alt
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: «توبیخ شفاهی»؛ تنها جریمه پزشکی که دختری را فلج کرده!

  1. 29,254 امتیاز ، سطح 52
    55% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 496
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1385/12/16
    محل سکونت
    قلب دوستان
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    29,254
    سطح
    52
    تشکر
    1,774
    تشکر شده 2,340 بار در 452 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    «توبیخ شفاهی»؛ تنها جریمه پزشکی که دختری را فلج کرده!

    #1 1393/04/11, 01:09
    خودتان را جای پدر و مادری بگذارید که پاره تن‌شان بر اثر قصور پزشک آن چنان آسیب دیده که رنج آن ناتمام به نظر می‌رسد اما در عین حال می‌بینید که عامل پدیدار شدن این رنج همیشگی هیچ گزندی ندیده و به راحتی هرچه تمام تر به کار خود ادامه می‌دهد؛ حالا انصاف دهید آیا می‌توان با این همه رنج کنار آمد و داد و فغان به آسمان نبرد؟!

    به گزارش «تابناک»، خانواده رحیمی که سالهای سال است ساکن روستای «واسکس» از توابع شهرستان قائم شهر هستند، چند سالی است که حال و روز خوشی را تجربه نمی‌کنند؛ از روزی که آن اتفاق شوم بر سر فاطمه تازه محصل آمد و سرماخوردگی وی با بی مسئولیتی پزشک به مصیبتی تمام نشدنی گره خورد تا به امروز که چهار سال از آن ماجرا می‌گذرد و هنوز راه زیادی پیموده نشده باقی مانده است.

    دی ماه سال 89 بود که فاطمه را بابت سرماخوردگی نزد پزشکی عمومی بردند. آن زمان فاطمه تازه وارد هشت سالگی بود و در کلاس اول درس می‌خواند. دکتر معاینه‌اش که تمام شد، نسخه‌ای نوشت که کاش هرگز نمی‌نوشت؛ نسخه‌ای که قرار بود آمپول‌های آن به خوب شدن فاطمه کمک کند اما در سایه بی‌دقتی دکتر و تزریقات‌چی مطبش، کاری کرد که فاطمه هرگز نتواند سلامتی خود را بدست آورد.

    خدا می‌داند از اینجای ماجرا به بعد چه بر سر این خانواده و فرزند کوچکشان آمد و چه سختی ها را متحمل شد‌ه‌اند؛ آمپول به عصب فاطمه تزریق شد تا دنیای دور سر خانواده رحیمی بچرخد. چرخشی که هنوز بند نیامده و جای همه بازی های کودکانه فاطمه را گرفته است.

    پدر کارگر، وسع زیادی نداشت اما با این حال رنج انتقال دخترش به تهران را به جان خرید تا چند نوبت در یک بیمارستان عمل شده و در سایه این مداخلات درمانی، دختر کم سن و سال بتواند به مشقت از پای خود بهره گرفته و به نوعی راه برود. البته این جدای شکایت پدر علیه پزشک بود که سالهای سال رسیدگی به آن به طول انجامید.




    شکایت از پزشک، به هیات بدوی نظام پزشکی ارجاع شد تا در خرداد ماه سال 90، قصور پزشک مسجل شناخته شده و محکوم شود؛ اما نه محکومیتی که توقع آن می‌رفت، بلکه محکوم شدن به «تذکر یا توبیخ شفاهی» که کاملا بی ارزش است و چه بسا اگر انجام نمی‌شد، بهتر بود!

    هیات بدوی نظام پزشکی شهرستان تشخیص دادند که پزشک قصور مرتکب شده که اجازه داده آن تزریق را فرد دیگری انجام دهد و بر کار آن فرد هم نظارت نکرده اما این قصورِ پر رنگ که توانسته مسیر زندگی فاطمه را تغییر دهد، مستحق مجازاتی سنگین تر از توبیخ، آن هم از نوع شفاهی تشخیص ندادند تا این گونه به ذهن متبادر شود که گویی کائنات دختر را به آن حال و روز انداخته‌اند و کسی مقصر نبوده است!

    از همه این اتفاقات عجیب تر اینجاست که این رای مختصر و محقر مورد اعتراض پزشک قرار گرفت تا تجدیدنظرخواهی آقای دکتر، صدور رای نهایی را به ماه ها آن سوتر موکول کند؛ به بهمن ماه سال 92، یعنی سه سال پس از آنکه روز فاطمه تار شد و زندگی خانوادگی‌شان به تلخی گرایش یافت.

    بر اساس رای هیات تجدید نظر، ضمن رد اعتراض پزشک، همچنان بر قصور وی تاکید شد و مجازات در نظر گرفته شده برای این قصور (تذکر یا توبیخ شفاهی!) نیز مورد تایید قرار گرفت تا از یکسو پزشک بی آنکه خدشه‌ای متوجه کار یا آینده خود ببیند، به مطبش باز گشته و در آن سو، فاطمه بماند و دردهایی که با بزرگ شدن وی در حال رشد و نمو و وسعت یافتن هستند.




    بدین ترتیب ثابت می‌شود که از قصورهای دردناک پزشکان، تلخ تر هم می‌توان یافت؛ قصور کسانی که اوضاع فاطمه را می‌بینند اما توبیخ شفاهی تجویز می‌کنند و اصلا نگران آینده کودکی که با قصور همکارشان فلج شده نیستند!

    از اینجای ماجرا به بعد چیز خاصی برای گفتن ندارد الا اینکه چون شعبه‌ای از دادگاه کیفری در نظام پزشکی مستقر است، شکایت کیفری از دست اندرکاران فلج شدن دختر بچه، به این شعبه ارجاع خواهد شد و بعید است در اینجا رایی جز تایید رای هیات های نظام پزشکی صادر شود.

    بدین ترتیب تنها می‌ماند شکایت حقوقی از پزشک که قصورش اثبات شده و مکتوب است و از این بابت می‌بایست هزینه های درمان و دیه فاطمه را بپردازد؛ شکایتی که روند آن آغاز شده و خانواده دختر امیدوارند با کمک وکیلی که در اختیار گرفته‌اند، در آن موفق شوند؛ هرچند هرچقدر هم در این زمینه موفق شده و توفیق حاصل کنند، هنوز نتوانسته‌اند پاسخ این سوال را دریابند که چه کسی دخترشان را به این حال و روز انداخته و مستحق چه مجازاتی است؟


    http://www.tabnak.ir/fa/news/412655/...B1%D8%AF%D9%87
    8 کاربر مقابل از baleparvaz عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. bnm, EBR@HIM, laleh6, p0y, sarv, tara1361114, سنگ صبور, فرناز **
    طراح و مدیر انجمن حمایت از امتیاز خودروهای وارداتی معلولینKhodroMalolin.ir
    طراح و مدیر بال پرواز بزرگترین شبکه اجتماعی معلولین ایران BaleParvaz.com
    طراح و مدیر انجمن گفتگوی جامعه معلولین ایران IranSdp.ir
    طراح و مدیر سایت جامعه معلولین اصفهان EsfahanHandicap.ir
    baleparvaz آنلاین نیست.

  2. 97,623 امتیاز ، سطح 97
    29% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 1,427
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1389/09/24
    محل سکونت
    شیراز
    نوشته ها
    3,407
    امتیاز
    97,623
    سطح
    97
    تشکر
    26,678
    تشکر شده 12,675 بار در 3,339 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1393/04/11, 03:55
    از هر چی انتقاد میکنیم میگن تحریم هستیم

    ولی ......... بعضی چیزا از تحریم نیست از ................
    کاربر مقابل از bnm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: p0y

    صداي خنده ي خدا را میشنوی؟
    دعايت راشنيده وبه آنچه محال ميـپنداري،ميخندد!
    bnm آنلاین نیست.

  3. 27,525 امتیاز ، سطح 50
    98% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 25
    58.0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/08/15
    محل سکونت
    به هر آنجا که باشد سرایم
    نوشته ها
    1,867
    امتیاز
    27,525
    سطح
    50
    تشکر
    4,046
    تشکر شده 9,082 بار در 1,823 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #3 1393/04/11, 11:47
    من تقریبا 1ماه تجربه زندگی توبیمارستان رو دارم
    از این مدت فقط 5روزشو روی تخت دراز کشیده بودم بالاجبار
    تا دلتون بخاد از اشتباهات پزشکی و پرستاری و خرابی و درست عمل نکردن دستگاه های درمانی دیدم
    یه نمونه ساعت 3نصف شب هم اتاقی فوت کرد،پرستار نتونست دستگاه احیا رو روشن کنه
    یه نممونه 15روز مهر دکتر فوق تخصص زیر پرونده میخورد اما از خود دکتر خبری نبود،دانشجوهاش مهر رو میزدن چون دکتر در تعطیلات عید تشریف داشتن


    فک میکنین واسه چی بهترین دکترای جهان رو ایران داره و ایرانی هستن
    چون روی نمونه زنده تحقیق میکنن و آموزش میبینن نه روی جسد +هیچ وقت هم محاکمه نمیشن
    2 کاربر مقابل از sarv عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. laleh6, p0y
    تا درودی دیگر،بدرود
    sarv آنلاین نیست.

  4. 37,607 امتیاز ، سطح 59
    80% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 243
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر اول مسابقه داستانک نویسیبرگزارکننده مسابقه عکس و قلم شماره یکنفر سوم مسابقه عکس و قلم شماره دوبرگزارکننده مسابقه عکس و قلم شماره دوبرگزارکننده مسابقه عکس و قلم (بهار94)
    تاریخ عضویت
    1388/12/10
    محل سکونت
    bandar abbas
    نوشته ها
    2,102
    امتیاز
    37,607
    سطح
    59
    تشکر
    6,124
    تشکر شده 9,350 بار در 2,438 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #4 1393/04/14, 23:13
    خدایا تا کی اینجور خبرها رو بخونیم و تاسف بخوریم؟
    2 کاربر مقابل از nazdel عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. p0y, zahabimahdi@gmail.com
    سنگ ها را بگو که چه اندیشه میکنند
    حتی بدون بال نیز کبوتر، کبوتر است..
    nazdel آنلاین نیست.

  5. 15,822 امتیاز ، سطح 38
    22% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 628
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1392/04/28
    محل سکونت
    شوشتر
    نوشته ها
    590
    امتیاز
    15,822
    سطح
    38
    تشکر
    3,753
    تشکر شده 2,172 بار در 595 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #5 1393/04/15, 00:41
    من نمونه سراغ دارم که فرد پس از تزریق آمپول البته از نوع نیروزا ولی تو مطب دکتر درگذشت ولی آب هم از آب تکون نخورد.

    حدود سه هفته پیش یک خانم بسیار جوان رو ب رای یه عمل خیلی کوچیک می برند اتاق عمل خانمه میگه من به بیهوشی حساسیت دارم(ظاهرا قبلا آپاندیسشو عمل کرده) من بی حس موضعی کنید، قبول نمی کنند خلاصه بیهوشش میکنندو وبنده خدا به عمل هم نرسید، حالا جواب این بچه 4 ساله بدون مادر چه کسی می دهد؟
    کاربر مقابل از laleh6 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: p0y
    laleh6 آنلاین نیست.

  6. 1,874 امتیاز ، سطح 12
    8% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 276
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/03/11
    محل سکونت
    کرمان
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,874
    سطح
    12
    تشکر
    62
    تشکر شده 32 بار در 10 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #6 1393/04/15, 01:30
    خدا رو شکر کنین همین توبیخ رو دادن!
    اصلا انسانیت و شرافت از پزشک ها رفته ، باور کنین دیدم که این رو میگم ، کدوم دکتر متخصص الان زیر میزی نمیگیره ؟ بخوای یه عمل قلب یا پیوند بزنی اول میگه اینقدر بیار مطب بعد وقت میده ! بعد شما فکر میکنین ما بریم شکایت کنیم از کی داریم شکایت میکنیم ؟ اینو میدونیم؟ تقریبا اینجوریه که میریم پیش خودش از خودش شکایت میکنیم ! یعنی اینکه اون کمیسیون پزشکی برای نظارت بر دکتر ها هستن فکر میکنی کی هستن 4 تا دکتر مثل خود همین طرف یا چند تا از دوستاش ! من عموم تو همین کمیسیون بود میگه در بدترین حالت اگه پزشک 100 درصد مقصر باشه و کاملا هم واضح باشه بسته به تخصص و نفوذش حداکثر میشه 30-40 درصد مقصر اعلامش کرد به همین راحتی . عموم میگه یه متخصص بیهوشی خیلی شیک طرف رو بیهوش کرده داده دست تکنیسین بعد رفته موقع بهوش اومدن مشکل پیش اومده و تکنیسین نتونسته اوضاع رو کنترل کنه طرف اکسیژن به مغزش نرسیده نصف بدنش فلج شده میگه من رای 100درصد تقصیر رو دادم ولی آخر سر با هزار تا چرت و پرت که خود طرف مشکل داشته و غیره رسوندن به 10 درصد ! خب اصلا طرف مشکل داشته دکتر بی وجدان که میبایست بالاسر مریض باشه . میگفت من دو سال بودم تا جایی هم تونستم طرف بیمارها رو گرفتن دوره بعدی رای نیاوردم به همین راحتی. میگه 60 درصد اون افراد کمیسیون اصلا پیشفرض طرف دکتر رو میگیرن !
    اینا هم تجربیات شخصیه خودمته خواستین بخونین:

    مادر بزرگم عمل شکستگی لگن داشت عمل کرد شب مامانم پیشش بود میبینه داره تب میکنه و حالش خرابه و بیقراره و پرستار رو صدا میزنه پرستار میاد چک میکنه میگه خوبه دیگه به هزار التماس میگه پزشک رو خبر کنن ، پزشک یه نگاه میندازه ( در حد یک دقیقه!) میگه طبیعیه، 10 دقیقه بعد مامانم میفهمه دارن خون اشتباهی بهش تزریق میکنن ! دیگه کلی سر و صدا میده تا میان و کلی ضد انعقاد بهش میزنن و غیره شانس میاره مادر بزرگم زنده میمونه و شب زنگ میزنن متخصصی که عمل کرده بیاد ، میاد و میزنه تو گوش دکتری که ویزیت کرده بود و میگه گمشو بیرون بیچارت میکنم، اون پرستاری هم که خون اشتباهی زده بود رو بعدا با کلی التماس پیش ما یک ماه تعلیق بهش میدن ، اینجا فقط چون متخصص پشت ما بود به یه نتیجه ای رسید و تازه مامانم فهمید که دارن خیلی شیک مادربزرگم رو میکشن ، اینجا اشتباه پزشکی نیست چون پرستار موظفه خونی که تزریق میکنه رو با اون برگه پائین تخت آویزونه تطابق بده و مازاد بر این اون پزشکه میبایسته چک کنه علت این واکنش چی بوده که خیلی شیک گفته طبیعیه!

    خود من گونه و فک و صورتم شکست رفتم پیش جراح پلاستیک معاینه کرد خیلی شیک گفت 5 میلیون بیارین مطب تا وقت عمل بهش بدم ! تازه این پولی هم ما بهش میدیم هیچجا ثبت نمیشه ، آقا اصلا شما تخصص داری هزینه دستت بالائه قبول اینا رو بنویس تو برگه بیمارستان فردا مالیات این پولت هم بدی ، خیلی شیک هزینه عمل رو نوشته بود 200 هزار تومن!
    حالا گوش کنین موقع مرخص شدن ، فرداش که داشتیم مرخص میشدم یه پرستار اومد یه آمپول تزریق کرد رفت من دیدم سر گیجه دارم و حالم خوب نیست پیش خودم گفتم شاید طبیعیه رسیدیم خونه دیدم تنفس مشکله اصلا چشام سیاهی میره و غیره به بابا مامانم گفتم ، فشارم رو گرفتن 8 روی 4 بود و ضربانم 45! سریع گفتن بریم بیمارستان چون شب خیلی اذیت شده بودم گفتم بمیرم دیگه بیمارستان نمیام همون لحظه به ذهنم رسید که یه چیز بهم تزریق کردم گفتم شاید مال اون باشه به بابام گفتم( حالا حرف زدن هم وحشتناک برام سخت بود) زنگ زد بیمارستان گفتن انتی بیوتیک بوده ، من گفتم دروغ میگن همون لحظه احساس تو هپروت رفتن رو داشتم ، دیگه 10 دقیقه بعد بابام رفت بیمارستان به هزار بدبختی و داد و قال گفت چی بهش دادین آخرین مرحله بعد از در آوردن برانول ( چون اکثر انتی بیوتیک ها مستقیم تزریق نمیشه میریزن تو سرم) دیگه میرن داروهاشون رو چک میکنن مشخص میشه دوز بالای مورفین ! باورتون میشه ؟ که زنگ میزنن دوباره بیا بیمارستان که دیگه رفتم یه بیمارستان دیگه . این جور دارو ها روشون حساسیت زیاده پوکه رو باید برگردونن یعنی امکان نداره طرف نفهمیده به من زده باشه ، حالا به فرض اینکه اشتباه کرده و اشتباهیی زده 2 دقیقه بعد باید بره پوکه رو تحویل بده و بگه به کی زدم چرا نگفته ؟ یعنی اگه خواب میوفتادم مرده بودم !

    بعدش دوباره یه مشکل دیگه‌ای در مورد همون مسئله عمل قبلی برام پیش اومد که دیگه پیش اون نرفتم رفتم پیش جراح پلاستیک دیگه ، معاینه کرد و اینا برای دو روز بعد وقت عمل داد ، گفتیم هزینه چند میشه گفت باید عمل کنم و ببینم ، بابام پیش خودش گفت شاید پول بالائی بخواد دوبار فردا رفت پیشش دکتر گفت برام پول مهم نیست ، خلاصه عمل کردیم و اینا بعد از عمل پرسیدیم هزینه چقدر شده خیلی خونسرد گفت تو اون لیست درمانی بیمارستان نوشتم ، هزینه دست دکتر رو فقط نوشته بود 1 میلیون و هزینه بیهوشی و اینا هم شده بود 400 تومن کلا 1.4 تازه چون مکتوب هزینه رو نوشته بود رفتیم بیمه 700 تومنش رو داد ، خب از این جور دکتر ها هم پیدا میشه ولی خیلی کمن ، بعدش رفتیم برای کشیدن بخیه و معاینه یکی اومده بود دهاتی بود و گریه میکرد که پول ندارم( شوهرش عمل کرده بود) ، بهش گفت هزینه بیمارستان رو بده هزینه دست من هم شفای بیمار شما ، اصلا جا خوردم که هنوز همچین آدمایی هم هستن.

    یا یادمه اون یکی مادر بزرگم آب مروارید عمل کرد رفتیم تو مطب یکی اومده بود میگفت تا پول ندیم اجازه ترخیص نمیدن به بیمارش، یه نامه نوشت گفت این بیمار هر چقدر داد ازش قبول کنین اگه هیچی هم نداشت بده مهم نیست و ترخیصش کنین

    بله از این آدم ها هم پیدا میشه ولی واقعا کمن ، الان میری پیش متخصص اصلا گوش به حرفت نمیده که طبق قانون با توجه به ویزیتی دادی وظیفه داره 15 دقیقه فقط به حرفات گوش بده ! تو دندون‌پزشکی هم همین موضوعه اصلا بعضی جاها به بیمار به دید کالا نگاه میکنن ، یعنی اولین فکری دکتر میکنه اینه که چه‌قدر میتونه از بیمار پول بگیره و سلامتی و درمان بیمار هم کمترین اهمیت هم نداره.
    پست طولانی شد و ممنون که تا ته خوندین اگه بخواین مثال های خیلی بیشتری رو دیدم و یا همون عموم بزام تعریف کرده میتونم بگم یا حتی قضیه سرطان مادرم یا چندتا مورد دیگه تو دندون پزشکی خودم برخورد کردم.
    کاربر مقابل از p0y عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: hadi123
    http://upcity.ir/images2/87719300283194645623.jpg
    p0y آنلاین نیست.

  7. 20,914 امتیاز ، سطح 44
    19% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 736
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/03/06
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    940
    امتیاز
    20,914
    سطح
    44
    تشکر
    3,847
    تشکر شده 2,732 بار در 880 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #7 1393/04/15, 05:34
    اینا همه رو نوشتی ؟



    hadi123 آنلاین نیست.

  8. 1,562 امتیاز ، سطح 11
    4% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 288
    0% فعالیت
    دستاورد ها:
    First 1000 Experience Points
    تاریخ عضویت
    1393/04/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,562
    سطح
    11
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #8 1393/04/16, 02:26
    برای فاطمه عزیز بسیار ناراحت شدم من خودم هم دست کمی با اون ندارم زمانی که هفت سالم بود بر اثر سرما خوردگی گوشم عفونت کرد ما شمال زندگی میکردیم هر جا رفتم دکتر دارو و چرک خشک کن میدادن خوب نشدم اوردن تهران تو بیمارستان مفید کودکان ستری شدم در انجا امپول جنتامایسین زیاد بهم تزریق کردن به خاطر همین امپول عاقبت شنوایم و از دست دادم .
    نازلی علیمیرزایی آنلاین نیست.

  9. 1,874 امتیاز ، سطح 12
    8% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 276
    0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1393/03/11
    محل سکونت
    کرمان
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,874
    سطح
    12
    تشکر
    62
    تشکر شده 32 بار در 10 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #9 1393/04/16, 03:15
    نقل قول نوشته اصلی توسط hadi123 نمایش پست ها
    اینا همه رو نوشتی ؟
    بلی ، بخوای هنوز دوتا مورد دیگه که برای خودم اتفاق افتاده رو میگم.
    کاربر مقابل از p0y عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: hadi123
    http://upcity.ir/images2/87719300283194645623.jpg
    p0y آنلاین نیست.

  10. 1,562 امتیاز ، سطح 11
    4% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 288
    0% فعالیت
    دستاورد ها:
    First 1000 Experience Points
    تاریخ عضویت
    1393/04/15
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,562
    سطح
    11
    تشکر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #10 1393/04/18, 02:51
    چه اتفاقی برایتان افتاده؟؟؟ بگو
    نازلی علیمیرزایی آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •