alt
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 21 به 30 از 34

موضوع: ••๑۩๑۞๑۩๑ زندگینامه بزرگان ادب پارسي ๑۩๑۞๑۩๑••

  1. 58,277 امتیاز ، سطح 74
    82% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 273
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1390/08/21
    محل سکونت
    ايران
    نوشته ها
    3,283
    امتیاز
    58,277
    سطح
    74
    تشکر
    14,337
    تشکر شده 13,864 بار در 5,613 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #21 1392/07/10, 17:15
    محمد تقی بهار ملقب به ملک الشعرای بهار شاعر، ادیب، سیاستمدار و روزنامه‌نگار ایرانی است. وی در سال ۱۲۶۳ هجری شمسی در مشهد متولد شد. مقدمات و ادبیات فارسی را نزد پدر خود ملک الشعرای صبوری آموخت و برای تکمیل معلومات عربی و فارسی به محضر “ادیب نیشابوری” رفت. بعد از فوت پدر، ملک الشعرای دربار مظفرالدین شاه شد. وی شش دوره نماینده مجلس شد و سالها استاد دوره دکتری ادبیات دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات بود. به علت پیوستن به مشروطه‌طلبان و آزادی‌خواهان چند بار تبعید و زندانی شد که سالهای زندان و تبعید از پربهره‌ترین سالهای زندگی ادبی وی بوده است. بهار در روز دوم اردیبهشت ۱۳۳۰ هجری شمسی، در خانه مسکونی خود در تهران زندگی را بدرود گفت و در شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. ازمعروفترین آثار وی دیوان اشعار، سبک شناسی که در سه جلد در باره سبک نوشته‌های منثور فارسی نوشته شده، تاریخ احزاب سیاسی، تصحیح برخی از متون کهن مانند تاریخ سیستان و مجمل‌التواریخ و القصص، تاریخ بلعمی را می‌توان نام برد.
    کاربر مقابل از ehsan69 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    ehsan69 آنلاین نیست.

  2. 7,683 امتیاز ، سطح 26
    23% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/06/20
    محل سکونت
    كيش-شهركرد
    نوشته ها
    337
    امتیاز
    7,683
    سطح
    26
    تشکر
    465
    تشکر شده 1,246 بار در 294 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    ۩۞۩๑ فروغ فرخزاد ๑۩۞۩๑

    #22 1392/07/11, 03:21
    تولد :1313 - تهران‌
    وفات :1345- تهران
    فروغ‌ فرخزاد شاعره‌ معاصر در سال‌ 1313 شمسي‌ در تهران‌ به‌ دنيا آمد. فروغ‌ پس‌از پايان‌ كلاس‌ سوم‌ دبيرستان‌ به‌ هنرستان‌ بانوان‌ رفت‌ و خياطي‌ و نقاشي‌ ياد گرفت‌. درشانزده‌ سالگي‌ به‌ پرويز شاپور يكي‌ از بستگان‌ مادرش‌ كه‌ پانزده‌ سال‌ از او بزرگتر بود دل‌ باخت‌ و عليرغم‌ مخالفت‌ خانواده‌ با او ازدواج‌ كرد و به‌ اهواز رفت‌; ولي‌ كمتر از دو سال‌بعد از همسرش‌ طلاق‌ گرفت‌ و به‌ تهران‌ بازگشت‌ . فروغ‌ شاعري‌ را از هفت‌ سالگي‌ آغاز كرد و نخستين‌ مجموعه‌ شعر او در سال‌ 1331چاپ‌ شد. دومين‌ مجموعه‌ شعر فروغ‌ (ديوار) در بيست‌ و يك‌ سالگي‌ اين‌ شاعره‌ چاپ‌ شد و بدليل‌ برخي‌ گستاخي‌ها و سنت‌ شكني‌ ها مورد نقد و سرزنش‌ ادبا قرار گرفت‌. فروغ‌ فرخزاد يك‌ سال‌ بعد عليرغم‌ ملامت‌ شخصيتهاي‌ ادبي‌، سومين‌ مجموعه‌ شعر خود بنام‌ عصيان‌ را چاپ‌ كرد; اين‌ سه‌ مجموعه‌ شعر اشعاري‌ بودند زنانه‌ ، سركش‌، رومانتيك‌ وبحث‌ انگيز. فروغ‌ سپس‌ جذب‌ فعاليتهاي‌ سينمائي‌ شد و در سال‌ 1338 براي‌ مطالعه‌ و تجربه‌ سينما به‌ انگلستان‌ رفت‌. وي‌ پس‌ از بازگشت‌ در سال‌ 1341 فيلم‌ مستندي‌ از جذاميان‌ تبريز بنام‌ ( خانه‌ سياه‌ است‌) تهيه‌ كرد كه‌ اين‌ فيلم‌ در سال‌ 1342 برنده‌ جايزه‌ بهترين‌ فيلم‌ مستند فستيوال‌ اوبرهاوزن‌ ايتاليا شد. مطالعات‌ عميق‌ فروغ‌ فرخزاد در زمينه‌ سينما و فيلمبرداري‌ و آشنائي‌ با نويسندگان‌معاصر سبب‌ شد كه‌ وي‌ در اواخر عمر كوتاه‌ خود نگرش‌ ديگري‌ نسبت‌ به‌ هنر، شعر وجامعه‌ پيدا كند. اين‌ تحول‌ فكري‌ به‌ اندازه‌اي‌ بود كه‌ شاعره‌ چهارمين‌ مجموعه‌ شعر خودرا (تولدي‌ ديگر) نام‌ نهاد كه‌ داراي‌ روح‌ و حالتي‌ متفاوت‌ از قبل‌ و مملو از اشعار اجتماعي‌ و انتقادي‌ بود. مجموعه‌ تولدي‌ ديگر دنياي‌ تفكرات‌ اين‌ شاعره‌ جوان‌ را به‌ گونه‌اي‌ نوين‌نشان‌ مي‌داد و فروغ‌ پس‌ از چاپ‌ اين‌ مجموعه‌، از آثار شعري‌ گذشته‌ خود اظهار تأسف‌ كرد و اين‌ اشعار را بيان‌ ساده‌اي‌ از جهان‌ بيرون‌ خود ناميد. فروغ‌ فرخزاد در سال‌ 1343 به‌ ايتاليا،آلمان‌ و فرانسه‌ سفر كرد و در اين‌ ايام‌ كه‌ در داخل‌ و خارج‌ از ايران‌ به‌ شهرت‌ خاصي‌دست‌ يافته‌ بود، سازمان‌ فرهنگي‌ يونسكو فيلم‌ نيم‌ ساعته‌اي‌ از زندگي‌ او تهيه‌ كرد. فروغ‌ در روز دوشنبه‌ 24 بهمن‌ 1345 دراثر سانحه‌ تصادف‌ رانندگي‌ در سن‌ سي‌ ودو سالگي‌ در گذشت‌. در آثار فروغ‌ فرخزاد شعر و زندگي‌ به‌ گونه‌اي‌ تفكيك‌ ناپذير درهم‌ آميخته‌ است‌.مايه‌ اصلي‌ زندگي‌ و شعر در آغاز براي‌ او لذت‌ جسماني‌ و هوسهاي‌ زودگذر بود كه‌حاصلي‌ جز شكست‌ و ناكامي‌ به‌ بار نياورد. شكست‌ در زندگي‌ اجتماعي‌ و زندگي‌خانوادگي‌ روح‌ وي‌ را پس‌ از يك‌ دوره‌ نااميدي‌ ،بي‌ اعتمادي‌ و ناباوري‌ به‌ طغيان‌ واداشت‌;با اين‌ حال‌ روح‌ عصيانگري‌ فروغ‌ بر ضد سنتها و اصول‌ اخلاقي‌ كه‌ در اشعار آغازين‌ اومشهود است‌، پس‌ از مجموعه‌ تولدي‌ ديگر تاحد زيادي‌ تعديل‌ يافت‌ و بي‌ شك‌ اگر زندگي‌طولاني‌ تري‌ مي‌يافت‌ به‌ تجديد نظري‌ اساسي‌ در افكار و ديدگاههاي‌ خود مي‌ رسيد. ازويژگيهاي‌ شعر فروغ‌ نمايان‌ ساختن‌ مظاهر خشن‌ و ناهموار زندگاني‌ مردم‌ در قالب‌ شعراست‌. ابداع‌ مضامين‌ تازه‌ و خلق‌ تصاوير بديع‌ و اشياء محيط اطراف‌ با ديدي‌ متفاوت‌ و به‌پرده‌ شعر كشيدن‌ مشهودات‌ و دريافتهاي‌ خود از ديگر شاخصه‌ هاي‌ زيباي‌ شعر فروغ‌ فرخزاد است‌.
    آثار :
    مهم‌ترين‌ آثار فروغ‌ فرخزاد عبارت‌ است‌ از: اسير(1331) ،ديوار ( 1335) ،عصيان‌( 1336) تولدي‌ ديگر( 1342) ايمان‌ بياوريم‌ به‌فصل‌ سرد( 1352) برگزيده‌ اشعار( 1353) گزينه‌ اشعار( 1364) كه‌ سه‌ كتاب‌ اخير پس‌ ازمرگ‌ وي‌ منتشر شدند.

    براي اطلاعات بيشتر به تاپيك زير مراجعه فرمائيد :

    ๑۩۞۩๑ عكسها و اشعار فروغ فرخزاد ๑۩۞۩๑ 123 ... آخرین صفحه
    کاربر مقابل از tekno_a عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    tekno_a آنلاین نیست.

  3. 7,683 امتیاز ، سطح 26
    23% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/06/20
    محل سکونت
    كيش-شهركرد
    نوشته ها
    337
    امتیاز
    7,683
    سطح
    26
    تشکر
    465
    تشکر شده 1,246 بار در 294 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    : ۩۞۩๑ زندگینامه بزرگان ادب پارسی ๑۩۞۩๑

    #23 1392/07/11, 03:23
    زندگینامه قمر آریان
    
    قمر آریان در سال 1301 در شهر مشهد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به پایان رسانید. دو سه سالی در دانشسرای مقدماتی دختران مشهد به کار تدریس پرداخت. سپس برای ادامه تحصیل عازم تهران شد. در سال 1327 از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به اخذ درجه لیسانس نائل شد و سپس در دوره دکتری ادبیات وارد گشت. در تمام این دوران از محضر استادان علامه‌ایی چون زنده یادان بدیع‌الزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، علی‌اصغر حکمت، جلال همایی، دکتر محمد معین، دکتر ذبیح‌اللـه صفا، دکتر حسین خطیبی و در زبانهای باستانی از محضر استاد پورداود، استاد مقدم و دکتر صادق‌کیا بهره‌مند شد. رساله دکتری خود را که موضوع آن مسیحیت و تأثیر آن در ادب فارسی است. در سال 1337 با درجه بسیار خوب گذرانید.
    مقالات، اشعار و ترجمه‌های وی در مجلات ادی تهران از جمله یغما، سخن، مهرگان، مروارید و راهنمای کتاب نشر شده است. یک دوره یکساله راهنمای کتاب به سردبیری وی منتشر شده است.
    از آثار او:
    1. کمال‌الدین بهزاد (تحقیق در احوال و آثار بهزاد در محیط هرات عهد شاهرخ) از انتشارات وزارت فرهنگ و هنر (چاپ دوم انتشارات هیرمند).
    2. چهره مسیح در ادب فارسی (چاپ دوم انتشارات سخن).
    3. ترجمه کتاب شرق نزدیک در تاریخ (یک سرگذشت پنج هزار ساله اثر پروفسور فیلیپ حتی استاد سابق دانشگاه پرینستون) از انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
    4. ترجمه کتاب جهان اسلام اثر برتولد اشپولر از انتشارات امیرکبیر.
    مقالات:
    1. چه کسی را دوست دارید (پاسخ به اقتراح مجله سخن) سال ششم ـ شماره 1 ـ اسفند 1333.
    2. طومارهای بحرالمیت ترجمه از کارل گئورک کون سخن ـ سال 11 ـ شماره 8 و 9 آذر و دی 1339.
    3. لغت‌نامه آئین مسیح در زبان فارسی در نشریه فرهنگ ایران زمین جلد هشتم ـ سال ١٣٣٩.
    4. مقایسه میان داستانهای ایرانی و دانمارکی ترجمه از آرتور کریستین سن راهنمای کتاب ـ سال چهارم ـ شماره 3 ـ تیرماه 1340 و سال چهارم ـ شماره 5 و 6 ـ مرداد و شهریور 1340.
    5. کارنامه بزرگان ایران (نقد کتاب) راهنمای کتاب ـ سال پنجم شماره دوم ـ اردیبهشت 1341.
    6. یک سند تازه درباره بهزاد با تحلیلی از احوال و آثار او راهنمای کتاب ـ سال پنجم ـ شماره 8 و 9 آبان و آذر 1341.
    7. ایران و سیاحتنامه‌ها. راهنمای کتاب سال ٦ ـ شماره هشتم ـ آبان 1342.
    8. ویژگیها و منشأ پیدایش سبک مشهور به هندی در سیر تحول شعر فارسی، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد ـ سال ٩ ـ شماره دوم ـ تابستان 1352.
    9. اسلام (نقد کتاب برنارد لوئیس) راهنمای کتاب ـ سال ١٧ ـ شماره 10 و 12 دی ـ اسفند 1353.
    10. چند نکته در باب شیوه غزلیات مولانا در جشن‌نامه محمد پروین گنابادی ـ تهران، 1354.
    11. ملاحظاتی در باب سبک عراقی در شعر فارسی در «ارمغانی برای زرین‌کوب» خرم‌آباد ـ 1355.
    12. چند نکته درباره اسرارالتوحید و شیخ ابوسعید هفتمین کنگره تحقیقات ایرانی جلد اول ـ تهران ـ 1356.
    13. چند نکته در باب سبک خراسانی در شعر فارسی جشن‌نامه استاد مدرس رضوی ـ تهران ـ 1356.
    14. به یاد شادروان دکتر حمید زرین‌کوب کیهان فرهنگی ـ سال 3 ـ شماره 7 مهر 1366.
    15. گفتگو درباره حافظ کیهان فرهنگی سال 5 ـ شماره 8 آبان 1367.
    منبع:cgie.org
    کاربر مقابل از tekno_a عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    tekno_a آنلاین نیست.

  4. 7,683 امتیاز ، سطح 26
    23% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/06/20
    محل سکونت
    كيش-شهركرد
    نوشته ها
    337
    امتیاز
    7,683
    سطح
    26
    تشکر
    465
    تشکر شده 1,246 بار در 294 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    : ۩۞۩๑ رودکی ๑۩۞۩๑

    #24 1392/07/11, 03:29
    غزل رودکی وار، نیکو بود
    غزلهای من رودکی وار نیست
    اگر چه بپیچم به باریک و هم
    بدین پرده اندر مرا راه نیست
    "عنصری"


    زندگینامه

    رودکی، ‌ابوعبدالله جعفر فرزند محمد فرزند حکیم فرزند عبدالرحمان فرزند آدم.
    از کودکی و چگونگی تحصیل او آگاهی چندانی به دست نیست. در 8 سالگی قرآن آموخت و آن را از بر کرد و از همان هنگام به شاعری پرداخت.
    َ
    برخی می گویند در مدرسه های سمرقند درس خوانده است. آنچه آشکار است، وی شاعری دانش آموخته بود و تسلط او بر واژگان فارسی چندان است که هر فرهنگ نامه ای از شعر او گواه می آورد.

    رودکی از روزگار جوانی آوازی خوش داشت، در موسیقی و نوازندگی چیره دست و پر آوازه بود. وی نزد ابوالعنک بختیاری موسیقی آموخت و همواره مورد ستایش او بود، آن چنان که استاد در روزگار کهنسالی چنگ خود را به رودکی بخشید. رودکی در همان دوره شعر نیز می سرود. شعر و موسیقی در سده های چهارم و پنجم همچون روزگار پیش از اسلام به هم پیوسته بودند و شعر به همراه موسیقی خوانده می شد. شاعران بزرگ آنانی بودند که موسیقی نیز می دانستند.

    از هم عصران رودکی ،منجیک ترمذی (نیمه دوم سده چهارم) و پس از او فرخی (429 ق) استاد موسیقی زمانه خویش بودند. شاعران، معمولاً قصیده هایشان را با ساز و در یکی از پرده های موسیقی می خواندند. هرکس که صدایی خوش نداشت یا موسیقی نمی دانست، از راوی می خواست تا شعرش را در حضور ممدوح بخواند. رودکی، شعرش را با ساز می خواند .

    رفته رفته آوازه رودکی به دربار سامانیانرسید و نصربن احمد سامانی (301 ـ 331 ق) او را به دربارفرا خواند. برخی بر این گمانند که او پیش از نصربن احمد به دربار سامانیان رفته بود، در آنجا بزرگترین شاعر دربار سامانی شد. در آن روزگار در محیط ادبی، علمی، اقتصادی و اجتماعی فرارود، آن چنان تحولی شگرف روی داده بود که دانش پژوهان، آن دوره را دوران نوزایی (رسانس) ایرانی می نامند.

    بر بستر چنین زمینه مناسب اقتصادی، اجتماعی و برپایه دانش دوستی برخی از پادشاهان سامانی، همچنین با تلاش و خردمندی وزیرانی دانشمند و کاردان چون ابوالفضل بلعمی (330 ق) و ابوعلی محمد جیهانی (333 ق)، بخارا به صورت مرکز بزرگ علمی، ادبی و فرهنگی درآمد.

    دربار سامانیان، محیط گرم بحث و برخورد اندیشه شد و شاعران و فرهنگمداران از راههای دور و نزدیک به آنجا روی می آوردند.
    بهترین آثار علمی، ادبی و تاریخی مانند شاهنامه منصوری، شاهنامه ابوالمؤید بلخی (سده چهارم هجری)، عجایب البلدان، حدود العالم من المشرق الی المغرب در جغرافیا، ترجمه تفسیر طبری که چند تن از دانشمندان فراهم کرده اند، ترجمه تاریخ طبری از ابوعلی بلعمی، آثار ابوریحان بیرونی (440 ق) وابوعلی سینا (428 ق) در روزگار سامانیان پدید آمدند. دانشمندان برجسته ای مانند محمد زکریای رازی (313 ق) ابونصر فارابی (339)، ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا و بسیاری از شاعران بزرگ مانند فردوسی (410/416 ق) در این روزگار یا متأثر از آن برآمده اند.

    بزرگترین کتابخانه در آن دوران در بخارا بود که ابوعلی سینا آن را دید و گفت که نظیر آن را هرگز ندیده است. تأثیر این تحول، نه تنها در آن دوره که در دوران پس از آن نیز پیدا است. رودکی فرزند چنین روزگاری است. وی در دربار سامانی نفوذی فراوان یافت و به ثروتی افزون دست یافت. نفوذ شعر و موسیقی او در دربار نصربن احمد چندان بود که داستان بازگشت پادشاه از هرات به بخارا، به خوبی بیانگر آن است.
    هنگامی که نصربن احمد سامانی به هرات رفته، دیرگاهی در آن دیار مانده بود، هیچ کس را یارای آن نبود تا از پادشاه بخواهد که بخارا بازگردد؛ درباریان از رودکی خواستند تا او این وظیفه دشوار را بپذیرد.رودکی شعر پر آوازه « بوی جوی مولیان آید همی ـ یاد یار مهربان آید همی » را سروده است.
    درباریان و شاعران، همه او را گرامی می داشتند و بزرگانی چون ابوالفضل بلعمی و ابوطیب مصعبی صاحب دیوان رسالت، شاعر و فیلسوف. شهید بلخی (325 ق) و ابوالحسن مرادی شاعر با او دوستی و نزدیکی داشتند.

    گویند که وی از آغاز نابینا بود، اما با بررسی پروفسور گراسیموف (1970 م) بر جمجمه و استخوانهای وی آشکار گردید که در دوران پیری با فلز گداخته ای چشم او را کور کرده اند، برخی استخوانهایش شکسته بود و در بیش از 80 سالگی درگذشت.

    رودکی گذشته از نصربن احمد سامانی کسان دیگری مانند امیر جعفر بانویه از امیران سیستان، ابوطیب مصعبی، خاندان بلعمی، عدنانی، مرادی، ابوالحسن کسایی، عماره مروزی و ماکان کاکی را نیز مدح کرده است.
    از آثار او بر می آید که به مذهب اسماعیلی گرایش داشته است؛ شاید یکی از علتهای کور شدن او در روزگار پیری، همین باشد.

    با توجه به مقاله کریمسکی، هیچ بعید به نظر نمی رسد که پس از خلع امیر قرمطی، رودکی را نیز به سبب هواداری از قرمطیان و بی اعتنایی به مذهب رایج زمان کور کرده باشند.

    آنچه مسلم است زندگی صاحبقران ملک سخن ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی سمرقندی در هاله ای از رمز و راز پوشیده شده است و با اینکه بیش از هزار و صد سال از مرگ او می گذرد، هنوز معماهای زندگی او حل نشده و پرده ای ابهام بر روی زندگی پدر شعر فارسی سایه گسترده است.

    رودکی در پیری با بی اعتنایی دربار روبرو شد و به زادگاهش بازگشت؛ شعرهای دوران پیری او، سرشار از شکوه روزگار، حسرت از گذشته و بیان ناداری است. رودکی از شاعران بزرگ سبک خراسانی است. شعرهای اندکی از او به یادگار مانده، که بیشتر به صورت بیتهایی پراکنده از قطعه های گوناگون است.


    سیری در آثار

    کامل ترین مجموعه عروض فارسی، نخستین بار در شعرهای رودکی پیدا شد و در همین شعرهای باقی مانده، 35 وزن گوناگون دیده می شود. این شعرها دارای گشادگی زبان و توانایی بیان است. زبان او، گاه از سادگی و روانی به زبان گفتار می ماند.
    جمله های کوتاه، فعلهای ساده، تکرار فعلها و برخی از اجزای جمله مانند زبان محاوره در شعر او پیداست. وجه غالب صور خیال در شعر او، تشبیه است.

    تخیل او نیرومند است. پیچیدگی در شعر او راه ندارد و شادی گرایی و روح افزایی، خردگرایی، دانش دوستی، بی اعتبار دانستن جهان، لذت جویی و به خوشبختی اندیشیدن در شعرهای او موج می زند.

    وی نماینده کامل شعر دوره سامانی و اسلوب شاعری سده چهارم است. تصویرهایش زنده و طبیعت در شعر او جاندار است. پیدایش و مطرح کردن رباعی را به او نسبت می دهند. رباعی در بنیاد، همان ترانه هایی بود که خنیاگران می خوانده اند و به پهلویات مشهور بوده است؛ رودکی به اقتضای آوازه خوانی به این نوع شعر بیشتر گرایش داشته، شاید نخستین شاعری باشد که بیش از سایر گویندگان روزگارش در ساختن آهنگها از آن سود برده باشد. از بیتها، قطعه ها، قصیده ها و غزلهای اندکی که از رودکی به یادگار مانده، می توان به نیکی دریافت که او در همه فنون شعر استاد بوده است.
    معرفی آثار
    تعداد شعرهای رودکی را از صدهزار تا یک میلیون بیت دانسته اند؛ آنچه اکنون مانده، بیش از 1000 بیت نیست که مجموعه ای از قصیده، مثنوی،قطعه و رباعی را در بر می گیرد. از دیگر آثارش منظومه کلیله و دمنه است که محمد بلعمی آن را از عربی به فارسی برگرداند و رودکی به خواسته امیرنصر و ابوالفضل بلعمی آن را به نظم فارسی در آورده است (به باور فردوسی در شاهنامه، رودکی به هنگام نظم کلیله و دمنه کور بوده است.)

    این منظومه مجموعه ای از افسانه ها و حکایتهای هندی از زبان حیوانات فابل است که تنها 129 بیت آن باقی مانده است و در بحر رمل مسدس مقصور سرود شده است؛ مثنویهای دیگری در بحرهای متقارب، خفیف، هزج مسدس و سریع به رودکی نسبت می دهند که بیتهایی پراکنده از آنها به یادگار مانده است. گذشته از آن شعرهایی دیگر از وی در موضوعهای گوناگون مدحی، غنایی، هجو، وعظ، هزل ، رثاء و چکامه، در دست است.

    عوفی درباره او می گوید: " که چنان ذکی و تیز فهم بود که در هشت سالگی قرآن تمامت حفظ کرد و قرائت بیاموخت و شعر گرفت و معنای دقیق می گفت، چنانکه خلق بر وی اقبال نمودند و رغبت او زیادت شد و او را آفریدگار تعالی آوازی خوش و صوتی دلکش داده بود. از ابوالعبک بختیار بر بط بیاموخت و در آن ماهر شد و آوازه او به اطراف واکناف عالم برسید و امیر نصر بن احمد سامانی که امیر خراسان بود، او را به قربت حضرت خود مخصوص گردانید و کارش بالا گرفت و ثروت و نعمت او به حد کمال رسید.





    زادگاه او قریه بنج از قراء رودک سمرقند است. یعضی او را کور مادر زاد دانسته اند و عقیده برخی بر آن است که در اواخر عمر نابینا شده است. وفات وی به سال 320 هـجری در زادگاهش قریه بنج اتفاق افتاده و در همان جا به خاک سپرده شده است.

    رودکی در سرودن انواع شعر مخصوصاً قصیده، مثنوی ، غزل و قطعه مهارت داشته است و از نظر خوشی بیان در تاریخ ادبیات ایران پیش از او شاعری وجود ندارد که بتواند با وی برابری کند.

    به واسطه تقرب به امیر نصر بن احمد سامانی (301-331) رودکی به دریافت جوائز و صله فراوانی از پادشاه سامانی و وزیران و رجال در بارش نائل گردید و ثروت و مکنتی زیاد به دست آورده است چنانکه به گفته نظامی عروضی هنگامی مه به همراهی نصر بن احمد از هرات به بخارا می رفته، چهار صد شتر بنه او بوده است.

    علاوه بر دارا بودن مقام ظاهری رفعت پایه سخنوری و شاعری رودکی به اندازه ای است که از معاصران او شعرای معروفی چون شهید بلخی و معروفی بلخی او را ستوده اند و از گویندگان بعد از او کسانی چون دقیقی، نظامی عروضی، عنصری، فرخی و ناصرخسرو از او به بزرگی یاد کرده اند.



    ویژگی سخن




    سخنان رودکی در قوت تشبیه و نزدیکی معانی به طبیعت و وصف ،کم نظیر است و لطافت و متانت و انسجام خاصی در ادبیات وی مشاهده می شود که مایه تأثیر کلام او در خواننده و شنونده است. از غالب اشعار او روح طرب و شادی و عدم توجه به آنچه مایه اندوه و سستی باشد مشهود است و این حالت گذشته از اثر محیط زندگی و عصر حیات شاعر نتیجه فراخی عیش و فراغت بال او نیز می باشد. با وجود آنکه تا یک میلیون و سیصد هزار شعر بنا به گفته رشیدی سمرقندی به رودکی نسبت داده اند تعداد اشعاری که از او امروزه در دست است به هزار بیت نمی رسد.


    از نظر صنایع ادبی گرانبهاترین قسمت آثار رودکی مدایح او نیست، بلکه مغازلات اوست که کاملاً مطابق احساسات آدمی است، شاعر شادی پسند بسیار جالب توجه و شاعر غزلسرای نشاط انگیز، بسیار ظریف و پر از احساسات است.


    گذشته از مدایح و مضمون های شادی پسند و نشاط انگیز در آثار رودکی، اندیشه ها و پندهایی آمیخته به بدبینی مانند گفتار شهید بلخی دیده می شود. شاید این اندیشه ها در نزدیکی پیری و هنگامی که توانگری او بدل به تنگدستی شده نمو کرده باشد، می توان فرض کرد که این حوادث در زندگی رودکی، بسته به سرگذشت نصر دوم بوده است. پس از آنکه امیر قرمطی را خلع کردند مقام افتخاری که رودکی در دربار به آن شاد بود به پایان رسید.


    با فرا رسیدن روزهای فقر و تلخ پیری، دیگر چیزی برای رودکی نمانده بود، جز آنکه بیاد روزهای خوش گذشته و جوانی سپری شده بنالد و مویه کند.





    نمونه اشعار

    زمانه پندی آزاد وار داد مرا ----- زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
    به روز ِ نیک ِ کسان گفت تا تو غم نخوری ----- بسا کسا که به روز ِ تو آرزو مند است
    زمانه گفت مرا خشم خویش دار نگاه ----- کرا زبان نه به بند است پای دربند است

    ***

    اندر بلای سخت

    ای آنکه غمگنی و سزاواری ----- وندر نهان سرشک همی‌باری
    رفت آنکه رفت و آمد آنکه آمد----- بود آنچه بود، خیره چه غم داری؟
    هموار کرد خواهی گیتی را؟----- گیتی‌ست، کی پذیرد همواری؟
    مستی نکن که او نشنود مستی ----- رازی مکن که نشنود او زاری
    شو، تا قیـامت آیـد زاری کن! ----- کی رفته را به زاری باز آری؟
    آزار بیـش بیـنی زیـن گردون ----- گر تو به هر بهانه بیـازاری
    گوئی گماشته است بلائی او ----- بر هر که تو بر او دل بگماری
    ابری پدیدنی و کسوفی نی ----- بگرفت ماه و گشت جهان تاری
    فرمان کنی و یا نکنی ترسم ----- بر خویشتن ظفر ندهی باری
    اندر بلای سخت پدیـد آید ----- فضل و بزرگمردی و سالاری

    ***


    کلیله و دمنه رودکی

    مهمترین کار رودکی به نظم در آوردن کلیله و دمنه است، متاسفانه این اثر گرانبها مانند سایر آثار و مثنویهای رودکی گم شده است و از آن جز ابیاتی پراکنده در دست نیست. از ادبیات پراکنده ای که از منظومه کلیله و دمنه و سایر مثنویهای رودکی باقی مانده است می توان فهمیند که صاحبقران ملک سخن لقبی برازنده او بوده است. در شعر او قوه تخیل، قدرت بیان، استحکام و انسجام کلام همه با هم جمع است و بهمین دلیل در دربار سامانیان، قدر و مرتبه ای داشت که شاعران بعد از او همیشه آرزوی روزگار او را داشتند.
    کاربر مقابل از tekno_a عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    tekno_a آنلاین نیست.

  5. 7,683 امتیاز ، سطح 26
    23% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/06/20
    محل سکونت
    كيش-شهركرد
    نوشته ها
    337
    امتیاز
    7,683
    سطح
    26
    تشکر
    465
    تشکر شده 1,246 بار در 294 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    ۩۞۩๑ حميـد مصـدق ๑۩۞۩๑

    #25 1392/07/11, 03:31
    حميد مصدق
    تولد : ‌1318 - اصفهان
    وفات : ‌1377 تهران

    حميد مصدق شاعر معاصر، در دهم بهمن ماه سال ‌1318 در شهرضا ـ از شهرستان‌هاي پيرامون اصفهان ـ به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شهرضا و اصفهان به پايان رساند و در سال ‌1339 به تهران آمد و پس از فارغ‌التحصيل شدن در رشته‌ي بازرگاني از مؤسسه‌ي علوم اداري و بازرگاني دانشگاه تهران، در مؤسسه‌ي تحقيقات اقتصادي اين دانشگاه به امر پژوهش مشغول شد. وي از سال ‌1342 مجددا به ادامه‌ي تحصيل پرداخت و موفق به دريافت ليسانس حقوق از دانشگاه تهران و سپس فوق ليسانس اقتصاد شد. مصدق در سال ‌1348 به عنوان استاديار در مدرسه‌هاي عالي كرمان و اصفهان و دانشگاه آزاد ايران به كار مشغول شد. او از سال ‌1351، پس از دريافت فوق ليسانس حقوق اداري از دانشگاه ملي، به عضويت هيات علمي دانشگاه درآمد و در كنار آن از سال ‌1357 به كار وكالت روي آورد. حميد مصدق، عضو هيات علمي دانشكده‌ي حقوق دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبايي، وكيل درجه يك دادگستري عضو كانون وكلا و سردبير نشريه‌ي كانون بود. اين شاعر معاصر، در هفتم آذرماه ‌1377 در اثر سكته‌ي قلبي در تهران درگذشت. برخي از شعرهاي حميد مصدق نيز در سال‌هاي مبارزه عليه رژيم پهلوي، توسط برخي از دانشجويان، در قالب سرودهايي اجرا شد كه نوارهاي كاست آن، به‌صورت مخفي و دست به دست، مي‌گشت و در راهپيمايي‌ها، همخواني مي‌شد. به‌گفته‌ي منتقدان، يكي از بازرترين ويژگي‌هاي شعر مصدق، سادگي، رواني و صميميت سيال آن است.
    آثار :
    نخستين اثر وي منظومه‌ي بلند “درفش كاوياني“ در سال ‌1340 منتشر و در همان سال توقيف شد؛ چاپ دوم آن در سال ‌1357 منتشر و بعد از انقلاب نيز به دفعات تجديد چاپ شد. دومين كتاب شعر مصدق، منظومه‌ي ”آبي، خاكستري، سياه” است كه در سال ‌1343 منتشر شد. اين منظومه حال و هوايي ليريك و درعين حال اجتماعي دارد و تاكنون ده‌ها بار توسط ناشران رسمي و مخفي در داخل و خارج از كشور تجديد چاپ شده است. “در رهگذار باد” سومين منظومه‌ي مفصل مصدق نيز نخستين‌بار در سال ‌1347 به چاپ رسيد و پس از آن بارها تجديد چاپ شد. “از جدايي‌ها” ، “سال‌هاي صبوري”‌ و “شير سرخ” ، از ديگر آثار شعري حميد مصدق هستند كه به ترتيب در سال‌هاي ‌1358، ‌1369 و ‌1376 منتشر شده‌اند. مجموعه‌اي آثار اين شاعر معاصر نيز در سال ‌1369 در كتابي به نام “ ... تارهايي” گردآوري شده است كه اين مجموعه نيز بارها تجديد چاپ شده است. از او همچنين علاوه بر آثار شعري، كتاب “مقدمه‌اي بر روش تحقيق” (‌1351)، ”مجموعه‌ي رباعيات مولوي” و ”غزليات حافظ” و چندين كتاب در زمينه‌ي حقوق نيز به يادگار مانده است.
    کاربر مقابل از tekno_a عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    tekno_a آنلاین نیست.

  6. 7,683 امتیاز ، سطح 26
    23% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/06/20
    محل سکونت
    كيش-شهركرد
    نوشته ها
    337
    امتیاز
    7,683
    سطح
    26
    تشکر
    465
    تشکر شده 1,246 بار در 294 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    ۩۞۩๑ محمود اعتماد زاده ๑۩۞۩๑

    #26 1392/07/11, 03:32
    محمود اعتمادزاده (به‌آذين) نویسنده و مترجم معاصر ایرانی در سال ۱۲۹۳ خورشيدی در کوی خُمِران چهل‌تن (خمر به ضم خ و کسر میم به معنای کوزه‌گر است و بنا براین کوی خمران به معنای محلهٔ کوزه‌گران است) شهر رشت به دنيا آمد و آموزش ابتدايی و متوسطه را در شهرهای رشت و مشهد و سپس در تهران ادامه داد. او در سال ۱۳۱۱ جزو دانشجويان اعزامی ايران به فرانسه رفت و تا دی‌ماه ۱۳۱۷ در فرانسه ماند و از دانشكدهٔ مهندسی دريايی برِست (Brest) و دانشكدهٔ مهندسی ساختمان دريايی در پاريس گواهی‌نامه گرفت.
    اين مترجم به‌عنوان يكی از سازمان‌دهندگان برگزاری ده شب شعر و سخنرانی در انجمن فرهنگی ايران و آلمان (انستيتو گوته) در مهرماه سال ۱۳۵۶ مطرح بوده است. به ویژهٔ بیانیهٔ پایانی این مراسم و این فراز پایانی آن که به قلم خود به آذین و با صدای وی خوانده شد در یادها مانده‌است که: « دوستان! جوانان! ده شب به صورت جمعيتی که غالبا سر به ده هزار و بيشتر می زد آمديد و اينجا روی چمن و خاک نمناک، روی آجر و سمنت لبه حوض، نشسته و ايستاده، در هوای خنک پاييز و گاه ساعت ها زير باران تند صبر کرديد و گوش به گويندگان داديد. چه شنيديد؟ آزادی، آزادی و آزادی.»
    به‌آذين درباره وظيفهٔ هنر و ادبيات گفته است: «... كه می‌توان و بايد به ياری هنر جامعه را دگرگون كرد و شاعران و نويسندگان در برابر مردم و تكامل اجتماعی متعهد و مسئول هستند...»
    به آذین که فعالیت های سیاسی خود را در ارتباط با حزب توده ایران انجام می داد، در سال ۱۳۶۲ در جریان دستگیری های گستردهٔ اعضای این حزب دستگیر شد و در زندان تحت شکنجه‌های سختی قرار گرفت. او بعد از آزادی از زندان، همواره از عوارض دوران بازداشت و شکنجه‌های سخت رنج می برد.
    به آذین، روز چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۵ بر اثر ایست قلبی در بیمارستان آراد تهران درگذشت.

    نوشته ها

    پراکنده (۱۳۲۳)
    بسوی مردم (۱۳۲۷)
    خانوادهٔ امین زادگان (رُمان ناتمام)
    دختر رعیت (۱۳۳۰)
    نقش پرند (۱۳۳۴)
    مُهرهٔ مار (۱۳۴۴)
    گفتار در آزادی (۱۳۴۷)
    شهر خدا (۱۳۴۹)
    مهمان این آقایان (۱۳۵۰، چاپ ۱۹۷۵، کُلن، آلمان)
    از آن سوی دیوار (۱۳۵۱)
    کاوه (نمایشنامه، ۱۳۵۵)
    از هر دری (۱۳۷۱ و ۱۳۷۲)
    مانگدیم و خورشیدچهر
    بر دریاکنار مثنوی
    نامه هائی به پسر

    ترجمه ها

    بابا گوریو نوشتهٔ اُنُره دو بالزاک
    زنبق درّه نوشتهٔ اُنُره دو بالزاک
    چرم ساغری نوشتهٔ اُنُره دو بالزاک
    ژان کریستف نوشتهٔ رومن رولان
    جان شیفته نوشتهٔ رومن رولان
    سفر درونی نوشتهٔ رومن رولان
    زمین نوآباد نوشتهٔ میخائیل شُلُخُف
    دُنِ آرام نوشتهٔ میخائیل شُلُخُف
    شاه لیر نوشتهٔ ویلیام شکسپیر
    هملت نوشتهٔ ویلیام شکسپیر
    مکبث نوشتهٔ ویلیام شکسپیر
    کاربر مقابل از tekno_a عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    tekno_a آنلاین نیست.

  7. 7,683 امتیاز ، سطح 26
    23% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/06/20
    محل سکونت
    كيش-شهركرد
    نوشته ها
    337
    امتیاز
    7,683
    سطح
    26
    تشکر
    465
    تشکر شده 1,246 بار در 294 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    ۩۞۩๑ منوچهر اميري๑۩۞۩๑

    #27 1392/07/11, 03:33
    منوچهر اميري
    تولد : 1299ش - كرمانشاه
    اميرى منوچهر, فرزند حسن. (تو 1299ش), نويسنده, مترجم و شاعر. وى نواده حاج محمد تقى اميرالامراء بود. در كرمانشاه متولد شد. در كودكى به تهران آمد سپس به تبريز رفت و در آنجا تحصيلات ابتدائى خودرا به پايان رساند. در سال 1314ش به تهران بازگشت و دوره متوسطه را تمام كرد , سپس از دانشكده ادبيات دانشگاه تهران ليسانس گرفت. در سال 1322ش در دانشسراى عالى به تدريس پرداخت. در خلال اين مدت موفق به اخذ دكترى ادبيات فارسى شد. از سال 1342 تا 1348ش نماينده فرهنگ و هنر در امريكا بود و پس از بازگشت به ايران در دانشكده ارتباطات اجتماعى و مدرسه عالى ادبيات به تدريس پرداخت. در سال 1350ش به دعوت دانشگاه يوتا به امريكارفت و دوسال در آنجا به تدريس پرداخت در بازگشت, به استادى دانشگاه شيراز منصوب شد و سرانجام در سال 1364 باز نشسته گرديد.
    آثار :
    برخى از آثار وى: فرهنگ كتاب «الابنيه عن حقايق‌الادويه»؛ ترجمه «منظومه سهراب و رستم»؛ ترجمه «منظومه فردوسى در تبعيد»؛ ترجمه «سفرنامه گاليور»؛ «آشنائى با شكسپير»؛ ترجمه «مالك و زارع در ايران»؛ ترجمه «بازگشت ده هزار يونانى»؛ ترجمه «سفر نامه فريزر»؛ ترجمه «روس و انگليس در ايران»؛ ترجمه «سفرنامه جكسن» يا «ايران در گذشته و حال».
    کاربر مقابل از tekno_a عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    tekno_a آنلاین نیست.

  8. 7,683 امتیاز ، سطح 26
    23% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/06/20
    محل سکونت
    كيش-شهركرد
    نوشته ها
    337
    امتیاز
    7,683
    سطح
    26
    تشکر
    465
    تشکر شده 1,246 بار در 294 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    ۩۞۩๑ قيصـر اميـن پـور ๑۩۞۩๑

    #28 1392/07/11, 03:34
    قيصر امين‏پور متولد دوم ارديبهشت 1338 دزفول است .وي تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در گتوند و دزفول به پايان برد سپس به تهران آمد و دکتراي خود را در رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران در سال 1376اخذ کرد. وي فعاليت هنري خود را از حوزه انديشه و هنر اسلامي در سال 1358 آغاز کرد . در سال 1367 سردبير مجله سروش نوجوان شدو از همين سال تاکنون در دانشگاه الزهرا و تهران به تدريس اشتغال دارد.در سال 1382 نيز به عنوان عضو فرهنگستان ادب و زبان فارسي انتخاب شد. اولين مجموعه شعرش را با عنوان »تنفس صبح« كه بخش عمده آن غزل بود و حدود بيست قطعه شعر آزاد؛ از سوى انتشارات حوزه هنرى در سال 63 منتشر كرد و در همين سال دومين مجموعه شعرش »در كوچه آفتاب« را در قطع پالتويى توسط انتشارات حوزه هنرى وابسته به سازمان تبليغات اسلامى به بازار فرستاد. امين‏پور كه با تفكر دينى و انقلابى همراه با انقلاب بوده با توقع كاركردى انقلابى از شعر در قالب كلاسيك، عمدتاً به رباعى و دوبيتى توجه نشان داده و در فصل‏بندى كتاب عناوينى چون »فصلى با مردان خدا« و »فصلى با شهادت و شهيدان خدايى« و »گزيده رباعى‏ها و دوبيتى‏هاى انقلاب« را ثبت و ضبط مى‏كند كه در فاصله سال‏ هاى 57 تا 62 سروده بود. در سال 1365 »منظومه ظهر روز دهم« توسط انتشارات برگ وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به بازار مى‏آيد كه شاعر در اين منظومه 28 صفحه‏اى ظهر عاشورا، غوغاى كربلا و تنهايى عشق را به عنوان جوهره سروده بلندش در نظر مى‏گيرد. سال 69 برگزيده دو دفتر تنفس صبح و در كوچه آفتاب با عنوان »گزيده دو دفتر شعر« از سوى انتشارات سروش از وى منتشر مى‏شود. »آينه ‏هاى ناگهان« تحول كيفى و كمى امين‏پور را بازتاب مى‏دهد؛ در اين مرحله امين‏پور به بلوغ شعرى دست پيدا مى‏كند و به درك روشن‏ترى از شعر و ادبيات مى‏رسد. اشعار اين دفتر نشان از تفكر و انديشه‏اى مى‏دهد كه در ساختارى نو عرضه مى‏شود. آينه ‏هاى ناگهان، امين‏پور را به عنوان شاعرى تأثيرگذار در طيف هنرمندان پيشرو انقلاب تثبيت مى‏كند و از آن سو نيز موجوديت شاعرى از نسل جديد به رسميت شناخته مى‏شود. در اواسط دهه هفتاد دومين دفتر از اشعار امين‏پور با عنوان »آينه ‏هاى ناگهان 2» منتشر مى‏شود كه حاوى اشعارى است كه بعدها در كتاب‏هاى درسى به عنوان نمونه ‏هايى از شعرهاى موفق نسل انقلاب مى‏آيد. در همين دوران است كه برخى از اشعار وى همراه با موسيقى تبديل به ترانه ‏هايى مى‏شود كه زمزمه لب‏هاى پير و جوان مى‏گردد. پس از تثبيت و اشتهار، ناشران معتبر بخش خصوصى علاقه خود را به چاپ اشعار امين‏پور نشان مى‏دهند و در اولين گام، انتشارات مرواريد گزينه اشعار او را در كنار گزينه اشعار شاملو، فروغ، نيما و... به دست چاپ مى‏سپارد كه در سال 78 به بازار مى‏آيد. »گل‏ها همه آفتابگردانند« جديدترين كتاب امين‏پور نيز در سال 81 از سوى انتشارات مرواريد منتشر شد كه به چاپ‏هاى متعدد رسيد و با استقبال خوبى روبه‏رو شد. دكتر قيصر امين ‏پور در سال 1382 علي رغم تمايلش از سردبيري سروش نوجوان استعفا داد ، و هم‏اكنون ضمن عضويت در فرهنگستان زبان و ادبيات فارسى؛ در دانشگاه تهران و الزهرا تدريس مي كند وبه كارهاى پژوهشى مشغول است.
    کاربر مقابل از tekno_a عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    tekno_a آنلاین نیست.

  9. 7,683 امتیاز ، سطح 26
    23% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/06/20
    محل سکونت
    كيش-شهركرد
    نوشته ها
    337
    امتیاز
    7,683
    سطح
    26
    تشکر
    465
    تشکر شده 1,246 بار در 294 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    ۩۞۩๑ زندگینامه بزرگان ادب پارسی ๑۩۞۩๑

    #29 1392/07/11, 03:36


    مهرداد اوستا
    تولد :20 بهمن 1308 - بروجرد
    وفات :17 ارديبهشت 1370، تهران
    محمد رضا رحماني ياراحمدي مشهور به مهرداد اوستا كه در شعر «اوستا» تخلص مي كرد، از ده سالگي به سرودن شعر پرداخت. بعد از پايان دوره ي دبستان در سال 1321، براي تحصيلات متوسطه به تهران آمد و پس از تحصيل در يكي از دبيرستان هاي شبانه، در سال 1327 ديپلم ادبي گرفت. در همان سال همكاري با آموزش و پرورش را ( به عنوان مسئول سامان دادن به كتابخانه هاي موجود در اين وزارتخانه و تاسيس كتابخانه هايي در شهرستان ها، اصلاح متون و مقالات و كتب ادبي اين وزارتخانه، تدريس در چند دبيرستان) آغاز و هم زمان وارد دانشگاه شد و در سال 1330 از دانشكده ي معقول و منقول (دانشكده ي الهيات و معارف اسلامي تهران) موفق به دريافت مدرك كارشناسي شد و سپس به ادامه ي تحصيل در رشته ي فلسفه ي تحليلي در دانشگاه تهران پرداخت و كارشناسي ارشد خود را در همين رشته گرفت. در شهريور 1332 به سبب طرفداري از دكتر محمد مصدق، مخالفت با شاه و سخنراني هاي انقلابي در جريان كودتاي 28 مرداد دستگير و به مدت هفت ماه زنداني شد. ضمنا همان سال اوستا به تصحيح و چاپ ديوان سلمان ساوجي اقدام نمود. در سال 1333 رساله اي در فلسفه، منطق و روان شناسي و اخلاق را منتشر ساخت و شروع به تدريس در دانشگاه تهران نمود. سپس كتاب فلسفي عقل و اشراق و پس ار آن رسايل خيام (نوروزنامه رساله ي موجود) را با مقدمه و تحقيق در زندگي خيام تحقيق و منتشر نمود. در سال 1335 با سباستين مونه، فيلسوف و شرق شناس فرانسوي، آشنا شد و نزد ايشان شروع به تحصيل فلسفه ي تكميلي نموده و در مقابل، عرفان مشرق زمين و آثار عرفاني اسلامي از جمله مولوي و عطار نيشابوري را به مونه درس مي داد. اين ارتباط تا سال 1339 ادامه داشت. در اين سال اولين مجموعه ي شعر خود را به نام از كاروان رفته را منتشر ساخت. سال ها بعد پاليزبان، حماسه ي آرش و از امروز تا هرگز را منتشر ساخت. در تابستان 1346 براي نخستين بار براي مدت يك ماه به كشورهاي فرانسه، انگلستان و ايتاليا سفر كرد. دو سال بعد كتاب اشك و سرنوشت كه گزيده اي از شاهكارهاي ادبي جهان است و سپس روش تحقيق در دستور زبان فارسي و شيوه ي نگارش را منتشر كرد. در سال 1349 براي بار دوم به اروپا سفر كرد و در مدت اقامت يك ماهه اش در فرانسه و سوييس با ژان پل سارتر ارتباط برقرار كرد. اين ارتباط چندين سال ادامه داشته است. در تير 1351 مجموعه ي شعر شراب خانگي ترس محتصب خورده را به رشته ي تحرير درآورد كه در همان سال توقيف شد. در خرداد 1352 كتاب انتقادي تيرانا را منتشر كرد كه اين كتاب هم توقيف شد. ضمنا به سبب طرح پاره اي از مسايل از جمله ذكر نام آيت اله خميني در اين كتاب به مدت يك سال ممنوع القلم گرديد. در تابستان 1356 به فرانسه و سوييس رفت و با سيد محمدعلي جمال زاده در ژنو ديداري داشت. در شهريور 1359 نيز يك ماهي در فرانسه اقامت گزيد و در دانشگاه ها و مراكز فرهنگي اين كشور سخنراني نمود. در سال 1360 مجموعه ي شعر امام و حماسه ي ديگر را منتشر ساخت. در سال 1362 جهت معالجه ي بيماري قلبي و بازگرداندن چند كتاب ارزشمند خطي كه در سال هاي انقلاب به فرانسه منتقل شده بود، براي مدت يك ماه به فرانسه رفت. در زمستان 1367 به پاكستان رفت و چندين سخنراني درباره ي شخصيت حافظ و آثار او ياد نمود. دز سال 1369 نيز دوباره به پاكستان سفر كرد و در مراسم بزرگداشت خليل اله خليلي، قصيده سراي افغاني سخنراني نمود. استاد اوستا طي سال هاي تدريس در مراكزي چون دانشگاه هاي تهران، مدارس عالي ترجمه و پارس، دانشكده ي هنرهاي تزييني، دانشگاه تربيت مدرس، مجتمع عالي هنر، رشته هاي ادبيات پارسي، فلسفه، تاريخ هنر، فلسفه ي تاريخ هنر، تاريخ اجتماعي هنر، روش تحقيق هنر در اروپا، روش تحقيق هنر در شرق، ادبيات جهان، ادبيات نمايشي، زيبايي شناسي، روش تحقيق در زيبايي شناسي، به تدريس تاريخ موسيقي اشتغال داشت. آخرين سال هاي تدريس اوستا 1369 و 1370 بود كه در دانشكده ي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران تاريخ موسيقي تدريس مي كرد. وي همچنين مشاور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بود. مهرداد اوستا با اينكه بيشتر به قصيده سرايي مايل بود در زمينه هاي ديگر شعر همانند غزل، مثنوي، دوبيتي هاي پيوسته، رباعي و غيره نيز تسلط داشته است. از نظر قالب به شيوه ي شعراي خراساني و بيشتر پيرو ناصر خسرو، خاقاني و مسعود سعد بود و در انديشه هاي شاعرانه اش قالبا دقايق فلسفي و تفكرات حكيمانه را مي پروراند. وي معتقد بود كه « يك هنرمند بايد فرزند زمان خود باشد و اگر احيانا خود نيازمندي هاي زيادي از نظر مادي ندارد آنقدر روحيه ي حساس و تاثير پذيري داشته باشد كه دردها و نيازمندي هاي اكثريت مردم را درك كند و آينه ي گوياي رنج و شادي مردم زمان باشد. » مهرداد اوستا در بعد از ظهر روز سه‌شنبه 17 اردیبهشت ماه 1370، بر اثر سكته قلبی، بدرود حیات گفت.
    . پيكر وي در بهشت زهرا در مقبره ي مشاهير فرهنگ، ادب و هنر ايران در كنار مجتبي مينوي و مشايخ فريدني به خاك سپرده شد.
    آثار :
    فهرست آثارش (هرچند برخي از كتاب هايي كه در زير آمده در هيچ كتابخانه اي يافت نمي شود، اما عنوان آن در اينجا درج مي شود) بدين شرح است: - از كاروان رفته (شعر، 1339) - پاليزبان (شعر، 1342) - حماسه ي آرش (شعر، 1344) - از امروز تا هرگز (نثر داستاني، 1345) - روش تحقيق در دستور زبان و شيوه ي نگارش (134 - شراب خانگي ترس محتصب خورده (شعر، 1351) - تيرانا (نثر انتقادي، 1352) - سرود نا تمام (مجموعه ي شعر از عبداله صالحي سمناني با ديباچه اي از مهرداد اوستا، 1353) - امام و حماسه ي ديگر (136 - اشك و سرنوشت (قطعه هاي ادبي، ترجمه، شعر) - پرنيان (شعر) - تحليل فلسفي و علمي پيرامون اسطوره هاي ملل - تحليل فلسفي و علمي پيرامون اصول اديان - رسايل خيام - نوروزنامه رساله ي وجود (تصحيح، مقدمه و تحقيق در زندگي خيام) - تصحيح ديوان سلمان ساوجي - تصحيح و تحقيق كليات شيخ سعدي - تعريف و توجيه انسان - رساله اي در منطق و فلسفه - روانشناسي و اخلاق - روش تحقيق در تاريخ هنر - روش تحقيق در تحولات فكري و فلسفي در اروپا و آسيا - روش تحقيق در زيبايي شناسي - روش تحقيق در بيان فلسفي اسطوره ها - روش تحقيق در بيان دين و اخلاق - سير مكاتب هنري در ايران - عدالت - حكومت - جامعه - عقل و اشراق - كارنامه ي شعر معاصر پارسي - له شناسي (پيرامون آثار و افكار بزرگان سخن ايران) - مجموعه ي مقالات - مقدمه اي بر ديوان حافظ - مكاتب فلسفي در آسيا - مكاتب فلسفي در اروپا - مكاتب هنري در اروپا - مكاتب فلسفي در شرق - منطق حماسي مهابهارات - منطق كلام حافظ - منطق كلام فردوسي - نامه ها - نقد و بررسي آثار سنايي
    کاربر مقابل از tekno_a عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    tekno_a آنلاین نیست.

  10. 7,683 امتیاز ، سطح 26
    23% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/06/20
    محل سکونت
    كيش-شهركرد
    نوشته ها
    337
    امتیاز
    7,683
    سطح
    26
    تشکر
    465
    تشکر شده 1,246 بار در 294 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    ۩۞۩๑ زندگینامه بزرگان ادب پارسی ๑۩۞۩๑

    #30 1392/07/11, 03:36
    ابوالفضل محمد بن حسين بيهقي

    تولد :385هـ.ق. - حارث آباد بيهق
    وفات :470هـ.ق.
    وي در قريه ی "حارث آباد بيهق" به دنیا آمد، بعد از كسب فضايل در "نيشابور"، به "ديوان رسايل محمودي" راه جست و در خدمت "خواجه بونصر مشكان" به كار پرداخت. همچنان در خدمت سلاطين غزنوي بود. تا در زمان "عزالدوله عبدالرشيد" كه در سال (440هـ.ق.) سلطنت يافت. چندي "صاحب ديوان" انشاء گرديد، اما به تهمت حاسدان معزول شد و در سال (443 هـ.ق.) كه "طغرل" بر "عبدالرشيد" خروج كرد و او را كشت، بيهقي با جمعي ديگر از درباريان زنداني شد و يك سال در زندان بود. ابوالفضل در اواخر سلطنت "فرخزاد" از كارهاي ديواني كناره گرفت تا اين كه در سال (470هـ.ق.) وفات يافت.
    آثار :
    مهم ترين اثر بيهقي "تاريخ" مشهور اوست كه از امهات كتب تاريخ و ادب فارسي است در شرح سلطنت "آل سبكتكين" در سي مجلد كه در آن از تشكيل دولت "غزنوي" تا اوايل "سلطان ابراهيم بن مسعود" سخن رفته است، اما اكنون فقط قسمتي از آن كه مربوط به سلطنت "مسعود بن محمود غزنوي" و "تاريخ خوارزم" از زوال دولت "آل مأمون" و افتادن آن به دست سلطان محمود و حكومت "آلتون تاش حاجب"، در آن سامان تا غلبه ی "سلاجقه"، موجود است. درباره ی سبك و شيوه نگارش اين كتاب و مؤلف آن سخن بسيار گفته و نوشته‌‌‌‌اند و از ميان همه نوشته‌‌ها به قول "استاد فياض" كه بيهقي شناس يگانه ی روزگار ما بود بسنده مى كنيم كه فرمود بيهقي گزارشگر حقيقت بود. علاوه بر اين كتاب "ابن فندق" كتابي ديگر به نام "زينةالكتاب" در آداب كتاب بدو نسبت داده است .
    کاربر مقابل از tekno_a عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: bahar123
    tekno_a آنلاین نیست.

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •