لیست معلولین متاهل

[papar]

اگر از من می پرسید من میگم یاران مجرد معلول اسپشیالی تقصیر خودشونه که هنوز مجردن

پسره معلول اسپشیالی میخواد ازدواج کنه ها . . . اما توقع داره
دختر شاه پریان بیاد زنش بشه

دختره معلول اسپشیالی میخواد ازدواج کنه ها . . . اما توقع داره
پسره چه معلول و چه غیر معلول اول زندگیش پول ، خونه ، اتومبیل . . . اینا داشته باشه

از کجا بیارم خانم ندارم . . . . هان هون هین . . . او ببخشید اشتباه شد
یادم نبود من قبلا اینا را گفتم

نوبت شما آقا پسرهای اسپشیاله اینا را بگین
به دختر خانم های اسپشیالی که می خواهید با اونا ازدواج کنین . . . انشالله

[طه]

دوستان دعا كنين همتون دو تا اسپشيالي قراره مذاكره كنن و بعدش هم بعله

[رزا]

من هم هستم یادتون رفت

[dana]

پپر وقتی شنیدم ازدواج کردی خیلی تعجب کردم
یه سوال همافر هم معلوله تو سایت نمی بینمش
شاید آقاشون اجازه نمیده بیاد

[papar]

اولا درود علیکم خانم گل . . . خوبی ؟ . . . خدا را سپاس که خوبی

پپر وقتی شنیدم ازدواج کردی خیلی تعجب کردم

چرا تعجب کردی . . . من اصلا به این قصد آمدم اسپشیال که یار پیدا کنم که کردم

یه سوال همافر هم معلوله تو سایت نمی بینمش

بله ایشونم معلوله . . . تو که میدونی ؟ من اعتقاد دارم کبوتر با کبوتر

و ازدواج معلول با سالم از نگاه من درست نیست

تو سایت نمی بینمش
شاید آقاشون اجازه نمیده بیاد

هان هون هین

[monamaz]

به به .
papar تو هم ؟
خوشا به سعادتت !! روزی ما !!

لنگه کفشتو بزن تو سرم .... شاید که بخت ما هم باز بشه آقاااااااااااااااا

[monamaz]

به به .
papar تو هم ؟
خوشا به سعادتت !! روزی ما !!

لنگه کفشتو بزن تو سرم .... شاید که بخت ما هم باز بشه آقاااااااااااااااا

[طه]

دوستان به اينجا سر بزنين
http://forum.special.ir/showthread.php?t=2786

[nargess]

سلام دوستان خوبم
من با اومدن به بخش ويژه تازه اين تايپك رو ديدم
من و همسرم كه ضايعه نخاعي هست در يك مراسم عروسي كه در آسايشگاه كهريزك برپا شده بود آشنا شديم و مدتي با هم در ارتباط تلفني و ديدارهاي با فاصله زياد بوديم كه اين ارتباط به علاقه و بعد تشكيل زندگي مشترك منجر شد وقتي تصميم به ازدواج گرفتيم كسي ظاهرا مخالفت خاصي از خود نشون نداد ولي به خوبي از نگاه همه ميشد احساس كرد كه نگران اين هستند كه دو نفر با شرايط ما چطور ميخوان يه زندگي رو اداره كنن براي ازدواج هم هيچكس كوچكترين كمكي بهمون نكرد و ما هر دو با هم همه چيز رو از صفر شروع كرديم در ابتدا تصميم گرفتيم به جاي اجاره نشيني مدتي را با پدر همسرم كه سالمند بود و تنها ، زندگي كنيم بهمين جهت هزينه ازدواج را صرف بازسازي و مرتب كردن خانه اي كرديم كه ميخواستيم در اون زندگيمون رو شروع كنيم و در همين حين هم هر دو به خريد وسايل موردنياز پرداختيم تا بعد از سه ماه چون مادر عزيز من تازه 6 ماه از فوتشون ميگذشت بدون هر گونه جشني زندگيمون رو شروع كرديم و من در حين اداره رفتن و كار خارج از منزل ازامور خانه و نگهداري از پدر پير همسرم هم غافل نبودم و تمام تلاشم را ميكردم كه ايشان احساس كمبودي نداشته باشن و فكر ميكنم از دعاي ايشان هم بود كه ما در زمان باور نكردني سه سال پس از ازدواج توانستيم خانه اي خوب ومناسب در كرج خريداري كنيم و......................
خوشبختانه الان زندگي داريم كه همه با تحسين به اون نگاه ميكنن. خدارو شكر

[bita]

یه سوال همافر هم معلوله تو سایت نمی بینمش
شاید آقاشون اجازه نمیده بیاد

فکر کنم حرفت درست باشه ... چون همافر قبلنا زیادتر می اومد ولی از وقتی متاهل شده یا کارش زیاد شده ؟ یا اجازه ندارند

رزا جان از شما هم ممنون که بعد از مدت ها به سایت اومدید در ضمنی که از خودتون هم نوشتید ممنون خانمی

از نرگس خانم کیانای عزیز و مهدی یار وپپر هم کمال تشکر را دارم