دیگه توان جنگیدن ندارم

[zahabimahdi@gmail.com]

سلام
ازاین که به جمع ما دراین سایت اومدی خوشحالمو بهت خوشآمد میگم
من ضایعه نخاعیم دراثر تصادف،...
باتشکر...

سلام خیلی چاکر داداش رضا هم هستیم
خدمت دوست تازه وارد هم باید بگم منم مثل داداش رضا هستم ی موقعی قهرمان تکواندو بودم کسی از دست پا هام امان نداشت مسابقات کشوری میرفتم و... همش تو هوا بودن این پاها خدا از سر تقسیراتم بگذره خیلی ها رو زدم خیلی هارو ازیت کردم یادم جوون که بودما ی پلیس هم زدم وفرار کردم تا 3هفته قایم باشک داشتیم یادش بخیر چه دورانی بود بعد تصادف کردم و ویلچری شدم تا دو سال بعد این قدر تلاش کردم تا شدم عصایی الان با عصا راه میرم ولی خیلی کوتاه از اون وقتی که یادم میاد تا 4سال پیش روزی 10ساعت ورزش میکردم او اوایل برای تکوانده بعدش برای درمان الان جدیدا روزی 10ساعت روی درست کردن کار دستی کار میکنم بچه ها میدونن من چی میگم http://forum.special.ir/showthread.php?t=31519
به اینجا ی سری بزن تا تو هم بفهمی ولی در کل آمو =(عمو یک قوم ) این زندگی همش جنگ هستش نجنگی باید بمیری بیا با کجرو هم اشنا بشو http://forum.special.ir/showthread.php?t=29006
شاید با خوندن شعر های کجرو اروم بشی
بی سر پایی اگر در چشم خار آید تو را...........دل به دست آرش که روزی به کار آید تو را [/CENTER]
با هزاران رنج و محنت گنج عالم هیچ نیست.........دولت آن باشد ز در بی انتظاری آید تو را
دولت هر مملکت در اختیار ملت است........آخر ای ملت به کف کی اختیار آرد تورا
پا فشاری کن ، حقوق زندگان آور به دست..........ور نه همچون مرده تا محشر فشار آید تو را
نام جان کندن به شهر مردگان چون زندگیست.............همچو من زین زندگانی ننگ و عار آید تو را
تا نسازی دست و دامان را نگار از خون دل ...........کی به کف بی خون دل دست نگار آید تورا

[mf1127]

سلام آقا رضا
مرسی در مورد سوالتان که ناشنوایان موسیقی گوش میدید.
من که از سمعک استفاده میکنم وبراحتی حتی کوچکترین صدا وموسیقی راحت گوش میدم
و دو تا موبایلم دارم که نرم افزارهای رویش نصبه که هر نوع موسیقی راحت برات پخش میکنه
البته بدون سمعک هیچی نمیشنوم

همین‌ه می‌گم کم‌شنوایی معلولیت نیست

[saleh]

ادم واقع بینی هستم نمیتونم خودم رو گول بزنم

واقع بین نه بلکه بسیار ضعیف هستی!!! زاویه دیدت را عوض کن، فکر کن همه نوعی مشکل دارن غیر تو و امثال تو که با بقیه متفاوتید! در این حال فکر نکن تو داری خودتو گول میزنی، ممکن است دیگران خودشان را گول میزنند، اگر قدرت مطلق دست اکثریت بود ثروتمندان جهان در اقلیت نبودند. اگر پول و توان اقتصادی داشتی همه مردم درباره ات طور دیگری فکر میکردند، میتوانستی با دختر مورد علاقه ات ازدواج کنی. سعی کن به لحاظ مالی خودتو بالاتر بکشی، لازمه اش گوش یا دست و پای سالم نیست، فقط عقل سالمی است که کم و بیش در شما وجود دارد.

[nasrin66]

چه چیزای معرکه ای ساختی افرین به این خلاقیت وابتکار من که کف کردم دمت گرم

[zahabimahdi@gmail.com]

چه چیزای معرکه ای ساختی افرین به این خلاقیت وابتکار من که کف کردم دمت گرم

کی من نه بابا اینا که هیچی نیستن

[hadi123]

من که دیگه چایی شیرین بخورم جوابِ جدی بدم به تاپیکها ...

از تایپک اون دختره سپیده تجربه شده برام؛ به شمام جواب میدم یهو میذارین میرین. اونوقت ما با یه عالمه کوه اندوه چه کنیم؟

اصن معلوم نیس کجا هم رفته، حداقلش نمیاد بگه ببینیم امتحاناتشو خوب داده یا نه.

این انجمن رو به صورت تصادفی پیدا کردم
یعنی الان گوش شیطون کر ویلچری شدین؟
خیلی توی دنبال حضور تو این اجتماع ها نبودم
مثل من
من کم شنوایی شدید هر دو گوش داشتم تا حد 30 تا 40 درصد شنوایی داشتم
35 درصد شدید نمیشه که. پس صفر چی میشه. دیگه اون له له میشهههههه
خونوادم تا وقتی به مدرسه نرفتم متوجه حالم نشدن بعد از اون با کم شنوایی منو قبول نکردن منو مثل یه ادم سالم میدیدن منم مجبور بودم با کسانی باشم که مشکل منو نداشتن دانشگاه و همه چیز تموم کردم و سرکار میریم
تا اینجا که همه چی اوکیه
بابت همه چیز جنگیدم تو زندگیم حتی خونواده رو رها کردم رفتم شهر دیگه بتونم دکتری پیدا کنم بتونه مشکلم برطرف کنه و گفتم برنمیگردم تا پیداش نکردم
خو نتیجه چی شد؟ پیداش کردین؟
از اول زندگیم جنگیدم تا منو درک کنن ولی کسی هم اخرش پیدا نشد که بتونه درکم کنه
کلا آدم دنبال هر چی بگرده پیداش نمی کنه. همین دیروز دنبال گوجه سبز بودم توو یخچال ولی لامصب مگه پیدا میشد، اما یهو چشمم به زرد آلو افتاد. یهو تصمیم گرفتم در یخچالو بعنوان رفرش شدن ببندم بعد دنبال زرد آلو بچرخم بلکه گوجه سبز پیدا شه ولی بازم نشد. لامصب فکرمو خونده بود
دیگه هیچ توانی برام نمونده
من همیشه وقتی توانمو از دست میدم میرم سراغ انتگرال. شمام یه فکری کن دیگه
نمی دونم چطور میگن معلولیت محدودیت نیست یا اینکه این یه نعمته
کی گفته محدودیت نیس؟ هر کی گفته غلط کرده. ( عذر خواهی می کنم از غلط کرده ها)
از شعر گفتن و اینجور حرفا خوشم نمیاد
شعر که خوبه. شرو ور بده. خودم اتفاقا شعر میگم، البته تفننیااااااا. ولی خدا نکنه یهو تعطیلات شه
ادم واقع بینی هستم نمیتونم خودم رو گول بزنم
جای بسی شکرگذاریه که چشاتون سالمه
امشب شبیه که دختری که دوستش داشتم بخاطر همین مشکلم قبلا ترکش کرده بودم شب خواستگاریشه و قراره جواب بله بده
آهااااااااااااااااااااا حالا گرفتم چی شد
پس اون بالایی ها الکی بود دیه؟ زمینه چینی کردین اینو بگین؟
دختره از دستت پریده / فکر کنم اسم خواستگار جدیدش سعید ِ
شوخی کردما باز نیای گیر بدی سعید کیه. ولله به پیر به پیغمبر نمیشناسم
منم بخاطر مشکل شنواییم بهش گفتم نمیتونم از عهده زندگی بربیام
یا اکثر امامزاده ها. یعنی شما با مشکلت مشکل داشتی اون با مشکلت مشکل نداش!
کل زندگی رو در گوش خلاصه کردین که.
شکستم داغونم گفتم بیام حداقل با کسایی بحرفم که مثل خودم هستن
خوب کردین. البته باحرف زدن و شنیدن فوقش یه 24 ساعت ادم اروم شه. باز آش همون آشه، کاسشو شستن پیاله آوردن.
از اینکه سرتون در اوردم عذر میخوام
خوهش می کنم. محبت دارید. منم بابت پرحرفیام عذر میخام
میخام بدونم شما زندگتون چطور میگذرونین و باهاش کنار اومدین
والا ما کنار نیومدیم. یه جوری به ما چسبیده که مجبوریم کنار بیاییم. ازدواج کردیم فقط رسمیش نکردیم.
پیشاپیش از تمامی دوستانی که وقت میذارن بابت خوندن و پاسخ دادن به این موضوع صمیمانه سپاسگذارم انشالله زندگی خوبی در تمامی مراحل زندگیتون داشته
باشین

خواهش می کنم
ازشما هم ممنون
یه چند تا پست ازم بخونید نسبت بهم شناخت پیدا می کنید.

[sarv]

این انجمن رو به صورت تصادفی پیدا کردم
خیلی توی دنبال حضور تو این اجتماع ها نبودم
من کم شنوایی شدید هر دو گوش داشتم تا حد 30 تا 40 درصد شنوایی داشتم
خونوادم تا وقتی به مدرسه نرفتم متوجه حالم نشدن بعد از اون با کم شنوایی منو قبول نکردن منو مثل یه ادم سالم میدیدن منم مجبور بودم با کسانی باشم که مشکل منو نداشتن دانشگاه و همه چیز تموم کردم و سرکار میریم
بابت همه چیز جنگیدم تو زندگیم حتی خونواده رو رها کردم رفتم شهر دیگه بتونم دکتری پیدا کنم بتونه مشکلم برطرف کنه و گفتم برنمیگردم تا پیداش نکردم
از اول زندگیم جنگیدم تا منو درک کنن ولی کسی هم اخرش پیدا نشد که بتونه درکم کنه
دیگه هیچ توانی برام نمونده
نمی دونم چطور میگن معلولیت محدودیت نیست یا اینکه این یه نعمته
از شعر گفتن و اینجور حرفا خوشم نمیاد
ادم واقع بینی هستم نمیتونم خودم رو گول بزنم

امشب شبیه که دختری که دوستش داشتم بخاطر همین مشکلم قبلا ترکش کرده بودم شب خواستگاریشه و قراره جواب بله بده
منم بخاطر مشکل شنواییم بهش گفتم نمیتونم از عهده زندگی بربیام
شکستم داغونم گفتم بیام حداقل با کسایی بحرفم که مثل خودم هستن
از اینکه سرتون در اوردم عذر میخوام
میخام بدونم شما زندگتون چطور میگذرونین و باهاش کنار اومدین

پیشاپیش از تمامی دوستانی که وقت میذارن بابت خوندن و پاسخ دادن به این موضوع صمیمانه سپاسگذارم انشالله زندگی خوبی در تمامی مراحل زندگیتون داشته باشین

به حرف بقیه اصلا اهمیت نده
داداش زندگی ماها همینه
چند تا پیشنهاد میدم اجرا کردنش عرضه میخواد و دل میخاد و جسارت اگه اهلش هستی بخون وگرنه هنوز یزرگ نشدی و بچه سوسولی
پیشنهادات:
1-یه کپسول سینانور بخر و بخور ( 1 دقیقه طول میکشه تا تمام مشکلاتت حل بشه)
2-اگه یه نمه پول داری، یه کلت با 10 -12 تا فشنگ تهیه کن
11 تا فشنگ رو واسه اینکه قلق کلت دستت بیاد و ... بزن یکیش نگه دار و مشکلاتت حل کن
یا بزن تو دهنت، یا بزن تو سرت (از گردن به بالا بزن تا زودتر خلاص شی)
3- اگه پول نداری و ... داروی حموم بخر و با آب هل کن و نوش جان
4- قرص برنج هم عالیه ولی تعداد بالا بخور تا یه روز خلاص شی وگرنه احتمال زنده موندت زیاده


اگه نتونستی به این پیشنهادات فکر کنی و عمل کنی؛ بدون هنوز مشکلی نداری

[Maroot]

رفیق از تو داغونترش پاچیده اینجا
همشونم رو زندگانیو(منضورم امید زندگانی نیس، حتی منظورم امینشونم نی) کم کردن.
مشکل تو با تمرین لب خونی و استفاده از سمعک تا حد قابل ملاحظه ای حل میشه
این که خانوادت با تو مث یه عادم سالم برخورد کردن یلی هم عالیه، و تا باید نهایت استفاده رو می کردی از این موضو
خلاصه کنم
غرصه الکی نخور
عشقت که رف، خوش رف، بقیه زندگانی رو بچسب
وقتت رو با حسرتو این چیا هدر نده
زودتر رو مهارتهای شنواییت کار رو و برگرد سر کار و زندگانیت
باز منو نیگا می کنه
پاشو جم کن بساطو
وخدی مردی وخ واسه غصه خوردن زیاد داری

[nasrin66]

کی من نه بابا اینا که هیچی نیستن

باور کن جدی گفتم یه پا دانشمندی واسه خودت احسنت به شما

---------- Post added at ۱۲:۴۱ ---------- Previous post was at ۱۲:۰۹ ----------

به حرف بقیه اصلا اهمیت نده
داداش زندگی ماها همینه
چند تا پیشنهاد میدم اجرا کردنش عرضه میخواد و دل میخاد و جسارت اگه اهلش هستی بخون وگرنه هنوز یزرگ نشدی و بچه سوسولی
پیشنهادات:
1-یه کپسول سینانور بخر و بخور ( 1 دقیقه طول میکشه تا تمام مشکلاتت حل بشه)
2-اگه یه نمه پول داری، یه کلت با 10 -12 تا فشنگ تهیه کن
11 تا فشنگ رو واسه اینکه قلق کلت دستت بیاد و ... بزن یکیش نگه دار و مشکلاتت حل کن
یا بزن تو دهنت، یا بزن تو سرت (از گردن به بالا بزن تا زودتر خلاص شی)
3- اگه پول نداری و ... داروی حموم بخر و با آب هل کن و نوش جان
4- قرص برنج هم عالیه ولی تعداد بالا بخور تا یه روز خلاص شی وگرنه احتمال زنده موندت زیاده


اگه نتونستی به این پیشنهادات فکر کنی و عمل کنی؛ بدون هنوز مشکلی نداری

مث اینکه خیلی به مخت فشار اوردی که این پیشنهادا رو دادی نه داداش هیچ کدوم از این کارایی که گفتی دل وجرات نمیخواد یه کله پوک ویه ادم ترسو میخواد که مشکلات جلوش قد علم کرده ومث هیولا ازشون میترسه ماکه هر لحظه که میگذره به اون روز که به قول شما راحت میشیم نزدیکتر میشیم پس چرا اینقد خودمون وبه زحمت بندازیم و به مخمون فشار بیاریم خودش میاد تعارف ماروف ام نداره

[hhh2000]

از تمامی دوستان بابت همدردی و راهنمایی هایی که کردنند بسیار سپاسگذارم
براتون آرزوی موفقیت دارم

امیدوارم این دوستی که پیش اومده همچنان ادامه داشته باشه