مبین جان بینظیر بود
واااااااای که چقدر آخر داستانت جالب تموم شد
بازم ادامه بده مبین عزیز
منتظر می مونیم
مبین جان بینظیر بود
واااااااای که چقدر آخر داستانت جالب تموم شد
بازم ادامه بده مبین عزیز
منتظر می مونیم
کاربر مقابل از tanhaei50 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: مبین
بوسه زد باد بهاري به لب سبزه به ناز
گفت در گوش شقايق، گل نسرين صد راز
بلبل از شاخه گل داد به عشاق پيام
كه در آييد به ميخانه عشاق نواز
مبین جان دست گلت درد نکنه واقعا حس میکردم دارم یک فیلم میبینم و منتظره ادامه بودم .
منتظره داستان بعدی هستم
اونایی که قشنگ حرف میزنن ... قشنگم پشت پا میزنن !!
ايول ايول داش مبين جوووووون رو ايول
ممنون از همه دوستان گلم
باز امشب غزلی كنج دلم زندانی است
آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است
هيچ كسی تلخی لبخند مرا درک نكرد
های های دل ديوانه ی من پنهانی است
مبین عزیز داستان قشنگ و پر فراز و نشیبی بود...بقول دوستان مثل یک سریال هیجانی و نفس بر...بنظرم با توجه به اتفاقات زیادی که در این سناریو میوفته اگر پر و بال بهش بدید و خیلی به ریزه کاری ها بپردازید برای خودش یک رمان میشه...رو این موضوع فکر کنید.
ممنون ایدای عزیز برای این همه توجه و دقت
راستش رو بخوای یک فیلنامه میخواستم بنویسم .
طرحش آماده شد ولی با توجه به اینکه هیچ تجربه ای در نوشتن
فیلم نامه ندارم سعی کردم موضوع اون رو تغییر بدم و به عنوان
یک داستان یا سناریو اون رو اینجا بنویسم.
فیلم نامه اصلی موضوعش کاملاً فرق داره ولی بازیگرا و اون خونه باغ
و بابابزرگ در اون فیلمنامه وجود دارن فقط موضوع اون خیلی متفاوت هست.
امیدوارم کسی رو بتونم پیدا کنم که بتونه در نوشتن اصولی اون بهم کمک
کنه . چون در فیلم نامه باید دیالوگها نوشته بشه و با نداشتن تجربه خیلی سخته.
موضوع اون خیلی جذاب و پر هیجانتره .
اگه اصولی نوشته بشه فکر کنم بشه کسی رو پیدا کرد که در ساختنش
کمک کنه .
موضوعش خیلی جدید و به روز هست هیچ فیلم یا سریالی با موضوعی
که من در ذهنم دارم تا به حال ساخته نشده.
امیدوارم که بشه
بازم ممنونم ایدا جان
باز امشب غزلی كنج دلم زندانی است
آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است
هيچ كسی تلخی لبخند مرا درک نكرد
های های دل ديوانه ی من پنهانی است
ناکس عجب داستان نویس خوبی هستیاااااااااا، واقعا کلی حال کردم خوندم
داداش مبین تو شعر بگی خوبشو میگی، داستان میگی خوبشو میگی.... بابا آچار فرانسه
تاکی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)