سلام بر "سيدنورخدا موسوي" ؛جانباز سرافراز.
مردان بزرگ كارهاي بزرگ انجام مي‌دهند، آنها نه از مرگ و نه از هيچ چيز ديگري نمي‌هراسند و آفريده شده‌اند تا مرد روزهاي سخت باشند.و مردان بزرگ جمهوري اسلامي ايران، شهيدان و جانبازان هستند، آنان با كارهاي بزرگ، فاتحان اصلي قله ايمانند، آنان با اينكه مي‌دانستند وارد كارزاري سخت مي‌شوند و راه برگشت و جان سالم به در بردن از اين راه خطير، تقريباً غير ممكن است اما با عزمي استوار و كوهي از اراده وارد كارزار شدند، ميداني كه در نهايت با پيروزي مردان دلاور ايران اسلامي پايان يافت.پس از پايان دوران دفاع مقدس و شكست اهريمنان و قدرت‌هاي بزرگ، استكبار توسط ايادي خودفروخته داخلي‌اش، با قصد ضربه‌زدن به انقلاب، راه‌هاي كور و بي‌هدف را پيش گرفتند؛ يكي از اين راه‌ها و هدف‌هاي كور عبدالمالك ريگي بود كه گروهي با نام جندالله را تشكيل داد كه از طريق آمريكا، اروپا و حتي كشورهاي عربي تامين مالي مي‌شد.ريگي با ددمنشي دست به كشتارهاي عجيب نيروهاي نظامي و انتظامي، گروگان‌گيري وشكنجه و از همه مهم‌تر قتل عام مردم بلوچ زد.جمهوري اسلامي نيز براي مقابله، دستگيري و نابودي اين گروهك و سركرده‌اش اقدامات زيادي انجام داد و سرانجام عبدالمالك ريگي را در عملياتي غرور آفرين كه دنيا از آن شگفت زده شد در آسمان ايران دستگير كرد و اعضاي گروهش نيز يكي پس از ديگري دستگير و به سزاي اعمالشان رسيده و يا مي‌رسند. اما از زمان آغاز فعاليت‌هاي ريگي ملعون، فرزندان دليري از خاك پاك ايران در راه مبارزه با شرارت‌هاي او و گروهش به مقام شهادت و يا جانبازي نايل آمدند.سرگرد "سيدنورخدا موسوي" از فرماندهان جوان نيروي انتظامي جمهوري اسلامي و فرزند سرزمين دلير پرور لرستان از خيل عظيم كاروان جانبازاني است كه با داشتن 38 سال سن، همسر و دو فرزندش سيده زهرا و سيد محمد چند سال قبل طي يك درگيري با گروهك عبدالمالك ريگي مجروح شد، و هم اكنون چند سال است كه از دنياي ما آدم‌هاي عادي خداحافظي كرده است در سكوت به فرشته‌ها مي‌نگرد.نورخداي لرستان در 17 اسفند 87 در محل لار سيستان و بلوچستان، در عمليات كمين پس از درگيري با عوامل گروهك تروريستي ريگي بر اثر اصابت گلوله به سرش مجروح شد و از آن تاريخ تا به امروز همچنان در كما به سر مي‌برد.جانباز در حال كما "سيدنورخدا موسوي" با خداي خودش معامله كرده در موقعيتي است كه هيچ چيزي از اين دنياي فاني را نمي‌بيند و نمي‌شنود. او براي آرمان‌هاي بزرگ امام و رهبرش جانباز شد اما آن كه يار و غمخوار نورخداي عزيز، اين مرد بزرگ است همسر باوفا و غمخوار روزهاي سختش، سركار خانم "كبري حافظي" است.كبري حافظي همسر جانباز 100 درصد نيروي انتظامي و 70 درصد بنياد شهيد در ديدار گروه خبري فارس با اين جانباز دلاور، به خبرنگارفارس در خرم‌آباد گفت: پرستاري من ذره كوچك از پرستاري بانوي بزرگ كربلا حضرت زينب (س)است.وي اظهار داشت: وظيفه خود مي‌دانم با همه وجود از نورخداي عزيزم پرستاري كنم وخدا را شكر طي چند سال گذشته به نحو شايسته‌اي كه هم مورد قبول پروردگار، هم خانواده و هم مسئولان بوده از او نگهداري كرده‌ام. *يك تار موي سيد را به دنيا نمي‌دهم خانم حافظي با بيان اينكه يك تار موي سيد را با كل جهان عوض نمي‌كنم، مي‌گويد: سيد در صحت و سلامت كامل بود اما اينك چند سال است كه ديگر از صحبت‌هاي شيرين و شيوا و چهره بشاش و خندان سيد خبري نيست.خانم حافظي مي‌گويد: براي اينكه بتوانم همواره در كنار سيد باشم، مدير مدرسه بودن را رها كردم و در كنار سيد مانده‌ام تا همسرم تنها نباشد.همسر وفادار اين جانباز لرستاني، دلخوش روزهاي گذشته است، اما با ايماني استوار يار و ياور سيدي است كه الان بر روي تخت آرميده و هيچكس را نمي‌شناسد و نمي‌بيند؛ اين بانوي بزرگ از خيل رهروان زينب (س)است كه به بهترين شكل از "نورخدا" و دو فرزندشان نگهداري مي‌كند. همسر "سيد نورخدا موسوي" اما با اين همه مظلوميت سيد باز هم شكرگذار است و قدردان نظام جمهوري اسلامي ايران.باشد كه راه سرخ جانبازان و ستارگان شهيد ناجا مورد توجه امام عصر(عج) و مقام عظماي ولايت قرار گيرد.
---------- Post added at ۱۱:۵۰ ---------- Previous post was at ۱۱:۴۷ ----------
دوستت داااااااااااااااااااااااا ااااااارم سیدجان
سلام خداوند برشما باد مرد شجاع ودلاور.
خاک پاتم بخدا. فدات بشم الهی.[COLOR="Silver"]
پاسخ با نقل قول