خداحافظ صداها...

[Amin Bi-Nafas]

هی روزگارررررررررررررررررررر رر

[montazer65]

دلم لک زده برای یه صدای آرام ؛ یه صدای دلنشین ؛ یه صدای خالص .....
به بلندیش کار ندارم به زیبایش کار ندارم به اینکه راحت بشنومش کار ندارم
حتی اکه لازم باشه لب خوانیش می کنم با اینکه برام سخته ....
دلم فقط صدای آرامش و ابدیت می خواد
خسته ام از سکوتی که باید به هزاران صدا ترجمه اش کنم !

[montazer65]

حالا که خوب فکر می کنم...
به صداهایی که باید میشنیدم و نشنیدم
و صداهایی که نباید میشنیدم و شنیدم
با خود می گویم
چه راحت حقوق گوشهایم را زیر پا گذاشتم
و چه صبری داشتن گوش هایم را می گویم در مقابل این همه بی توجه ای ...
البته حالا هم می گویم
متاسفانه همچنان ادامه دارد
نقض حقوق گوشهای منتظرم که انتظار شنیدن بهترین صداها را دارد!

[hosssin]

خداحافظتون!

[montazer65]

دلم می خواهد
نشنیدن را در این روزها ترجیح دهم
به شنیدن همه ی صداهای منطقی

[montazer65]

گاهی وقتاها انقدر به داشته هایمان عادت می کنیم که یادمان می رود ما مالکش نیستیم!!
صدا , آن هم صدای خودت
باورم نمی شود گاهی وقت ها آن هنگام که دلم سکوت می خواد و فقط صدای خودم ؛ زمزمه های دلتنگیم ... درددلم ....
اما نمی شود ...
آن هنگام ست که می گویم چه قدر به خیال خود خیال می کردم همه چیز مال خودم هست !!
آن هنگام ست که دلم می رود پیش آنهایی که هیچ گاه حتی صدای خویش را هم نشنیده اند !!
آن هنگام ست که آهسته می گویم خدایا شکرت که تو را دارم

[montazer65]

انگار همه چیز آرام ست
دیگر صدایی نیست
دیگر نه صدای شلوغی می آید و نه صدای زمزمه ای
دیگر خبری ز فریادهای پر تنش دنیا نیست
اما نمی دانم چرا با همه سکوتی که مرا فرا گرفته آرام نیستم
دلم فریاد می زند سکوت گوشهایم بی تابش می کند
تنها صدای توست که آرامش می کند دلهره هایش را با خود می برد
و تنها صدای توست که شنوایش می کند
تنها دلیل صبوریم بمان با من که با تو شنوا می شوم

[montazer65]

دم صبح باران می بارید ...
آرام می بارید نم نم ...
صدایش را نمی شنیدم
اما ...
صدای غریب به گوشم میرسید
صدایی که از شنیدنش هم خوشحال بودم و هم دلگیر ..
صدای دلتنگی می آمد ؛ دلــــــــتنگی....

[montazer65]

سکوت، گاهی چه قدر دلنشین ست
آن هنگام که صداها تو را در برمیگیرند
آن هنگام که دلت سکوتی سرشاراز آرامش میخواهد
اما ...
گاهی دلم سکوت نمی خواهد
دلم هوس صدا می کند
مدتیست هر روز صبح به عشق شنیدن صداها به بودن ماس ماسکها عادت کرده ام
به داشتن ماس ماسکها دلم خوشست
جالب است گاهی به ابزاری به شیءای آنقدر وابسته می شوی که فکر نبودنش تنت را می لرزاند
آری به همین سادگی وابسته می شویم

[Atefeh Panah]

...
مدتیست هر روز صبح به عشق شنیدن صداها به بودن ماس ماسکها عادت کرده ام
به داشتن ماس ماسکها دلم خوشست
جالب است گاهی به ابزاری به شیءای آنقدر وابسته می شوی که فکر نبودنش تنت را می لرزاند
آری به همین سادگی وابسته می شویم

فرشته جون منم همین حس رو نسبت به عینک رو چشمم دارم.
قبل خواب آخرین چیزی رو که کنار میزارم عینکمه و صبح اولین کاری بعد باز کردن چشمام انجام میدم گزاشتن عینم در جایگاه مخصوصش یعنی روچشامه
بدون اون حتی تصورشم سخته
بدون گوشی میتونم ولی بدون اون نه...