alt
نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: پاییز...

  1. 104,758 امتیاز ، سطح 100
    0% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 0
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    بهترین کاربر به انتخاب دور اول شوراایجاد کننده بهترین تاپیک به انتخاب دور اول شورا
    تاریخ عضویت
    1389/03/12
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    4,243
    امتیاز
    104,758
    سطح
    100
    تشکر
    9,614
    تشکر شده 22,073 بار در 5,755 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    پاییز...

    #1 1390/06/31, 12:13
    پاییز رادوست دارم...

    پاییز را دوست دارم.....بخاطرغریب وبیصداآمدنش بخاطررنگ زردزیباودیوانه کننده اش

    بخاطرخش خش کوش نواز برگ هایش

    بخاطرصدای نم نم باران های عاشقانه اش بخاطررفتن ورفتن..
    وخیس شدن زیرباران های پاییزی بخاطرغروب های نارنجی ودلگیرش بخاطرشبهای سرد وطولانی اش بخاطرتنهایی ودلتنگی های پاییزی ام بخاطرپیاده روی های شبانه ام
    بخاطر اشک های بی صدایم بخاطرسالهاخاطرات پاییزیم بخاطرمعصومیت کودکی ام
    بخاطرنشاط نوجوانی ام بخاطر تنهایی جوانی ام بخاطر اولین نفس هایم
    بخاطر اولین گریه هایم بخاطر اولین خنده هایم بخاطر دوباره متولدشدن
    بخاطر رسیدن به نقطه شروع سفر بخاطریک سال دورترشدن ازآغاز راه
    بخاطریک سال نزدیک تر شدن به پایان راه بخاطرغریبانه وبی صدارفتنش
    پاییزرا دوست دارم,بخاطرخودپاییز ومن عاشقانه پاییز را دوست دارم...

    در دنیای امروز هم نفس شدن, هم کلام شدن و یا هم صحبت شدن با هر کس هنر خاص خودش را می طلبد, مهم نیست که چگونه با کسی ارتباط بر قرار کنیم ,مهم این است که ارتباط ما با هر عنوانی که باشد با هدفی ارزشمند صورت گیرد ، هدفی که در آن ارزش ها ، معیارها و هنجارها به نحوی همراه شود که در پایان آن، هم دل و هم نفس شدن گروهی را به همراه داشته یاشد......
    4 کاربر مقابل از Davod عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Roya, saeed 64, حمیدرضا, مهین

    ***************


    http://forum.special.ir/showthread.php?t=28673 عاشقانه ها
    http://forum.special.ir/showthread.php?t=28664 جالب و خواندنی

    http://forum.special.ir/showthread.php?t=27968 حباب آرامش

    http://forum.special.ir/showthread.p...541#post522541 دانستنیهای پزشکی

    http://forum.special.ir/showthread.php?t=7707 جملات دوست

    به امید تحقق خواسته ها و حقوق
    معلولین عزیز ایران


    ***************

    Davod آنلاین نیست.

  2. 19,383 امتیاز ، سطح 42
    49% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 467
    2.0% فعالیت
    تاریخ عضویت
    1389/04/18
    محل سکونت
    ايران// آذربايجان
    نوشته ها
    452
    امتیاز
    19,383
    سطح
    42
    تشکر
    5,356
    تشکر شده 1,788 بار در 603 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    #2 1390/07/02, 13:05
    آسمانش را گرفته تنگ در آغوش،ابر با آن پوستین سرد نمناکش

    باغ بی برگی،روز و شب تنهاست ،با سکوت پاک غمناکش

    ساز او باران سرودش باد.جامه اش شولای عریانی ست.

    ور جز اینش جامه ای باید،بافته بس شعله ی زر تار پودش باد.

    گو بروید،یا نروید،هر چه در هر جا که خواهد،یا نمی خواهد

    باغبان و رهگذاری نیست،باغ نومیدان،چشم در راه بهاری نیست.

    گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد

    ور به رویش برگ لبخندی نمی روید

    باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟

    داستان از میوه های سر به گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید.

    باغ بی برگی،

    خنده اش خونی ست اشک آمیز.

    جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن

    پادشاه فصل ها پاییز.


    مهدی اخوان ثالث (م.امید)
    کاربر مقابل از Roya عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: حمیدرضا
    لحظه ها خاطره اند زندگي
    شوق تمناي همين خاطره هاست...gol
    Roya آنلاین نیست.

  3. 39,745 امتیاز ، سطح 61
    54% کامل شده  امتیاز لازم برای سطع بعدی 605
    0% فعالیت
    جایزه ها:
    نفر دوم مسابقه تابستانه داستانک نویسی
    تاریخ عضویت
    1391/02/30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    2,425
    امتیاز
    39,745
    سطح
    61
    تشکر
    7,960
    تشکر شده 9,854 بار در 2,533 ارسال
    دنبال شونده‌ها
    0
    دنبال کننده‌ها
    0

    " فصل پاییز را شرح دهید "...

    #3 1391/09/04, 21:04
    خردسالان پاییز را فصل " باد " می دانند که همراه خرده های برگ و خاک می وزد و آنها را ناچار می کند که گاهی چشم بر او ببندند. در این فصل آنها باید با لباس های اندک و تابستانی خداحافظی کنند. تمام خردسالان جهان در فصل پاییز بسیاری از اوقات دقایقی خیره به کاموای بافتنی مادر، منتظر تمام شدن ژاکت یا شال و کلاه خود هستند. خردسالی می گفت: " پاییز فصل از تنهایی درآمدن کدو تنبل و هویج و پرتقال ست، چونکه آنها هزاران دوست نارنجی پیدا می کنند" . برگ ها را می گفت... راست می گفت....


    کودکان و نوجوانان پاییز را فصل " مدرسه " می دانند که در آن باید رنج بیدارشدن هفت صبح و خوردن گاه زورکی صبحانه و بستن بند کفش ها را بر خو
    د هموار سازند. فصلی که برایشان برکت هم دارد البته؛ چون نو نوار می شوند و کتاب و دفتر و مدادرنگی برایشان می خرند. مداد رنگی هایی که با آن برگ های دفتر نقاشی شان را به رنگ برگ های پاییز درمی آورند. کودکی می گفت: " پاییز فصل شادی چترهاست که پس از خواب تابستانی برای دیدار دوست عزیزشان _ باران _ لب هایشان دوباره به خنده باز می شود ". به خوبی دریافته بود که چترها پاییز را به خاطر باران دوست دارند؛ آخر هویت چتر وابسته به حضور این دوست باطراوت است....آن کودک هم راست می گفت...





    اما ...جوانان پاییز را " بهاری می دانند که عاشق شده است ". برای ایشان پاییز جاده ای خیس از باران است که دو طرفش درختان رنگ به رنگ صف کشیده اند. آنها پاییز را فصل قدم زدن های طولانی می دانند در این جاده ی خیال انگیز؛ فصل حس کردن صدای خش خش برگ ها در سکوت های طولانی تر از پیاده روی هایشان.
    جوانی گفت: " پاییز فصل بیکار شدن مترسک هاست، مترسک هایی که حالا هرکاری میکنند پرنده ای به سراغ تنهایی شان نمی آید"... راست می گفت...



    میانسالان را اغلب انگار کاری به پاییز نیست، آنها مدتهاست درگیر روزمره ها شده اند... شاید در پاییز به تنها چیزی که فکر می کنند اضافه شدن مخارج مدرسه ی فرزندان باشد. میان سالی روزگار سختی ست که بعضی سخت ترش می کنند و بعضی نه!
    هیچ میانسالی در این باره چیزی نگفت ؛ و شاید من نشنیدم چون خیلی پنهان گفت . . .


    سالمندان اما پاییز را همه ی اینها و بیشتر می دانند... پاییز برای ایشان با مهر آغاز می شود و با شب یلدا تمام...فصلی که انتظارشان برای دیدن فرزندان طولانی تر می شود. فصلی که صدای کلاغ های آن را نمی پسندند. فصلی که در آن آش می پزند، آش هایی که در تنهایی مزه نمی دهند، آش هایی که بیشتر اوقات در کاسه ها سرد می شوند...

    فصلی که با همه ی اینها دیدن نوه هایشان که در لباس های گرم بافتنی از در وارد می شوند، قند در دلشان و غم در سینه شان آب می کند... سالمندی می گفت: " خاطرات رنگ رنگ نسل ها پاییز؛. . . پادشاه فصل ها پاییز" ...راست می گفت....
    4 کاربر مقابل از BAAGHE BI BARGI عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. elahee, Mohammad, حمیدرضا, فاطمه58
    [CENTER][B][COLOR="DarkGreen"]سال فقط 93...[/COLOR][/B][/CENTER]
    BAAGHE BI BARGI آنلاین نیست.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •