من از شکستهایم سپاسگزارم که آنها بهترین آموزگار من هستند. از دوستانم سپاسگزارم به خاطر انتقادهای سازنده ی شان. شکرگزاری فقط مختص خدا نیست. برای تمام اطرافیان ماست.
چگونه شکرگزاری را از زبان به فعل در می آورید؟ اول در مورد خدا بعد در مورد اطرافیان؟
من از شکستهایم سپاسگزارم که آنها بهترین آموزگار من هستند. از دوستانم سپاسگزارم به خاطر انتقادهای سازنده ی شان. شکرگزاری فقط مختص خدا نیست. برای تمام اطرافیان ماست.
چگونه شکرگزاری را از زبان به فعل در می آورید؟ اول در مورد خدا بعد در مورد اطرافیان؟
زنگی پوچ و بی مفهوم و تو خالی است
و هر مفهمومی که تو به آن میدهی
همان حقانیت زندگی تو میشود
شکر گزاری یعنی عدم وابستگی به چیزی که درون ما نیست.
8 کاربر مقابل از رضوانه عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 8ight, balookhan, zina_68, ذکریا مرادی, سیده فاطمه, میقات, نازگل, کوثر
زنگی پوچ و بی مفهوم و تو خالی است
و هر مفهمومی که تو به آن میدهی
همان حقانیت زندگی تو میشود
در مورد اینکه چطوری شکر گذاری رو به فعل برسونیم بچه ها خیلی خوب گفتن فقط من می خوام در مورد ذهنیت امیدواری که رضوانه جان گفت و امید داشتن و راهی که بشه هیچ وقت آدم امیدشو از دست نده حرف بزنم
ببینین بیشتر ما نا امیدی وقتی سراغمون میاد که فقط زوم می کنیم روی مشکل خودمون تا حدی که اینقدر برامون پررنگ میشه که دیگه نمی تونیم به اطرافمون و مشکلات دیگران توجه کنیم اونوقته که فکر می کنیم فقط خودمونیم توی این دنیا که مشکل داریم و واسه همین از همه چی خسته و دلزده و نا امید می شیم!.....در صورتی که اگه بتونیم زندگی و مشکلات دیگران رو ببینیم و متوجه بشیم که خیلیا هستن که مشکلاتشون صد برابر بزرگتر و بیشتر از ماست اونوقته که به تدریج مشکلاتمون برامون کم رنگ میشه و حتی بعضی اوقات دیگه مشکلاتمون رو نمی بینیم! ......... من اینو خودم تجربه کردم.
باورتون نمیشه که بگم 90 درصد افراد نا امیدی که باهاشون مشاوره داشتم فقط با همین یه مورد دیدشون نسبت به خودشون عوض شد . یعنی وقتی توجهشون رو به اطرافشون بیشتر جلب کردم دیگه اون احساس قبل رو از خودشون و زندگیشون نداشتن و دیگه به راههای دوم و سوم نکشید که مثلا بخوام اون روشهارو بکار ببرم تا بهتر بشن!!!! ..... پس خیلی وقتا فقط کافیه به اطرافمون خوب نگاه کنیم تا ببینیم چقدر ما با وجود همه مشکلات نسبت به بقیه خوشبختیمgol
6 کاربر مقابل از zina_68 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 8ight, balookhan, ذکریا مرادی, رضوانه, سیده فاطمه, میقات
آنکس که
عاجز ازخلق لحظه هاست
معلول است،نه من!
روح بلند آدمیت فراتر از هر معلولیتیست....
در هر کجا که خودت را در آنجا یافتی، بمان
یکپارچه و ساکت و شاد بمان
به هیمالیا نرو
هیمالیایی در درونت بیافرین
به کوهستان نرو
تا هر کجا که بروی ، کوهستان نیز با تو حرکت میکند.
زنگی پوچ و بی مفهوم و تو خالی است
و هر مفهمومی که تو به آن میدهی
همان حقانیت زندگی تو میشود
خدا آفریننده است و تنها نیایش هم آفریدن است.
چون تنها از طریق آفریدن است که شما با خدا همراهی میکنید.
رسالت همه ی ما این است: آفریدن وجدان، آفریدن وجود واقعیمان.
انسانیت یک مرحله ی گذراست. یک جریان تکاملی ست، یک گذرگاه، یک سفر، یک سیاحت.
انسان بودن به سادگی یعنی در راه خدا قرار داشتن.
انسان بودن یک سفر است راه نمیتواند ابدی باشد.
امید داشتن، انسان بودن است. امید داشتن یعنی رفتن به ماورا. گذر کردن از فانیها.
تنها یک امکان وجود دارد و آن پیش رفتن با پویایی است
زنگی پوچ و بی مفهوم و تو خالی است
و هر مفهمومی که تو به آن میدهی
همان حقانیت زندگی تو میشود
من با شاهنامه ی فردوسی رسم جوانمردی را یاد گرفتم. با مولانا سفر کردم و به دنبال شمس زمانه ام گشتم. با هستی شناسی سهراب سپهری راه را یافتم. با سوره ی عهد روحم بالید و پیمان بشتم در راه خدا قدم برداشتن را. آنگاه که خشمگین میشدم روزه ام از جنس سکوت بود و صعودم به وقت قنوت. چرا که تمام راهایم به معبودم ختم میشد. اینگونه بود که یاد گرفتم راه و رسم زندگی کردن را نه اینکه فقط زنده باشم.
5 کاربر مقابل از رضوانه عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 8ight, balookhan, امیرمهدی, ذکریا مرادی, میقات
زنگی پوچ و بی مفهوم و تو خالی است
و هر مفهمومی که تو به آن میدهی
همان حقانیت زندگی تو میشود
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
گنج حسن دگران را چه کنم بی رخ تو؟
من برای تو خرابم تو برای دگران
خلوت وصل تو جای دگرانست دریغ
کاش بودم من دلخسته به جای دگران
پیش از این بود هوای دگران در سر من
خاک کویت ز سرم برد هوای دگران
گفتی امروز بلای دگران خواهم شد
روزی من شود ایکاش بلای دگران
دل غمگین "هلالی" به جفای تو خوش است
ای جفاهای تو خوشتر ز وفای دگران
4 کاربر مقابل از balookhan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 8ight, امیرمهدی, ذکریا مرادی, رضوانه
زندگی خالی نیست
مهربانی هست،سیب هست،ایمان هست
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد ...
من ایمان دارم که زندگیم حد و مرزی ندارد. دلم می خواهد تو نیز، صرف نظر از دشواری های زندگیت، چنین احساسی داشته باشی. ما همسفریم. در آغاز سفرمان، لطفا قدری درنگ کن و درباره تمامی محدودیت هایی فکر کن که بر زندگی خویش تحمیل کرده ای و یا به دیگران اجازه داده ای بر زندگیت تحمیل کنند. اکنون به این بیندیش که رهایی از این محدودیت ها چه حس و حالی دارد. زندگی تو چگونه می بود اگر همه چیز برایت ممکن می شد؟
---------- Post added at ۲۳:۵۶ ---------- Previous post was at ۲۳:۱۹ ----------
نیک وی آچیچ سخنران انگیزشی و مدیر سازمان غیر انتفاعی زندگی بدون حد و مرز است.
او اهل استرالیاست و اکنون در جنوب کالیفرنیا زندگی میکند. مردی که بدون دست و بدون پا به دنیا آمد. ایشان در سال 2012 با مربی غواصیش که در یک سانحه ی غواصی که در یک سانحه غواصی دست راستش را از دست داده بود، ازدواج کرد.
او میگوید: فیلمی از من در ایترنت است که مرا در هنگام بازی اسکیت ، موج سواری، نواختن ساز، زدن توپ گلف، پرش از ارتفاع، زمین خوردن و بلند شدن از زمین، سخنرانی و مهم تر از همه درآغوش کشیدن توسط مردم خوب مهربان و بزرگ نشان میدهد.
سخنتن نیک در کتاب زندگی بی حد و مرز: شاید راه زندگی هموار نباشد اما سفر زندگی تماشایی ست. من کسی هستم که در حصار شرایط خود نمانده ، به سراسر دنیا سفر میکنم و به میلیونها نفر الهام میبخشم که با عشق، ایمان، و شخاعت خویش بر نا ملایمات زندگی چیره شوند و به آرزوهای خود برسند.
زنگی پوچ و بی مفهوم و تو خالی است
و هر مفهمومی که تو به آن میدهی
همان حقانیت زندگی تو میشود
□
فصل گل و طرف جویبار و لب کشت با یک دو سه اهل و لعبتی حور سرشت
پیش آر قدح که باده نوشان صبوح آسوده ز مسجدند و فارغ ز کنشت
زندگی خالی نیست
مهربانی هست،سیب هست،ایمان هست
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد ...
آچیچ در این کتاب تجربههای خود را در مواجهه با مشکلات و موانع زندگی با خوانندگان در میان میگذارد؛ مشکلاتی که بخش اصلی آنها ناشی ار نقایص جسمی اوست ولی اینها مانع نشده است تا او امید و عشق و تواناییهای دیگرش را نادیده بگیرد. این کتاب در 12 فصل نوشته شده و گوشه گوشه آن نشاندهنده روحیه و انگیزه یکی از عجیبترین انسانهایی است که امروز در عنفوان جوانی بهسر میبرد و با نیرویی روانی و انگیزشی، به دیگران روحیه و امید میبخشد.
زنگی پوچ و بی مفهوم و تو خالی است
و هر مفهمومی که تو به آن میدهی
همان حقانیت زندگی تو میشود
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)