک فرد معلول ازدواج کنید یا سالم چرا؟
ملاک انسانیت و درک طرف هست ظاهر افراد برای من ملاک نبوده و نیست معنویاتش قوی باشه و کلا از مادیات و ظاهریات محروم باشه من بله رو میدم اما کو آدمیت
معلول رو از جهتی که راحت تر میشه باهم کنار بیایم و درک کنیم همدیگر رو ترجیح میدم
26- چند درصد از نرسیدن به آرزوهاست معلولیت است ؟
اگه بگم صفر درصد شاید شعار باشه10% واقعی تره
27- خیانت...................؟آیا علت اصلی خیانت معلولیت بود یا مشکلات رفتاری شما؟
خیانت چی؟
هیچ کدام،کسی که خیانت می کنه علت اصلی ناهنجاری های درونی خود اون فرد هست نه معلولیت یا مشکلات رفتاری بقیه
من اگه از رفتار کسی خوشم نیاد و یا حتی اون فرد درحق من بدی کرده باشه دلیل بر این نمیشه که من بهش خیانت بکنم اگر خیانت بکنم خودم ایراداتی دارم که باید در پی اصلاحشون باشم
28- دغه دغه های زندگی تون چیه ؟
فعلا ادامه تحصیل
29- تنهایی و انزواهای که در زندگی داشتین چیه ؟توضیح بدین ؟
من که همیشه تنهام چون نیاز به تمرکز دارم تا فکرم کار کنهانزوا نداشتم تا جایی که یادم میاد
30- تنهایی و انزوا آسیب جدی به شما زد؟
تنهایی که آرامشه، تنها بودن رو خیلی دوست دارم ،آسیب که نزده هیچ موجب بکار افتادن افکارم شده
31- پوچی آیا در معلولیت است ؟آیا معلولیت شما را به سمت پوچی برده؟چرا به سمت مثبت نرفتین؟
پوچی چیه؟میشه گاهی خسته بشم اما غیر از اینه که نماینده ی خداییم در زمین و روح او در ما دمیده شده خدایی که سر منشا خوبیهاست جزیی از وجود آدمی است مگر پوچی با این تعابیر معنایی دارد؟
32- چقدر در زندگی مثبت فکر کردین و جواب داد؟
90%مثبت اندیش هستم نسبت به مشکلات و 100%مثبت اندیشی موجب مثبت آفرینی شده توی زندگی من
33- واقعیت زندگی از نظر شما چیه ؟
واقعیت منظور اگر همون عینیات باشه از نظر من میشه همین لحظه (حال،اکنونی که در آن به سر می برم)
34- زخم های زندگیت چیا بود نام ببر ؟دوست داشت توضیح بده ؟
مرگ عزیزان
35- نگاه رو برام توضیح بده؟
دیدگاه ونظرافراد
36- نگاه ها چقدر اذیتت کرد، داغونت کردو جلوی زندگی کردنت رو گرفت ؟
در سنین پایین تر بسیار اذیت می شدم اما به مرور که بزرگتر شدم شدت آثار این نگاه ها رو من افت پیدا کرد و هیچوقت مانع زندگی کردنم نشد چون هر شخصی یه نگاهی داره و این نگاه برای من قابل احترام هست فقط در محدوده نگاه اون فرد نه اینکه اجازه بدم روی زندگی من تاثیر بگذاره
زندگی اجتماعی حق همه هست چون طبع انسان اجتماعی پسنده،وقتی ما به جامعه پا میگذاریم درسته که حقوقی داریم اما در مقابل حقوق دیگران مسئولیت داریم وقتی خدایی که مالک کل کائنات هست منو خلق کرد وبه من چندصباحی حق زندگانی بخشید یعنی از کلیه حقوقی که او مشخص کرده منم بهره مند هستم که حضور در اجتماع و زندگی باسایرین حق من هست اگر فردی پا براین حقوق گذاشته و با نگاه نادرستش امنیت حضور اجتماعی بنده رو خدشه دار نماید بی شک در نزد قاضی حکیم پاسخگو خواهد بود
پس دلیلی نیست تا دید و نگاه دیگران موجب سلب زندگانی من گردد.
37- دوست پسر و دوست دختر چرا بود؟چه آسیبی زد؟
اصلا متن سوال رو متوجه نشدم، کلا این روابط برام قابل هضم نیست .
38- ترحم را توضیح دهید ؟
نگاه یا انجام عملی نسبت به فردی بدلیل عیوب ونقص های ظاهری اون فرد(توجه از روی دلسوزی نه دوست داشتن)
39- چه ترحمی به شما آسیب رساند ؟و باعث پیشرفت شما شد ؟عیف
در صورت برخورد با موارد ترحم به سرعت عکس العمل نشون میدم تا طرف متوجه بشه که نیازی به این الطافش ندارم
40- آیا خانوادت قبول کردن معلولیت رو؟ چرا؟
اره،فک می کنم همین که چندین سال اجازه زندگی مستقل رو در سایر شهرها به من دادن یعنی قبول وضعیت من
41- آیا معلولیت زخم است ؟
خدا نکنه با این دید بهش نگاه کنیم چون زندگی برامون جهنم میشه،
معلولیت رحم هست نه زخم،پلی است که خدا برام قرار داده تا از خودم به خودش برسم
42- چه چیزهای در زندگیت کمک بهت کرد؟
_ بیش از همه خدا،
_ خانواده،
_ باورها و افکار خودم،
_ توجه به زندگی حضرت رسول(ص) وسختی ها و خون دل هایی که کشیدند در موارد دردناک زندگی با یادآوری این سختی ها دردهای خودم محو و موجب تسکین من در اون لحظه گشته است،
_ اساتید بزرگی که درمحضرشون علاوه بر علم درس اخلاق و زندگی آموختم،
_ رفتار منفی مردم در برخی موارد موجب تحرک بیشتر من برای رسیدن به اهدافم شد
43- چه چیزهای در زندگی به ما کمک میکنه تا بتونیم راحتر کنار بیایم ؟
_توکل بر خدا،
_ انس با قرآن و توجه به آیات و مفاهیم آن و پی برد به حقایق و واقعیات و اهداف اصلی خلقت،
_ تقویت وپرورش استعدادها،
_ حضور در جامعه و انجام فعالیت جمعی،
_ مبارزه با ترس ،
_ درک افراد همنوع بخصوص در مکانی همچون این سایت،
44- مقصر اصلی معلویتت رو چه کسی میدونی ؟
تقصیری رو در درونم نتونستم به اثبات برسونم که دنبال مقصر بگردم در بچگی مدام بی تابی میکردم و طی آن به مادرم میگفتم منو اینجوری کردین در حالیکه خیلی بچه بودم و متوجه هیچی نبودم عقلم در حد کودکانه ی اون زمان کار می کرد اما از وقتی که فهمیدم کسی را مقصر نمی دونم بلکه لطفی است که به من عنایت شده و بجای دنبال مقصر گشتن در فکر استفاده هرچه بیشتراز همچین فرصتی هستم
45- درد دل و آرزو
مشکلات و دغدغه های فعلی همنوعانم ازجمله استقلال و ازدواجشون
آرزوم سلامتی همه هست بخصوص حامیان ما معلولا پدر و مادرای عزیز و خواهر برادرای دلسوز
46 - حرف جهانی (حرفی که به گوش کل جهان میخوای برسونی
بنی آدم اعضای یکدیگرند /که درآفرینش زیک گوهرند
فقط همین رو عملی کنید و هماهنگی و وحدانیت رو حاکم کنید دیگر دنیا بهشت می شود.
موفق باشید