alt
نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: گشتي در دنياي دل و روان

  1. 35,895 امتیاز ، سطح 58
    38% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 755
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر اول مسابقه عکاسی زمستان 92نفر دوم مسابقه عکاسی با موضوع وسایل کمکینفر دوم مسابقه شعر و گرافیبرگزیده مسابقه کتابخوانی آذر 94
    تاریخ عضویت
    1394/06/11
    محل سکونت
    دیاری سر سبز
    نوشته ها
    1,522
    امتیاز
    35,895
    سطح
    58
    تشکر
    8,387
    تشکر شده 7,798 بار در 1,595 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    گشتي در دنياي دل و روان

    #1 1392/11/23, 10:31

    روح آدمي، عطيه‌اي شگفت از سوي خداست.
    ابعاد پيچ در پيچ و ناشناخته روح، آن را اسرارآميز ساخته است و ورود به قلمرو روان، کار هر کس نيست.
    شناخت انسان و ويژگي‏هاي روحي و رواني او، مبناي هر کار فکري، اخلاقي، تربيتي و اجتماعي است و هر که بخواهد براي انسان برنامه بريزد، بايد بعد روحي او را بشناسد و ويژگي‌هاي روح فردي و روح جمعي را بداند.
    نوسانات روحي، آرامش‌ها و اضطراب‌ها، انگيزه‏ها و محرک‏ها، تغييرات رفتاري و واکنش‏هاي اجتماعي، هنجارها و ناهنجاري‏هاي رواني انسان و خصلت‏ها و عمل‏هاي او، همه، گوياي رمز و راز نهفته در اين معماي هستي است.
    مراجعه به گنجينة حکمت‏هاي ديني و آيات و روايات، ما را با گوشه اي از ويژگي‏هاي روحي انسان آشنا مي‌سازد و همين‏ها کمک کار انسان در خودسازي و رسيدن به کمال نفساني و اعتلاي اخلاقي است.


    1. انسان يک دله يا صد دله
    قلب، کانون محبت‏ها، گرايش‏ها و کشش‏هاست. علاقه‌مندي به هر چه باشد، انسان را در خط همان قرار مي‏دهد.
    قرآن کريم مي‏فرمايد: «ما جعل الله لرجلٍ من قلبين في جوفه؛1 خداوند، براي هيچ کس، دو دل در درونش قرار نداده است».
    اين مي‏رساند که محبت‏ها و علاقه‏ها نمي تواند نسبت به دو چيز مخالف و دو جريان ناهمساز باشد.
    يا بيا پروانة اين نور باش
    يا برو خفاش باش و کور باش
    در زيارت‏ها خطاب به معصومين مي‏گوييم: «با شمايم؛ با شمايم؛ نه با غير شما يا دشمن شما».2
    آن چه به نام تولي و تبري در فروع دين به عنوان واجبات عملي يک مسلمان آمده، همين است که هم در مرحلة دروني و قلب و هم در عرصة بيروني و عمل، انسان، صف خود را نسبت به حق و باطل، عدل و ظلم، خودي و غيرخودي، خادم و خائن و دوست و دشمن، روشن کند.
    در دل، يک محبت مي‏گنجد و شاعران بر اساس همين نکته، چنين سروده‌اند: «اي يک دلة صد دله، دل يک دله کن...».


    2. قلب‏هاي آماده يا بي رغبت
    انگيزة مهم بر هر عمل مثبت، علاقة قلبي است.
    دل انسان نسبت به کسي، چيزي، کاري، موضوعي، تفکري، جناحي و... يا حالت «اقبال» دارد يا حالت ادبار؛ وقتي اقبال باشد، شوق عمل هم وجود دارد و وقتي که ادبار باشد، نه تنها ذوق و شوق عمل نيست، بلکه نفرت و زدگي و بي رغبتي هست.
    در انجام عبادت‏ها و ذکر و تلاوت و روزه و زيارت نيز، بايد به اين آمادگي روحي توجه داشت و آن را پديد آورد و اگر نبود، عبادت را بر خويشتن نبايد تحميل کرد که اثر منفي دارد.
    امام علي عليه السلام مي‏فرمايد: «دل‌ها، حالتِ خواستن دارد و حالت نخواستن؛ اقبال دارد و ادبار. هر گاه قلب، حالت اقبال و تمايل و شوق داشت، به سراغش برويد و زمينة کارهاي عملي و عبادي از او بخواهيد؛ چرا که وقتي قلب، مورد اجبار و اکراه قرار گيرد، کور مي‏شود».3
    در سخن ديگر مي‏فرمايد: «اگر دل‌ها آماده بودند، آنها را بر نوافل و مستحبات وا داريد؛ اما اگر حالت ادبار و روي‌گرداني داشتند، به همين واجبات بسنده کنيد».4
    در پند و موعظه نيز، واعظ بايد به آمادگي قلبي مخاطب نگاه کند و اگر زمينة پذيرش نبود، پند را هدر ندهد.


    پي نوشت‏ها:
    1. احزاب، آيه 4.
    2. «فمعکم، معکم، لا مع عدوکم».
    3. غررالحکم، ج 6، ص 206؛ نهج البلاغه، حکمت 193 (انّ للقلوب الشوهً و کراههً...).
    4. نهج البلاغه، حکمت 312 (ان للقلوب اقبالاً و ادباراً).
    جواد محدثي نشریه پرسمان
    2 کاربر مقابل از montazer65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. شبنم, مهین
    ""الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم""

    ای پادشــه خــوبــان داد از غــم تنــهایی
    دل بی تو به جان آمد وقتست که باز آیی
    montazer65 آنلاین نیست.

  2. 35,895 امتیاز ، سطح 58
    38% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 755
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر اول مسابقه عکاسی زمستان 92نفر دوم مسابقه عکاسی با موضوع وسایل کمکینفر دوم مسابقه شعر و گرافیبرگزیده مسابقه کتابخوانی آذر 94
    تاریخ عضویت
    1394/06/11
    محل سکونت
    دیاری سر سبز
    نوشته ها
    1,522
    امتیاز
    35,895
    سطح
    58
    تشکر
    8,387
    تشکر شده 7,798 بار در 1,595 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1392/11/28, 13:42
    3. اراده، عامل نستوهي

    انسان، ترکيبي از جسم و جان و روح و پيکر است و هر کدام از اينها نشاط يا کسالت خاص خود را دارد؛ ولي وضع روحي بر حال جسمي انسان هم اثر مي‏گذارد.
    گاهي انسان از ساده‌ترين کار، خسته مي‏شود و گاهي کندن کوه هم انسان را خسته نمي‌کند. داستان عاشقانة فرهاد کوه‌کن از همين باب است.
    گاهي دو رکعت نماز، براي بعضي، بسيار سخت و سنگين است.
    گاهي شب زنده داري و عبادت و دعا و نيايش در تمام شب، عابد و نيايش‌گر را نه تنها خسته نمي‌کند، بلکه با نشاط نگه مي‏دارد.
    اين خستگي و سنگيني، براي آن است که نيت و عشق و انگيزه نيست و اين نستوهي و خستگي نشناسي، به دليل وجود نيت قوي و ارادة استوار است.
    امام صادق عليه‌السلام فرمود: «هيچ بدني از آن چه که نيت بر انجام آن قوي باشد، ضعيف و سست نمي‌شود».5
    چرا عشق، آدمي را نستوه و پرطاقت مي‏سازد؟ چرا عاشقان، باديه‏ها را با پاي پرآبله طي مي‏کنند و سختي‏ها را به جان مي‏خرند؟ چون نيت، انگيزه و شوق دارند.
    اگر بخواهيم از کار خير و عبادت و نماز خسته نشويم، بايد چاشني نيت و اراده را بيفزاييم.

    4. بدگماني، عامل تنهايي
    بدبيني، گاهي ريشه در خصلت‏هاي منفي خود شخص دارد؛ «کافر همه را به کيش خود پندارد».
    وقتي کسي صداقت نداشت، دوستي‏هاي همه را رياکارانه مي‏پندارد.
    وقتي کسي اخلاص نداشت، عبادت‏هاي ديگران را هم متظاهرانه مي‏بيند.
    وقتي کسي خائن بود، مي‏پندارد که همه اهل خيانتند.
    نتيجة اين خصلت، آن است که انسان بدبين، چون به کسي اعتماد نمي کند، خودش تنها مي‏ماند و دوستانش را از دست مي‏دهد و با افراد نمي تواند گرم بگيرد و بجوشد.
    امام علي عليه السلام مي‏فرمايد: «بدحال‌ترين مردم، کسي است که چون بدبين است، به هيچ کس اعتماد نمي‌کند و چون رفتارش نامناسب مي‌شود، کسي براي او باقي نمي‌ماند [و همه از دور او پراکنده مي‏شوند]».6
    در روايات آمده است که انسان بدگمان، نه دين دارد و نه ايمان. کار بدبين، به هم مي‌ريزد و بر کارهاي بد، برانگيخته مي‌شود و ديگران را به خيانت، متهم مي‌کند و روابط دوستانه‌اش با ديگران اختلال مي‌يابد و دچار توهمات مي‌گردد. بدبيني، يک بيماري هميشگي است.
    اين کلام حضرت امير عليه‌السلام نيز تنها ماندن انسان‌هاي بدبين را مي‌رساند: «هر کس گمانش را نيکو نسازد، از هر کس در وحشت و هراس خواهد بود».7 اين نيز گوشه اي از تأثير روحية منفي بدگماني را در زندگي انسان‌ها نشان مي‌دهد.


    5. تأثير ظاهر در باطن
    بين حالات جسمي و روحي و ظاهري و باطني، تأثير متقابل وجود دارد؛ مثلاً همچنان که ترس، عامل رنگ پريدگي مي‏شود و شرم، رنگ طرف را سرخ مي‏کند، خستگي جسمي هم روح او را کسل مي‏کند و شکم‌بارگي و پرخوري نيز حالت خشوع و رقت قلب را از بين مي‌برد.
    گرچه اغلب، حالت دروني است که بر وضع ظاهري اثر مي‏گذارد، ولي گاهي هم مي‏توان با رعايت نکاتي در حالات ظاهري، درون را هم متحول کرد؛
    مثلاً نماز، توجه به معبود و آفريدگار است؛ ولي در ظاهر، رو به قبله و کعبه داشتن و دست‌ها را هنگام قرائت پايين انداختن و نگاه را به محل سجود دوختن و آرام و باوقار، اعمال نماز را انجام دادن، در پيدايش حالت معنوي و خشوع نماز، مؤثر است و اين، نمونه‌اي از تأثير ظاهر بر باطن است.
    چرا گفته‌اند که قيافه و لباس خود را شبيه به کفار نسازيد؟ چون شباهت ظاهري، انسان را به همسويي فکري و باطني مي‏کشاند.
    امام علي عليه السلام مي‏فرمايد: «هر گاه حليم و بردبار نيستي، خودت را بردبار نشان بده؛ چرا که بسيار اندک است که کسي خود را شبيه قومي سازد؛ مگر اين که نزديک است از آنان باشد».8
    اين سخن، دامنة وسيعي از معارف را در بر دارد و فصل طويلي از نکات فرهنگي، اخلاقي و اجتماعي را پيش روي انسان مي‏گشايد و حتي تهاجم فرهنگي و اثرپذيري از مظاهر فرهنگ غرب و نوع زندگي و لباس و چهره و آرايش را شامل مي‌شود.
    چنين نيست که بگوييم چه مانعي دارد که کسي اين گونه لباس بپوشد يا چنين آرايش کند؛ زيرا وضع ظاهرش در وضع باطنش هم اثر مي‌گذارد.
    خود را کريم و بخشنده نشان دادن، زمينة رويش خصلت سخاوت را پديد مي‏آورد؛ اظهار ترس، آدم را ترسو مي‏کند؛ رجزخواني و حماسه سرايي، به شخص، روحيه مي‏دهد؛ تميزي لباس و ظاهر، به طهارت دروني و علاقه به تزکية نفس مي‌انجامد.


    6. رابطة سنگ‌دلي با گناه
    در حالات انسان، به دو موضوع قساوت قلب و رقت قلب برمي‌خوريم. انسان‏هاي سنگ‌دل، بي‌عاطفه و بي‌خيرند؛ دلشان به حال کسي نمي‌سوزد؛ اشکي در چشمشان نمي‌نشيند و حال عبادت پيدا نمي‌کنند؛ اما انسان‏هاي رقيق القلب، اهل خشوعند؛ پند و موعظه بر آنها اثر مي‏گذارد؛ دلشان براي فقر و محروميت و مظلوميت ديگران مي‏سوزد؛ اهل اشک و دعا و تضرعند و... «چشم گريان، چشمة فيض خداست».
    چه عاملي سبب سخت شدن دل و قساوت قلب مي‌گردد؟
    چه عاملي دل را رقيق و خاشع مي‌سازد؟
    بزرگان در اين زمينه بحث‌هاي مفصلي دارند و در احاديث هم نکته‌هاي نابي وجود دارد که ما تنها به يک حديث اکتفا مي‌کنيم.
    حضرت علي عليه‌السلام فرمود: «اشک‌ها خشک نمي‌شوند؛ مگر به خاطر قساوت دل‌ها و دل‏ها هم قساوت نمي‌يابند؛ مگر به سبب زيادي گناهان».
    اگر دست روي سر يتيم کشيدن، رقت قلب مي‏آورد، پس بايد ابراز عاطفه نسبت به آنان را از ياد نبرد.
    اگر همنشيني بسيار با دنيازدگان مال‌دوست، دل را سخت مي‌کند، بايد در اين گونه معاشرت‏ها، تجديد نظر کرد.
    گناه، يک مرحله انسان را از خدا دور مي‌کند و تکرار گناه، اين فاصله را افزايش مي‌دهد و سرانجام، اصرار بر گناه، لقب گناهکار بر انسان مي‏نهد. وقتي کسي از تکرار گناه ابايي ندارد، معصيت به عنوان کاري عادي براي او در مي‏آيد و آن گاه ديگر هيچ تذکر و پندي برايش اثربخش نيست.
    وقتي لباس کسي تميز است، مواظب است که گرد و خاک يا چرک و آلودگي بر آن نريزد و بنشيند؛ ولي وقتي لباس کثيف شد، ديگر از رسيدن چرک و آلودگي به لباس، واهمه و پرهيزي ندارد.
    در حالات قلب هم بايد مواظب بود که خانه دل، کثيف و آلوده نشود. آلودگي خانه دل، در ساية گناهان و رذايل اخلاقي است. توبه، تطهير دل از رذايل است و محاسبه، راهي براي شناخت عيوب نفس است.
    نگذاريم با راه يافتن بدي‌ها، عيب‌ها و گناهان، خانه دل ما «پناهگاه شياطين» شود.
    به طهارت خانه دل، اهميت دهيم و آلودگي را بر آن برنَتابيم.


    پي نوشت‏ها:
    4. نهج البلاغه، حکمت 312 (ان للقلوب اقبالاً و ادباراً).
    5. مجلسي، بحارالانوار، ج 67، ص 205.
    6. «اسوء الناس حالاً من لم يثق باحد لسوء ظنه...». (بحارالانوار، ج 75، ص 93).
    7. غررالحکم، حديث 9084.
    8. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 11، ص 212؛ نهج البلاغه، حکمت 207.
    9. بحارالانوار، ج 70، ص 354.
    3 کاربر مقابل از montazer65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. sanasana, مهین, کام
    ""الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم""

    ای پادشــه خــوبــان داد از غــم تنــهایی
    دل بی تو به جان آمد وقتست که باز آیی
    montazer65 آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •