من دو تا کارت دارم با شدت معلولیت متفاوت.. میفروشم
من دو تا کارت دارم با شدت معلولیت متفاوت.. میفروشم
4 کاربر مقابل از Niloof@r عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, f7970, hadi123, نارون
اره فرزانه جان کسانی که مدرک علوم اجتماعی،علوم تربیتی و مشاوره و توانبخشی ،کامپیوتر و حسابداری داشته باشند...که در شهر ما از اونجایی که رئیس اداره بهزیستی فردی کاری و دلسوز هست از خود بچه های معلول درخواست داده بود و اداره کل قبول کرده و بچه ها استخدام شدند.
هر سازمانی برای افرادی از جامعه ایجاد شده ...مثلأ سازمان اموزش و پرورش برای معلمان هست .سازمان بهزیستی برای معلولین و زنان بی سرپرست ایجاد شده...دلیل نیست که هرکسی عضو بهزیستی هست یعنی پول نداره...و باعث کسرشأن بشه...ازقدیم گفتند حق گرفتنی هست
و برای حق باید تلاش کنی...
و اگه قرار باشه معلول توی خونه باشه و مددکار به فکر حل مشکلاتش باشه...اینجاست که معلول تنبل میشه و عاشق خونه نشینی میشه...اما با رفت و امد باعث میشه معلول در جامعه حضورش پررنگ تر بشه و امکانات مناسب سازی بیشتر بشه...و فرهنگ جامعه عوض بشه ...که با دیدن یک معلول تعجب نکنند ...
و حقوق ثابت هست واسه همه...اما حق پرستاری بر اساس درجه معلولیت میدند...
برای معلولی که زخم بستر بگیره...
گاز استریل،سرم نمکی،چسپ،بتادین میدند...
10 کاربر مقابل از 1228 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, eBRAHIMV, f7970, hadi123, lale_golii, Mojtaba, Tavarish, فاطمه58, نارون, نیلوفر
هـیچ چـیز بـهتر از کـارکـردن بـه جـای غـصه خـوردن ،
ادمـی را بـه خـوشـبختی نـزدیـک نـمی کـند.
سلام
من تقریبا از همون موقع که ویلچری شدم، یعنی از حدود نه سالگی عضو بهزیستی شدم. یادمه چند وقت یه بار میگفتن ویلچر میدیم ولی فکر کنم سه چهار باری بیشتر ندادن. یه مدتم میگفتن که خودتون بخرید رسیدش رو بیارید. اونم یه بار گرفتیم ولی پولشو ندادن.
من کارشناسیم و دکترام دولتیه ولی ارشدمو رو مجبور شدم به دلایلی پیام نور بخونم. من هزینه ای پرداخت نکردم به دانشگاه ولی نمیدونم پولش رو بهزیستی داد یا نه! من فقط ثبت نام میکردم و کپی قانون رایگان بودن تحصیلات رو هم میزاشتم و اونا هم حرفی از پول نمیزدن
یکی دو بار بن دادن. یه بارم زنگ زدن گفتن به دانشجوهای دکتری لپ تاپ میدیم که ندادن.
مستمری هم که نمیگیرم. یه بارم اومدن خونمون که نفهمیدیم واسه چی بود...
دیگه چیزی یادم نیست. البته شاید دلیلش پیگیری نکردن خودم باشه. راستش من تا حالا خودم نرفتم پیگیری کنم چون نمیتونستم. به قول آقا شکیب، ساختمانی که خودش پله داره اونم چه پلههایی من چطوری تنها برم؟ همیشه مامانم پیگیر بودن و الان خودشون پا درد دارند، کجا پاشن برن؟
یه بار رفتم بهزیستی تا ببینن معلولم یا نه! ساختمونش پله داشت ناجور. ملت اومدن کمک کردن. حالا یه آقایی که خودشونم معلول بودن، گیر داده بود که پاشو وایسا!!! میگفتم نمیتونم! میگفت پس چرا کفش پوشیدی؟؟؟؟
یه بار دیگه هم رفتم انجمن معلولان واسه کاری. یه مامانه اومده بود بن بگیره بعد مسؤولش نبود. التماس میکرد که من پام درد میکنه و بچه ام خودش که نمینونه بیاد. این همه راه رو اومدم. خلاصه! کلی التماس کرد که رفتن براش اوردن (نفهمیدم چرا وقتی میتونستن همون اول ندادن تا مامانه جلوی جمعیت اون همه التماس کنه!!!!)
درسته که باید ما خودمون پیگیر باشیم ولی وقتی نمیتونیم! خود آدم درد داره دیگه، گاهی دیگه واسه آدم اعصاب پیگیری و کل کل کردن نمیمونه.
الان خیلی از سازمانها کاراشون رو الکترونیکی انجام میدن... مثلا همین سازمان سنجش! مگه تا حالا ما پاشدیم بریم دم درش. همه کارا رو الکترونیکی انجام میدیم و کارتمون رو هم میگیریم.
برام جالبه که بعضی مددکارا خودشون معلولن ولی بازم درک نمیکنند آدم رو ...
البته قبول دارم وظایف سازمان بهزیستی خیلی زیاده و خود کارمندها و مددکارا هم مشکل دارند ولی کسی که در چنین سازمانی استخدام میشه باید ادب و فهم و درک برخورد با انسانهای دردمند رو هم داشته باشه...
خدا به اون کسانی که وظیفهاشون رو درست انجام میدن سلامتی بده
===============================
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
===============================
امام علی (ع): اندیشیدن به خوبیها، آدمی را به انجام دادن آن برمیانگیزاند.
===============================
معلول اگه میتونست پیگیری کنه و بره و بیاد که اسمش معلول نبود و نیاز به مساعدت نداشت
منظورم معلولای شدید هست که مشکل جابجایی دارن.
ای جان این طوری فکر نکن عدالت دارن خیلی ها هستن شده از فک و فامیل از دوست اشنا پول میگیرن تا بتونن مشکل یه مدد جو رو هر جند کوچیک حل کنن و خیلی موردای دیگه خیلی از کارمندای بهزیستی از قصه و مشکلات مددجوها مریض شدن صداشون در نمیاد بازم کارشونو انجام میدن یکی از دوستای من تو بهزیستی مشغوله حرفای که میزنه رو باور دارم چون میشناسم دروغم نمیگه بنده خدا
4 کاربر مقابل از f7970 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, 1228, hadi123, مرغ حق
اقا مجتبی شخصی که معلولیت شدید داره که نمیتواند توی خونه باشه و منتظر باشه که دیگران مشکلش حل کنه...اینم در جامعه ای که همه به فکر خودشان هستند ...هر چند سخت هست اما بازم باید رفت . با اینکه در این هوای گرم و با نبودن مناسب سازی شرایط سخت تر میشه...
اما با چند بار بیرون رفتن مطمئنأ هم زودتر کارت انجام میشه و هم اعتماد به نفس بالاتر میره و هم خود معلول افتخار میکنه خودش کار انجام داده و هم دیگه والدین نیاز ندارند نگران اینده فرزندشان باشند.
هـیچ چـیز بـهتر از کـارکـردن بـه جـای غـصه خـوردن ،
ادمـی را بـه خـوشـبختی نـزدیـک نـمی کـند.
راستش رو بخواید من توی شهریه دانشگاه بهم کمک می کردن حقیقت دانشگاه آزاد هم رشته فنی مهندسی شهریه هاش وحشت ناکه رشته ما ترمی نزدیک یه میلیون اون موقع بود که خب من حدودا 500 برام میریختن خدا رو شکر پنج ترمم حدوودا شد پنج میلیون که بهزیستی دو و نیمش رو بهم داد کلا حساب کنی
اما در کل کمک دیگه ای نکرد مثلا سمعک میخواستم بخرم خدا شاهده بیکار بودم اون موقع در آمدی نداشتم حتی براش بهم وام هم میدادن خوب بود رفتم بهزیستی گفتن برو اول بخز بعد بیا کمکت کنیم بعدشم که 5 میلیون پول دادم فاکتورش رو بردم بهزیستی بهم گفتن کی گفت این همه پول بدی میخواستی یه ارزون تر برداری عصبی شدم دیگه بهشون گفتن بهزیستی هم بلده فقط حقوق مزایا شما رو بده بدوشون اومد گفتن نه خیلی به ما حقوق مزایا میده منم در اومدم گفتم آره از ماشینا تو حیاط پیداست چقدرر شما خانم ها بدبختید زنا مردم چی سوارن. . . .حالا ما که خدا رو شاهد بخیل نیستیم مبارکتون باشه خیرشو ببینید اما خب ما رو خر حساب نکنید .
برا سمعک هیچی کمکم نکردن همه پولشو خودم دادم
برای کار هم که رفتم کار پیدا کنم یه لیست جلوم گذاشتن نوشته بود پرستاری از سالمند منم داد و هوا کردم سرشون بردنم پیش رئیس بهزیستی به رئیس گفتم شما که نمی خواستید به ما کار بدید بیخود کردید پول دادید ما درس خوندیم خلاصه دیگه طفلکی ها همه منو میشناسن اونجا
برای یوسف شدن باید قید زلیخا را زد عزیز خــــــدا شدن بها دارد
http://fercloob.ir/i/attachments/1/1...70423_orig.jpg
من تخصصی در این مورد ندارم اما فک کنم معنای مددکار خیلی گسترده تر از یک تلفن باشه وگاهی همین تماس تلفنی جهت اطلاع رسانی مددجو صورت نمیگیره.ودیدم بارها ناشی از سهل انگاری این افراد خسارات جبران ناپذیری برای مددجوها ایجاد شده وپیرو اون کسی جوابگو نبوده.
من دوست ندارم یک طرفه به قاضی برم
به نظرمن لازمه مددکار هرچند وقت به مددجو سر بزنه به مشکلاتش رسیدگی کنه واقعیتش من ندیدم نه در مورد خودم ونه درمورد افرادی که میشناسم وتحت نظر بهزیستی اند نمیدونم شاید تو ایران همچین وظیفه ایی ندارند.در خیلی از مواقع بوده خیلی ها تسهیلات گرفتن و بعد از تاریخ انقضا متوجه شدم که شامل حال من می شده و به من اطلاع ندادند.حالا نمی دونم مقصر منم یا مددکارم،اما وقتی من یک استان دیگه دارم درس میخونم وبرام مقدور نیست به بهزیستی محل سکونتم سر بزنم آیا این انصافه که از حقوق ومزایام بی بهره بشم ومددکار زحمت یک تماس تلفنی رو به خودشون ندند.
در مورد اینکه عدالت برقرار نمیشه موافقم و این هم قبول دارم که برای گرفتن حق باید تلاش کرد متاسفانه تو ایران ما قانونی وجود نداره مددکار رو مجبور کنه به وظایفش درست عمل کنه و در صورت تخلفش باید مسئولیت داشته باشه
اینو هم قبول دارم خیلی ها از موقعیتشون سواستفاده می کنند من جایی زندگی می کنم که تقریبا همه همدیگرو می شناسند 1سال پیش رفتم بهزیستی دیدم یک بنده خدایی رو از کلینیک فیزیوتراپی آوردن بیرون ومن کاملا می شناختم عضو بهزیستی نیست و از لحاظ اقتصادی هم زندگی مرفهی داره اما چون خواهر خانمشون کارمند اونجا هستند بجا اینکه به زحمت و هزینه بیفتند از تسهیلات اعضای بهزیستی استفاده کردند و این جای تاسف داره یا یک مورد که تو دوره دولت قبل که خیلی از استخدامی ها بدون آزمون صورت میگرفت یکی از مسئولین کلی از نزدیکانش رو که معلولیت هم نداشتن مشغول به کار کرد.درحالیکه کلی معلول تحصیل کرده در همون رشته های تحصیلی داشتیم.البته این در هر ارگانی امکان رخدادنش هست و کلا جای تاسف داره.
همسایه ما 4تا بچه داره که فلج کامل هستند هم مغزی هم جسمی،مادرشون هم یه خانم بیسواده که نه از کار اداری سر درمیاره و نه میتونه از حق و حقوقش دفاع کنه شوهرش هم رفت دنبال زندگی خودش و اینا تو خونه پدرش که کارگره زندگی می کنن آیا این خانواده نیاز به یه مسکن مستقل نداره؟ آیا مستمری 53تومنی جواب زندگی این خانواده رو میده؟این خانواده چطور می توانند حق خودشون رو بگیرند آیا مددکار اینجا هیچ وظیفه ایی نداره؟
زمستان92رفتم دانشگاه زاهدان برا دیدن یکی از دکترین، چشمم به یک آقایی خورد یکی از دوستان گفتند ایشون دوره لیسانس همکلاسی من بوده الان وضعیتش خیلی خوبه اون دوره از وسیله کمکی استفاده نمیکرد وخودش رو روی زمین میکشید و میومد دانشگاه وبعضی کلاسهامون که طبقه سوم بوده رو ایشون با استفاده از دستهاشون ونشسته میومدن بالا،نمیخوام ناراحتتون کنم این آقا الان خیلی موفقند تشکیل زندگی دادند ورییس یکی از ادارات هستند . اما آیا بهزیستی درقبال همچین افرادی هیچ مسئولیتی نداره ؟زیر سوال بردن شآن و منزلت انسانی تا چه حد؟آیا بهزیستی نمی تونست به این آقا وسیله کمکی بده که در دانشگاه که یک مکان فرهنگیه اینطور ظاهر نشه؟این به نظر بی تفاوتی مسئولین مارو نشون میده.حالا درسته که من اطلاعی ندارم که این فرد از بهزیستی درخواست کمک کرده یا نه .اما هستند افرادی که در دورترین نقاط ایران زندگی میکنن یا سوادی ندارن یا اصلا دسترسی به رسانه های جمعی ندارن که مطلع بشند اما آیا مسئولین نباید پیگیر همچین افراد یا مکان هایی باشند؟شاید من اشتباه می کنم .
نیومدم همش بهزیستی و مسئولین رو بکوبونم می شناسم مسئولی رو که در شرف بازنشستگیه با اینکه خانوم و آقا شاغل بودند و الان نوه دار شدند هنوز منزل مستقلی از خودشون ندارن واجاره نشینند واقعا دستشونم درد نکنه که خدمت کردند وایثار کردند.
یک چیز خوبی هم که دیدم منشی مدیرکل بود که به همه نوع زبان و لهجه این استان تسلط داشت و تو ملاقات های مردمی که خیلی شلوغ میشه یه خانومی پاش مشکل داشت وصندلی ها پر بود خواست رو زمین بشینه با زبان محلی راهنمایش کرد و صندلی خودش رو بهش داد این هم یه نکته مثبت هست که من تو این شهر کم می بینم .
هدفم از این پست بیشتر تشکر بود هم از جناب شکیب بخاطر تاپیک و هم از بحث های دوستان،مثلا خود من درس خوندم وتو جامعه بودم اما از برخی از تسهیلات که دوستان اشاره کردند واقعا بی اطلاع بودم این کار شما باعث شد تا من بیشتر متوجه بشم که چقدر غافل بودم واین اصلا خوب نیست نه برای من نه برای مددکاری که منو بی اطلاع گذاشتند.واقعا متاسفم
ممنونم
12 کاربر مقابل از نیلوفر عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, 1228, almasshahr, asomeba, eBRAHIMV, hosssin, Jahan, Mojtaba, montazer65, Niloof@r, فاطمه58, نارون
---------------
قرار بود برام کار جور کنن !نکردن که نکردن!یکی دو تا وام دادن و منم بیخیال شدم !الانم کارم سیمانکاری(بنایی)هست!! لیسانس مهندسی عمران هم دارم!خخخخخخخخخ
شکر خدا دو سه روز پیش یه ساختمون خوب گیرم افتاد!میخاستم بگم منتظر بهزیستی نباشین خودتون برین ی چیزی یاد بگیرین
ضمنا سیمانکار کسی خواست در خدمتم!تخفیف ویژه برای اسپیشیالی های عزیز!
---------- Post added at ۱۷:۱۶ ---------- Previous post was at ۱۷:۰۳ ----------
جهان دمت گرم
خیلی خوشم اومد اونجا که گفتی چرا پول دادین درس بخونیم!منم دو سمعک جمعا 5 میلیون و خورده ای رو خودم دادم اونم با وام مشاغل خانگی!هنوز دارم قسطشو میدم!
9 کاربر مقابل از hosssin عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, 1228, eBRAHIMV, Jahan, Mojtaba, montazer65, Niloof@r, فاطمه58, مجید
یا علی بگو و مرد باش
من تا دو سال پيش اصلا نميدونستم مددكاري دارم و وقتي بهزيستي هم ميرفتم ميرفتم پيش يكي از كارمندا نميدونم معاون هست انگار
تا اين كه يه روز رفتم گفت يه نامه بده مددكارت گفتم مددكارم كي هست؟ گفت اونجاست رفتم ديدم يه خانم پا به سن گذاشته هست تا حالا اصلا نديده بودمش خلاصه يه چند ماه بعد بازنشست شد دفه بعد ديدم مددكارم يكي ديگه هست و ايشون بهتر هست چند باري زنگ زده
-----------------------------------------------------------------------------
در مورد خدماتي كه ميدن من وام مشاغل خانگي رو يادم رفت بگم 5 ميلون بود كه بسختي تونستم بگيرم
البته بهزيستي خبرم نكرد از بيرون فهميدم كه خيلي از ارگان ها دارن ميدن پيگير شدم ديدم بهزيستي هم ميده
يه بارم براي مسكن مهر گفتن برم رفتم و بعد چند جلسه ديدم مسكن مهر رو تو يه شهر پرت و نا مناسب ميخوان بدن
از اشناهام پيگير شدم ديدم اون مسكنا رو دستشون مونده ميخوان بدن به ماها بيخيالش شدم
-------------------------------------------------------------------------------
يك موردي كه من شاهدش بودم اين امكاناتي كه برا بهزيستي ها ميدن محدود هست
مثلا در مورد شهريه دانشگاه يه بار دير كرده بودن رفتم پيگير شم گفت داريم كاراشو ميكنيم چون باهام اشنا هست
يه ليست نشونم داد گفت اينقدر پول دادن و ما بايد بين اين تعداد دانشجو پخش كنيم
ديدم كه مبلغ كمه نصبت به تعداد دانشجوها
روزگارا
تو اگر سخت به من میگیری،
باخبر باش که پژمردن من آسان نیست؛
گرچه دلگیرتر از دیروزم،
گرچه فردای غم انگیز، مرا می خواند؛
لیک باور دارم دلخوشی ها کم نیست.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)