سلام.این بار قصد دارم در مورد علل افسردگی در معلولان بحث نمایم.ابتدا بدانیم افسردگی کی شکل می گیرد.افسردگی دلایل متعددی ممکن است داشته باشد و صرفا یک دلیل مخصوص ندارد و در اینجا قصد دارم مهمترین مسایلی را که در معلولان باعث افسردگی می گردد را بیان نمایم.
از نظر کلی در خود فرو رفتن بیش از اندازه سبب افسردگی می گردد.حال بدانیم چه عواملی در این فرو رفتگی در خود تاثیر دارد. اولین عامل نداشتن روحیه شاداب در معلولان است.برای رسیدن به یک روحیه شاد هر فردی نیاز به یک سری کسب موفقیتهایی دارد که بتواند بر اساس آن موفقیت ها و تلاشی که برای آن انجام می دهد به روحیه شاد دست بیابد.حضور در اجتماع نکته مهمی در زندگی معلولان است که هم به سبب دوستیابی و هم کسب موفقیت برای فرد معلول حایز اهمیت است.
در بسیاری از موارد افراد می پرسند که آیا شرایط برای حضور معلولان در اجتماع مهیا است یا نه ؟
در پاسخ به این سوال اگر مبنی را بر این بگیریم که شرایط مهیا نباشد چه بایستی نمود؟آیا نباید در جامعه حضور یافت ؟ آیا نباید با کسب موفقیت سهمی در مهیا نمودن اجتماع برای معلولان داشت.؟
بنابراین نباید همیشه به این فکر نمود که شزایط چگونه است.بهتر است در چنین تفکراتی که ممکن است به سراغ فرد معلول بیاید این را بپرسیم که آیا خودمان نمی توانیم با شرایط کنار بیاییم.
اصولا شرایط همیشه همانی نیست که باید باشد و فرد معلول اگر بیاموزد که چگونه با شرایط معلولیت در اجتماع حضور یابد هم به نوعی در درجه اول به خودش کمک نموده و هم به نوعی به اجتماع و افراد معلول دیگری که قصد دارند در اجتماع حضور بیابند.
بنابراین یکی از مهمترین مسایل در معلولان کنار آمدن با شرایط معلولیت خویش است.
یکی از دیگر از مسایل عدم دست کم گرفتن فرد توسط خود فرد است.فرد معلول باید بداند حتی با معلولیت خود می تواند از حتی سایر اقشار جامعه در همه مسایل پیشی بگیرد.بنابراین نباید هرگز به خاطر معلول بودن بگوید که نمی تواند مثل سایرین باشد.
نکته بعدی عدم از فرار از معلولیت و یا پنهان نگه داشتن معلولیت می باشد.اگر فرد همانطور که اشاره شد با خود کنار بیاید از معلولیت خویش فرار نخواهد کرد.
یکی از مسایلی که به نظر می تواند برای فرد معلول تاثیر مثبت بگذارد این است که همواره با خود بگوید من با وجود معلولیتم می توانم از بقیه اقشار جامعه پیشی بگیرم و به نوعی به خودش اعتماد به نفس بدهد.بنابراین داشتن اعتماد به نفس خود مانع از بروز افسردگی در فرد معلول خواهد شد.
یکی از نکات دیگر این است که فرد معلول زمانی که در یکی از زمینه های فعالیت دچار شکست شد و یا به نوعی از آن زمینه فعالیت طرد شد احساس شکست ننماید و همیشه با خود بگوید من می توانم در بسیاری از زمینه های دیگر به موفقیت دست بیابم.
یکی از موضوعاتی که همواره بوده این است که چه انسانی می تواند در شرایط افسردگی به فرد معلول کمک نماید.به نظر می رسد فرد معلول بهترین کمک را به خودش می تواند بنماید.
اگر فرد معلول دچار افسردگی شد چه بنماییم ؟بهترین راه این است که فرد را در یک زمینه فعالیتی به فعالیت سوق دهیم و با این روش فرد را از تنهایی شدید رها نماییم.
یکی دیگر از مسایل که ممکن است در فرد معلولی که دچار افسردگی شده است به فرد معلول کمک نماید راهنمایی دوست می باشد.داشتن دوستان خوب برای فرد معلول یک ضرورت است تا بتواند در شرایط افسردگی با دوستان خود مشورت نموده و از افسردگی بیرون بیاید.
یکی از مسایل که به نظر می رسد این است که فرد معلول خود را جدا از اجتماع نداند و بداند موفقیت ها متعلق به همه اقشار جامعه می باشد و او نیز جزیی از اجتماع می باشد.در چنین شرایطی فرد روحیه مضاعف گرفته و بهتر می تواند از افسردگی رهایی یابد.
پاسخ با نقل قول
