یادش بخیر دورانی که همه چیز بی رنک و ریا بود نمی دانم جرا یاد ترانه ناصر عبداللهی افتادم \ اگر خون دل بود ما خورده ایم اگر دل دلیل است ما اورده ایم \ بله تکه تکه شدن دوستم را با انفجار گلو له توپ دیدم \ پوست کنده شدن رفیقم را با انفجار گلو له شیمیایی دیدم \ یادم میاد بدنم از موی سر تا ناخن پا می سوخت از اثر عامل شیمیایی که استنشاق کرده بودیم ولی باز میخندیدیم \ چه شبها که تا پشت خاک ریز دشمن با بجه ها رفتیم و نتوانستیم زود بر گردیم وتشنه و گشنه تحمل کردیم باز هم خندیدیم \ یاد تیپ امام جعفر صادق بخیر \ منتی نیست اگر خون دل بود ما خورده ایم اگر دل دلیل است ما اورده ایم \ فقط نوشتم بی ربطی آن را نمی دانم فقط نوشتم شاید ما هم قابل نبودیم امروز کی چه میداند که من جه مینویسم به هر حال عصر عصر منطق و عقل است عصر دل گذشت یادش بخیر دلهایی که بی ریا بود