alt
نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: نخاعی و خدا

  1. 6,775 امتیاز ، سطح 24
    45% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 275
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1389/07/12
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    6,775
    سطح
    24
    تشکر
    0
    تشکر شده 27 بار در 10 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    نخاعی و خدا

    #1 1396/07/17, 11:48
    نخاعی و خدا


    بنام خدای نخاع آفرین
    خدای عادل جبر آفرین

    ولی مطلق و قاضی عالم
    حکیم و حاکم و بانی عالم

    خداوند ژن خوب و ژن بد
    خداوند خطاکاران موبد

    چو کرده مرحمت برمن فراوان
    بدین سان میکنم شکر فراوان

    خدایا سرنوشتم روز اول
    چنین تقدیر کردی روز اول

    چو فرجام آیدم، ماه صفر را
    به انجام آیدم، قسمت، سفر را
    به عزم خود تبه، کاری نمودم
    سرم بر پای تک داری نمودم

    نگون بختی، خدا، قسمت نمودی
    سقوط، زآن مال اسقاطی، خدا، قسمت نمودی
    سرو گردن مرا آن مال بشکست
    نخاعم زخم گشت عمرم هدر گشت
    از آن ساعت که بشکست گردن من
    فلج گردیده است کل تن من
    ولیکن دست چب مانده به دستم
    خداوندا سپاس از اینکه هستم

    ولی یارب از این حال نزارم
    کمی از دست تو من شکوه دارم
    فغان است ناله است سوز و گداز است
    خدایا هرچه هست از درد بی‌درمان نخاع است

    خدایا آدمی از گل سرشتی
    خدایا آدمی نیکو سرشتی
    خدایا آن زمان کآدم سرشتی
    نخاعش از فنا گویی سرشتی

    حکیمان بهر هر دردی حکیما
    محیا کرده‌اند درمان حکیما
    حکیما این نخاع درمان ندارد
    به درمانش کسی راهی ندارد
    حکیما عضو بی درمان نخاعم
    فقط درمان بوود بعد مماتم

    خدایا باتلاق است منجلاب است
    خدایا دوزخت، زخم نخاع است

    خداوندا خدایا خالقا پروردگارا
    دراین ورطه اگر ایوب می‌بود
    نخاعش له اگر ایوب می‌بود
    گمانت صبر او تمثیل می‌بود

    خداوندا فراموشت نگردد
    که ایوبت نبی بود و رسولت
    بداو بخشیدی با لطف فراوان
    ز اموال و منال و جمع خوبان

    چو ایوبت شدی هشتاد ساله
    نمودیش امتحان هشتاد ماهه
    پس از آن امتحان بخشیدی بر آن
    140 سال عمر با جمع خوبان

    خداوندا سوادت چند و چون است
    که عدلت در قضا قسمت چنین است
    خداوندا بگو میزان چه داری
    بگو اندازه و معیار چه داری
    اگر میزان صبر، ایوب باشد
    جواب صبر من، خود گو چه باشد

    خدایا هیچ از ایوبم ندادی
    ولی درد و بلا بیشم بدادی

    شهآ شد ربع قرن با رخ شدم کیش
    شدم مات‌ نخاع حیران بدین کیش
    بوود این رسم بازی ای شهنشاه
    پیاده با تحمل میشود یار شهنشاه

    بوود عدل الهی این خدایم
    که زین پس من بگردم روی پایم

    خدایا مخزن اسرار تو هستی
    خدایا قادر مطلق تو هستی
    خدایا عالمی هر چیز دانی
    ولی یارب ذکات علم ندانی
    خداوندا شدی چون اهل منبر
    که هستند جملگی چون دار بی بر

    خداوندا اگر ما را ندیدی
    کنون از حال ما قدری شنیدی
    سر انجام نگون بختی شنیدی
    چنین برجام ماندن را شنیدی

    خدایا زان گلی کا آدم سرشتی
    ویا زان آتشی که ابلیس گشتی
    خدایا مرحمت کن مرحمی نیک
    شفا ده یا دوا ده تا شوم نیک

    خداوندا قسم بر هشت و چهارت
    نما چاره نخاعی‌ست لنگ کارت
    خدایا این نخاع را چاره‌ای کن
    خدایا این نخاع کلی دوا کن

    خدایا گر کریمی گر رحیمی
    شفا ده یا دوا ده‌ گر حکیمی

    خدایا این بلا را دفع گردان
    خدایا این عزا را شاد گردان
    خدایا اهل بیت از غم رها کن
    به شادی خانه‌ام ام‌القری کن

    خدایا درد‌ همدردان بگفتم
    کمی رک و کمی نالان بگفتم
    خداوندا بوودم راوی دردا
    مرا زین ناله‌ها عفوم بفرما

    منبع:
    https://telegram.me/iranbamdad/1438
    3 کاربر مقابل از zandiran عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. eBRAHIMV, مجید110, یزدان
    zandiran آنلاین نیست.

  2. 11,181 امتیاز ، سطح 31
    91% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 69
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/08/18
    محل سکونت
    قزوین
    نوشته ها
    250
    امتیاز
    11,181
    سطح
    31
    تشکر
    1,485
    تشکر شده 899 بار در 224 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1396/07/17, 21:23
    حافضا از وزش باد خزان در چمن دهر منال..............فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست؟

    http://www.farsnews.com/MediaDisplay...13960612001381
    مجید110 آنلاین نیست.

  3. 8,304 امتیاز ، سطح 27
    26% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 446
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1388/06/19
    محل سکونت
    مشهد الرضا
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    8,304
    سطح
    27
    تشکر
    20
    تشکر شده 129 بار در 27 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #3 1397/03/04, 13:14
    وای که چقدر این شعر سراسر ایراد بود ولی خب از هیچی بهتره
    یک تجربه که خودم بهش رسیدم رو خدمتتون عرض کنم
    که هر وقت یک مشکلی برام پیش اومده برای اینکه بتونم اون رو راحتتر هضم کنم
    و به اصطلاح راحت کنار بیام باهاش همیشه یک مرحله بدترش رو تصور میکنم و فکر می کنم
    که اگه اونطور می شد چقدر بدتر می شد اونوقت تحمل اون موقعیت و صبر در اون وضعیت برام اسونتره
    مثلا شما تصور کن که دست چپ هم خدای نکرده در این اتفاق اسیب میدید یا بیشتر از اونی ک الان هست اسیب میدید
    بعد چقدر از کارهایی که الان انجام میدی رو باید کسی بهت کمک میکرد
    چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند---------- گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر (حافظ)
    ما از اینکه خدا چه برنامه ای برای مان چیده و در پس پرده چیست بی اطلاعیم ولی چون خدا سرپرست ماست بهش امیدواریم
    هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب------------- باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
    گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد ناپدید----------- هیچ راهی نیست کانرا نیست پایان غم مخور
    موفق باشید و پیروز باشید
    3 کاربر مقابل از majid57 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. ***رضـا***, eBRAHIMV, laleh6
    majid57 آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •