alt
صفحه 3 از 23 نخستنخست 1234513 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 21 به 30 از 226

موضوع: اسم یه شاعر بگو تا نفر بعدی یه شعر ازش بگه.......؟؟!!؟؟

  1. 39,745 امتیاز ، سطح 61
    54% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 605
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر دوم مسابقه تابستانه داستانک نویسی
    تاریخ عضویت
    1391/02/30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    2,425
    امتیاز
    39,745
    سطح
    61
    تشکر
    7,960
    تشکر شده 9,854 بار در 2,533 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #21 1391/11/04, 16:30
    پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند

    بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند



    همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست

    طاقتم اظهار عجزو نا توانی می کند



    بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن

    با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند



    ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز

    چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند



    نای ما خاموش ولی این زهره شیطان هنوز

    با همان شور و نوا دارد شبانی می کند



    گر زمین دود هوا گردد همانا، آسمان

    با همین نخوت که دارد آسمانی می کند



    سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز

    در درونم زنده است و زندگانی می کند



    با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من

    خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند



    بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی

    چون بهاران می رسد با من خزانی می کند



    طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند

    آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند



    می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان

    دفتر دوران ما هم بایگانی می کند



    "شهریارا" گو دل از ما مهربانان نشکنید

    ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند

    "بابا طاهر"
    کاربر مقابل از BAAGHE BI BARGI عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: 1228
    [CENTER][B][COLOR="DarkGreen"]سال فقط 93...[/COLOR][/B][/CENTER]
    BAAGHE BI BARGI آنلاین نیست.

  2. 62,906 امتیاز ، سطح 77
    79% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 344
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1391/03/04
    محل سکونت
    ....
    نوشته ها
    2,633
    امتیاز
    62,906
    سطح
    77
    تشکر
    11,047
    تشکر شده 13,957 بار در 3,200 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #22 1391/11/04, 16:38
    غمم غم بی و همراز دلم غم .... غمم همصحبت و همراز و همدم

    غمت مهله که مو تنها نشینم .... مریزا بارک الله مرحبا غم

    "شهریار"
    کاربر مقابل از soheilaa عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: 1228
    dönya güzel olsaydı ,doğarken ağlamazdık
    yaşarken temiz kalsaydık ölünce yıkanmazdık
    soheilaa آنلاین نیست.

  3. 31,092 امتیاز ، سطح 54
    22% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 858
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    برنده ی مسابقه حضرت علی«ع»
    تاریخ عضویت
    1390/11/23
    محل سکونت
    خرم آباد
    نوشته ها
    824
    امتیاز
    31,092
    سطح
    54
    تشکر
    7,341
    تشکر شده 8,223 بار در 2,145 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #23 1391/11/04, 18:20
    پیرمو گاهی دلم یاد جوانی میکند

    بلبل شوقم هوای نغمه خوانی میکند

    همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست

    طاقتم اظهار عجز و نا توانی میکند

    بلبلی در سینه مینالد هنوزم کین چمن

    با خزون هم آشتی و گل فشانی میکند

    ما به داغ عشق بازیها نشستیمو هنوز

    چشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند

    نای ما خاموش ولی این زهره شیطان

    با همان شورو نوا دارد شبانی میکند

    گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان

    با همین نخوت که دارد آسمانی میکند

    سالهاشد رفته دم سازم ز دست اما هنوز

    در درونم زنده است و زندگانی میکند

    بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی

    چون بهاران میرسد با من خزانی میکند

    میرسد قرنی به پایان و سپهر بایگان

    دفتر دوران ما هم بایگانی میکند

    شهریارا گو دل از ما مهربانان نشکنید

    ور نه قاضی در قضا نا مهربانی میکند

    خیام
    کاربر مقابل از *SABA* عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: 1228
    *SABA* آنلاین نیست.

  4. 39,745 امتیاز ، سطح 61
    54% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 605
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر دوم مسابقه تابستانه داستانک نویسی
    تاریخ عضویت
    1391/02/30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    2,425
    امتیاز
    39,745
    سطح
    61
    تشکر
    7,960
    تشکر شده 9,854 بار در 2,533 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #24 1391/11/05, 01:20
    نقل قول نوشته اصلی توسط *SABA* نمایش پست ها
    پیرمو گاهی دلم یاد جوانی میکند

    بلبل شوقم هوای نغمه خوانی میکند

    همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست

    ..........

    خیام
    این شعرو من بالا سرودمااااااااgol
    کاربر مقابل از BAAGHE BI BARGI عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: 1228
    [CENTER][B][COLOR="DarkGreen"]سال فقط 93...[/COLOR][/B][/CENTER]
    BAAGHE BI BARGI آنلاین نیست.

  5. 31,092 امتیاز ، سطح 54
    22% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 858
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    برنده ی مسابقه حضرت علی«ع»
    تاریخ عضویت
    1390/11/23
    محل سکونت
    خرم آباد
    نوشته ها
    824
    امتیاز
    31,092
    سطح
    54
    تشکر
    7,341
    تشکر شده 8,223 بار در 2,145 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #25 1391/11/05, 09:33
    نقل قول نوشته اصلی توسط baaghe bi bargi نمایش پست ها
    این شعرو من بالا سرودمااااااااgol
    چرا من ندیدمبس که این شعرو دوست دارم


    علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

    که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

    دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

    به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

    به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

    چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

    مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

    به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

    برو ای گدای مسکین در خانه علی زن

    که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

    بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من

    چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

    بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب

    که علم کند به عالم شهدای کربلا را

    چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

    چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

    نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

    متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

    بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت

    که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

    به امید آن که شاید برسد به خاک پایت

    چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

    چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان

    که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

    چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم

    که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

    «همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

    به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»

    ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب

    غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا


    خیام
    کاربر مقابل از *SABA* عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: 1228
    *SABA* آنلاین نیست.

  6. 39,745 امتیاز ، سطح 61
    54% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 605
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر دوم مسابقه تابستانه داستانک نویسی
    تاریخ عضویت
    1391/02/30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    2,425
    امتیاز
    39,745
    سطح
    61
    تشکر
    7,960
    تشکر شده 9,854 بار در 2,533 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #26 1391/11/05, 11:32
    گویند بهشت و حور و کوثر باشد
    جوی می و شیر و شهد و شکر باشد
    پر کن قدح باده و بر دستم نه
    نقدی ز هزار نسیه خوشتر باشد

    "نظامی"
    کاربر مقابل از BAAGHE BI BARGI عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: 1228
    [CENTER][B][COLOR="DarkGreen"]سال فقط 93...[/COLOR][/B][/CENTER]
    BAAGHE BI BARGI آنلاین نیست.

  7. 62,906 امتیاز ، سطح 77
    79% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 344
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1391/03/04
    محل سکونت
    ....
    نوشته ها
    2,633
    امتیاز
    62,906
    سطح
    77
    تشکر
    11,047
    تشکر شده 13,957 بار در 3,200 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #27 1391/11/05, 15:26
    ای همه هستی ز تو پیدا شده

    خاک ضعیف از تو توانا شده

    زیرنشین علمت کاینات

    ما بتو قائم چو تو قائم بذات

    هستی تو صورت پیوند نه

    تو بکس و کس بتو مانند نه

    آنچه تغییر نپذیرد توئی

    وانکه نمرده­ست ونمیرد توئی

    تا کرمت راه جهان برگرفت

    پشت زمین بارگران برگرفت

    هرکه نه گویای تو خاموش به

    هرچه نه یاد تو فراموش به

    غنچه کمر بسته که ما بنده­ایم

    گل همه تن جان که بتو زنده­ایم...

    "سهراب سپهری"
    2 کاربر مقابل از soheilaa عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 1228, BAAGHE BI BARGI
    dönya güzel olsaydı ,doğarken ağlamazdık
    yaşarken temiz kalsaydık ölünce yıkanmazdık
    soheilaa آنلاین نیست.

  8. 58,510 امتیاز ، سطح 74
    98% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 40
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نایب قهرمان جام بیلیاردنفر اول مسابقه اسنوکرایجاد کننده بهترین تاپیک به انتخاب دور اول شورا
    تاریخ عضویت
    1348/10/11
    محل سکونت
    در جوار کریمه ی اهلبیت (س)
    نوشته ها
    784
    امتیاز
    58,510
    سطح
    74
    تشکر
    7,507
    تشکر شده 6,333 بار در 1,107 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #28 1391/11/05, 15:32
    شب سردی است و من افسرده
    راه دوری است و پایی خسته

    تیرگی هست و چراغی مرده
    می کنم تنها از جاده عبور

    دور ماندند ز من آدمها
    سایه ای از سر دیوار گذشت

    غمی افزود مرا بر غم ها
    فکر تاریکی و این ویرانی

    بی خبر آمد تا به دل من
    قصه ها ساز کند پنهانی

    نیست رنگی که بگوید با من
    اندکی صبر سحر نزدیک است

    هر دم این بانگ برآرم از دل
    وای این شب چه قدر تاریک است

    خنده ای کو که به دل انگیزم ؟
    قطره ای کو که به دریا ریزم ؟

    صخره ای کو که بدان آویزم ؟
    مثل این است که شب نمناک است

    دیگران را هم غم هست به دل
    غم من لیک غمی غمناک است


    " رشحه "
    2 کاربر مقابل از Mohammad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 1228, BAAGHE BI BARGI
    .

    ما گذشتیم و گذشت . . .

    این نیز بگذرد . . .

    Mohammad آنلاین نیست.

  9. 46,271 امتیاز ، سطح 66
    52% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 679
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1391/04/30
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,295
    امتیاز
    46,271
    سطح
    66
    تشکر
    14,004
    تشکر شده 8,241 بار در 2,208 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #29 1391/11/05, 15:38
    ماهم اگر به قهر شد از لطف باز گشت
    شکر خدا که آه سحر چاره ساز گشت
    در ملک عشق خواجگی و بندگی کدام
    محمود بین چگونه غلام ایاز گشت
    فرخنده هاتفیم به گوش این نوید گفت
    دوشینه چون ز خواب غمم دیده بازگشت
    کای رشحه شاد زی که ز یمن قدوم شاه
    بر روی هم غمت در شادی فراز گشت
    یعنی ضیا که قهر وی و لطف عام او
    این جانگداز آمد و آن دلنواز گشت

    *سعدی*
    2 کاربر مقابل از کوثر عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 1228, BAAGHE BI BARGI
    کوثر آنلاین نیست.

  10. 31,092 امتیاز ، سطح 54
    22% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 858
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    برنده ی مسابقه حضرت علی«ع»
    تاریخ عضویت
    1390/11/23
    محل سکونت
    خرم آباد
    نوشته ها
    824
    امتیاز
    31,092
    سطح
    54
    تشکر
    7,341
    تشکر شده 8,223 بار در 2,145 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #30 1391/11/05, 15:47
    سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
    رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم
    گاه گویم که بنالم ز پریشانی حالم
    بازگویم که عیانست چه حاجت به بیانم
    هیچم از دنیی و عقبی نبرد گوشه خاطر
    که به دیدار تو شغلست و فراغ از دو جهانم
    گر چنانست که روی من مسکین گدا را
    به در غیر ببینی ز در خویش برانم
    من در اندیشه آنم که روان بر تو فشانم
    نه در اندیشه که خود را ز کمندت برهانم
    گر تو شیرین زمانی نظری نیز به من کن
    که به دیوانگی از عشق تو فرهاد زمانم
    نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
    دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
    من همان روز بگفتم که طریق تو گرفتم
    که به جانان نرسم تا نرسد کار به جانم
    درم از دیده چکانست به یاد لب لعلت
    نگهی باز به من کن که بسی در بچکانم
    سخن از نیمه بریدم که نگه کردم و دیدم
    که به پایان رسدم عمر و به پایان نرسانم


    "رهی معیری"
    2 کاربر مقابل از *SABA* عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 1228, BAAGHE BI BARGI
    *SABA* آنلاین نیست.

صفحه 3 از 23 نخستنخست 1234513 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •