نکه چشمهایش را بسته تو هستی
آنکه گوشهایش را گرفته تو هستی
آنکه خسته شده است تو هستی
کافی است افکارت را بشوئی
زنگار دلت را جلا دهی
خوشبختی چیزی نیست
جزء لحظه ای که در آن واقع هستی
خوب و بد
خشک و تر
همه از آن توست
تا اوج گیری بسوی کوی دوست
هم او که نور است و رحیم و باقی
ممنون از نصیحتتون شهر اشوب گر